خبر و دیدگاه

در ارتباط به جفنگ گویی ها ی ” نیاز نیاز”

 

 

     دوستان گرامی شما بهتر میدانید که یکی از ویژگی های مهم جهالت این است که یک جاهل آنچه را به مثابه حقیقت برای خودپذیرفته است؛ چنان می اندیشد که دیگران هم مانند او فکر میکنند ودرحقیقت دیگران را مانند خود جاهل فکر می کند. مثلاً مطلبی را بیرون میدهد که هیچگونه مدرک و سندی برای اثبات آن ندارد و فقط علاقه دارد چنین تبلیغ کند 

     درست است که در میدان سیاست بسا دیده شده که عده ای دروغ میگویند  تا همگان به دروغ بودن گفته های دروغگو ملتفت شوند مقداری تاثیر آن باقی می ماند. این در میدان سیاست برای افراد دروغگو می تواند اثر داشته باشدکه مثال زنده آن را در حوادث اخیر در غزه دیدیم. اسرائیلی ها در مورد عملکرد فلسطینی ها دروغ های زیادی گفتند و در حقیقت تبلیغات سراسری جهان را تا حدودی بر پایه این دروغ ها سمت دادند. این درمقیاسی بزرگ کارآئی دارد ولی درمورد مسائل تاریخی چنین شیوه ای نه تنها هیچ تاثیری ندارد بلکه دروغگو را از صحنه هم بیرون می کند؛ چون زمانی که گذشته است و حوادث را مستند ساخته است کار دروغگو را به یک امر محال مبدل می سازد.

     درکشورما ودرمیان هموطنان ما نیز افرادی وجود دارند که در مورد حوادث گذشته این فاکتورگذشت زمان را در نظر نمی گیرند و تبلیغات سی سال قبل راکه شایددرآن زمان می توانست موثر باشد، امروزنشخوارمی کنند و همچنان به دروغ های شاخدارمتوسل می شوند.

     یک نمونه آن رادراین اواخردرصفحه فردی به نام “نیاز نیاز”که می کویند دارای نظریات فاشیستی و در گذشته متعلق به جناح خلق و امینی است، شاهدبودیم. او بتاریخ ۱۵ فبروری سال جاری در صفحه فیسبوکی خود بالحن بسیار توهین آمیز و متکبرانه درباره یکی از رهبران تاریخی نه تنها مردم هزاره بلکه یکی از رهبران ملی ، صادق و محبوب همه مردم ما یعنی رفیق سلطان علی کشتمند ، ادعاهائی رامطرح ساخته که هیچ یک مستند نیست مثلا می گوید : ” هنوز در موجودیتِ همان حزب اعتراف کردی که به حزبِ وحدتِ مزاری هم حق العضویت میدادی ! یعنی خایین و نمک حرام به جنبشی بودی که ترا از هیچ به صدارتِ عظما رساند ” و یا پیر شٰدی هٰشیار نه ” ویا ” چنین پیشنهادات نه تنها متخصصِ اقتصاد بودن بلکه داشتنِ عقلِ سلیم ات را زیرِ پٰرسش میبرد”!وغیره و بالاخره باجهالتی مضاعف می لافدکه:” کارایی های چنگیز مآبانه ی خود و برادرانت صفحه ء دگری ازتأریخِ معاصرِ کشور است که اگر اینجا قناعتم فراهم نٌشد به آنها خواهم پرداخت.”

     من ازاین شخص که عفت کلام وادب نوشتن راپشت سرگذاشته وباتکبر و غروربیجا ومیان تهی شخصیت ملی و یکی از رهبران تاثیر گذار حزب و مردم ما رامتهم به عضویت درحزب وحدت وپرداختن حق العضویت به آن می نماید ، می پرسم برای اثبات گفته خودچه سندی دارد؟ ماهمه اعضای حزب می دانیم که این یک دروغ شاخدار ونامردانه ای است که به وسیله افرادی که باایشان دشمنی داشتند، گفته شد و به سرعت به مثابه یک دروغ بی اساس ازخاطره ها زدوده شد. درچنین مواردی کسانی اگرچنین ادعاهائی داشته باشند نخست وجدان خود را قاضی می سازند وگفته های خودرامستندمی سازند. 

     حالا من ازاین آقای” نیاز نیاز”می پرسم به کدام اساس و به منظوری چنین ادعائی را ارایه داشته است. او اگر واقعاً به این گفته خودباور دارد پس لطفاً این ادعای خودراثابت کند. همین آقای “نیازنیاز” درکامنت ها می نویسدکه:” در سالِ ۱۹۸۸ سه هزار بورس تحصیلی را فقط برای هزاره ها ترتیب کرد ! که باز سه تایشان هم به دردِ هزاره و افغانستان نخوردند .” 

     آیاآقای نیازنیاز میتواندثابت کندکه این حرفش دقیق است؟ این گز واین هم میدان! این ادعائی راکه او مطرح ساخته است، نه تنهاحقیقت ندارد بلکه یک دروغ من درآوردی محض است. جوانان هزاره مانند سایر هموطنان در جمع دیگران درشرایط عادی از امکانات تحصیلی استفاده کردند و این که می گوید” که باز سه تایشان هم به دردِ هزاره و افغانستان نخوردند .”حرف بسیار مغرضانه، تبعیض آمیز و ضد هزاره است.

     واما درباره تهدیدآقای نیازبایدبگویم که برادران رفیق کشتمند رامن می شناسم. بهتراست آقای نیاز نیاز این قدر از تکبر و غرور بیجا استفاده نه کند.

     در کامنت های این نوشته آقای نیاز نیاز، افرادمختلف ابرازنظرکرده اند. مابا آنها کاری نداریم. می گویند دروازه سرای رامی توان بست ولی دهن یله گویان رانه!

برای آقای “نیاز نیاز” برای یادآوری نمایم که هیچ کسی بی ریشه نیست؛ هرکسی به قوم وتباری متعلق است. در ارزیابی شخصیت انسانها بهتراست ببینیم که شخص موردنظرچه قدر در درجه اول به انسانیت وبه ریشه وتباروهویت وعلایق دیگران احترام می گذارد. 

رفیق سلطان علی کشتمند را مردم افغانستان درطول بیشتر از نه سال صدارتش به خوبی شناخته اند و از برخورد بی تعصب و محترمانه و ملایم اوهم به خوبی می دانند یاد میکنند . درست است که با دشمنان مردم منجمله طرفداران حفیظ الله امین برخوردی قاطع داشته است. 

رفیق کشتمند گذشته ازاین که درطول دوران مسئولیتش درمقام صدارت افغانستان ثابت نمود که به همه مردم به طور یکسان خدمت می کند، همچنان ریشه واصالت خود را به مثابه فرزند قوم هزاره که رنج تاریخی را متحمل شده است، ازیاد نبرد واین نکته ای است که عده ای ازافراد متعصب منجمله همین آقای “نیازنیاز” وخانوداه اش که ازطرفداران حفیظ الله امین بوده اند، نمی توانند هضم کنند.

درست است که رفیق کشتمند متعلق به همه مردم افغانستان است واین را در دوران صدارتش به اثبات رسانیده است ولی برای مردم هزاره شخصیت ، تقوا ، شایستگی و خدمات او یکی از افتخارات تاریخی شان است. ماهزاره هاکه به تاریخ وحیات افغانستان سخت وابسته وعلاقمندهستیم افتخارداریم که یکی ازفرزندان این قوم توانسته است به این آب وخاک باستانی خدمات عظیمی انجام بدهد. 

من یقین دارم که روشنفکران هزاره ازهر طیف سیاسی که هستند از این فرزند شایسته و صادق هزاره و افغانستان دفاع خواهندکرد وحرف های بسیار کوچه بازاری وبی اساس وبی ادبانه افرادی چون “نیاز نیاز” را نخواهند پذیرفت.

بیهوده نخواهد بود برای آقای نیاز نیاز گوشزد کنم که زبان درشت داشتن نشانه تعقل نه بلکه ضعف منطق است. اگر او به شیوه ناشایسته ای که در پیش گرفته است ادامه دهد، مسئولیت آن به عهده خودش خواهد بود.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا