جنگ بربریت با تمدن انسانی
محمد فتحالله گولن در روزنامه Le Monde فرانسه نوشت: مسلمانان باید با رادیکالیزم مبارزه کنند.
محمد فتحالله گولن در مقالهای که در روزنامه مشهور Le Monde فرانسه نوشت، در باره مبارزه با تروریسم و افراطیت، پیامهای مهمی به جوامع ملل و مسلمانان داشت. فتحالله گولن هشدار داد که فعالیتهای تروریستی که به نام اسلام انجام مییابند، مسلمانان را بیگانه ساخته و سوءبرداشتها علیه اسلام را افزایش داده است. او تاکید کرد که ترور هیچ پیوندی با دین ندارد.
اقای گولن در مقالهاش تاکید کرد که: «ما مسلمانان باید از پناه جستن به تیوری دسایس و توطیهها که مانع رویارویی ما با مشکلات و کاستیهایمان میشود، دست برداریم و به محاسبه خویش بپردازیم. میل به سوی استخبارات پنهانی که در میان ما لانه کردهاند، خشونت فزیکی، غفلت کردن به جوانان و تعلیم و تربیه نامتوازن؛ در جامعه ما زمینه مساعدیاند برای فراهمآوری نیروی انسانی به گروه های مستبد.»
فتحالله گولن، از مسلمانان اروپا خواست تا در مبارزه با تروریسم نقش فعالتری داشته باشند: «مسلمانان اروپا باید با وجود شرایط ناگوار، با دولتهایشان روابط نزدیک برقرار کنند و در شکلگیری پالیسی همدیگرپذیری سهم بگیرند تا بتوانند وسیله یکپارچگی بهتر همکیشان خود با جامعه شوند.
روزنامه Le Monde در معرفی محمد فتحالله گولن نوشت: اقای گولن شخصیتی است که به علم ارج می نهد، دموکراسی را حمایت میکند، گفتگوی ادیان را حمایت میکند و پیشوا و رهبر حرکت «خدمت» است. آقای گولن در گذشته روابط نزدیکی با اردوغان داشته ولی پس از افشای فساد مالی و اداری نزدیکان اردوغان و وزرایش، به بزرگترین مخالف اردوغان بدل شد. مقاله کامل آقای گولن بدین گونه است:
معیار واقعی در ایمان، حساسیت در حفظ جان انسان است
تاسف خویش را در برابر وحشتی که داعش و دیگر گروه های تروریستی مرتکب میشوند، با کلمات نمیتوانم بیان کنم. این گروههای دهشتافگن، ایدیولوژی منحرف و غیرانسانی خویش را در کسوت دین به اجرا در میآورند، که این، موجب اندوهگین شدن من و یکونیم میلیارد مسلمان شده است. ما بهعنوان مسلمانان، باید از یکسو دست در دست هم دهیم و جهان را از این بلای مُزمن نجات دهیم، و از دیگر سو چهره درخشان اسلام را از این لکه ننگ (ترور) پاک سازیم.
ممکن است با یک سلسله گفتارها و علایم، بهگونه فرضی ادعای هویت کنید. معیار در جدیت و صمیمیت این ادعا، صداقت در ارزشهای بنیادین هویت ادعا شده است. معیار در ایمان واقعی، نه شعار و قیافه، بلکه حساسیت به پرنسیبهایی چون حفظ و پاسداشت حیات انسانها و ارج نهادن به انسان است، ارزشی که اساس همه ادیان محسوب میشود.
ما مسلمانان باید «ایدیولوژی استبدادی» را که تروریستها در تلاش گسترش آن هستند، بیقید و شرط طرد کنیم و در مقابل آن ذهنیتی را تشویق کنیم که تنوع و گوناگونی را غنامندی قلمداد میکند. به باور ما انسانیت، بر نژاد، ملیت و هویت دینی تقدم دارد و آنچه در این حملات وحشیانه زیان میبیند، «شخص معنوی» انسانیت است. شهروندان فرانسوی که در پاریس کشته شدند، شهروندان مسلمان شیعی لبنانی که یک روز پیش در بیروت کشته شدند، شهروندان مسلمان سنی که در عراق به دست تروریستان کشته شدند، اولتر از همه، انسان هستند. تا زمانیکه با درد و رنج انسانهای داغدیده بدون در نظر داشت هویت نژادی و دینیشان، همدلی نکنیم، نمیتوان از پیشرفت تمدن سخن گفت.
مسلمانان باید از تیوری توطیه و دسیسه دست بردارند و به محاسبه خویش بپردازند
ما مسلمانان باید از پناه جستن به تیوری دسایس و توطیهها که مانع رویارویی ما با مشکلات و کاستیهایمان میشود، دست برداریم و به محاسبه خویش بپردازیم. میل بهسوی استخبارات پنهانی که در میان ما لانه کردهاند، خشونت فزیکی، غفلت کردن از جوانان، و تعلیم و تربیه نامتوازن؛ از عواملیاند که جامعه ما را زمینه مساعدی ساخت برای فراهمآوری نیروی انسانی به گروههای مستبد. یعنی گروههای دهشتافگن، از این خلا برای جذب افراد به نفع خود استفاده کردند. ناکامی ما در برقراری حقوق و آزادی انسان، برتری حقوق، در ایجاد ذهنیتی که بتواند همه را در اغوش بکشد، موجب آن شد که کسانیکه در حاشیه ماندند، دچار یاس و ناامیدی شدند و بهدنبال دیگر چیزها افتادند.
لعنت فرستادن به ترور کافی نیست
حادثه دلخراش پاریس، یک بار دیگر به یاد آورد که پیشوایان و دانشوران اسلام و جوامع مسلمان باید این حملات وحشیانه را رد و نکوهش کنند. ولی کار به جایی رسیده که نفرین و نکوهش ترور بسنده نیست. در جوامع اسلامی؛ نهادهای دولتی، رهبران دینی و نهادهای مدنی و اجتماعی باید دست به دست هم دهند و در برابر تلاش تروریستان برای جلب و جذب جوانان، مبارزه جدی کنند. در این راستا باید پروژههایی طرح کرد که عوامل افتادن جوانان بهدست تروریستان را مورد نظر گیرد و همه جامعه را زیر پوشش خویش قرار دهد.
ما باید افرادی که در خلا به سر میبرند را تثبیت کنیم، جلو متوسل شدنشان به مجراهای خطرناک را بگیریم، زیربنای مشورهدهی به خانوادهها و دیگر خدمات را مهیا سازیم. شهروندان باید در راستای محو تروریسم با دولتهای خود تعهد کنند، در برنامهای مبارزه با تروریسم سهم بگیرند و افکار و دیدگاههای خود را شریک سازند. ما باید به جوانان ما بیاموزیم تا دیدگاهها و نظریاتشان را با راههای دموکراتیک بیان کنند. درج ارزشهای دموکراتیک در مفردات معارف و تدریس آن در صنوف پایینتر، در شکلگیری ساختار ذهنی سالم نسلهای اینده، اهمیت به سزایی دارد.
در فرایند تاریخی، این گونه فجایع واکنشهای شدیدی را به همراه داشته است. شعارهای ضد اسلامی و ضد دینی، و رفتار محتاطانه امنیتی دولتها در قبال مسلمانان، زیانها را در پی دارد تا فواید. شهروندان مسلمان اروپا آرزوی زیستن در فضای صلح و آرامش را دارند. آنها باید با وجود شرایط ناگوار، با دولتهایشان روابط نزدیک برقرار کنند و در شکلگیری پالیسی همدیگرپذیری سهم بگیرند تا بتوانند وسیله یکپارچگی بهتر همکیشان خود با جامعه شوند.
ما مسلمانان باید رویکرد ما و دیدگاه ما از اسلام را، با توجه به شرایط عصر و در پرتو تفسیری که زمان عرضه داشته است، از نظر بگذرانیم و خود انتقادی کنیم. این به معنای دوری سنت اسلامی نبوده، بلکه برعکس اگاه شدن از انحرافات احتمالی و رهایی یافتن از همچو انحرافات و دست یافتن به روح و معنای قران و سنت است.
تفسیرهای رادیکال دین را باید به حاشیه راند
ما باید آن عده از تفسیرهای دین را که از منابع دینی ما جدا ساخته شده و ابزاری برای اهداف دیگران شدهاند، به حاشیه برانیم. دانشمندان اسلامی، متفکران و روشنفکران، باید انسانها را با رویکردی واحد به منابع دینی تشویق کنند. احکامی را که در عصرهای گذشته بر مبنای تشنج میان دین و سیاست صادر شدهاند، باید از نظر گذراند. اعتقاد به بعضی باورها، به معنای دگماتیزم نیست. احیای «آزادی عقیده» با در نظر داشت ارزشهای دین، ممکن و لازمی است. بینشی که در گذشته باعث ایجاد رنسانس در جوامع اسلامی شد. در برابر افراطیت و تروریسم که دست به شدت و خشونت میزنند، فقطط با چنین رویکردی میتوان مبارزه کرد.
این جنگ، جنگ بربریتها با تمدن انسانی است؛ نه جنگ تمدنها
در پی حوادث تروریستی اخیر، با تاسف حلقاتی دست به کار شدند و تز «جنگ تمدنها» را شایعهپرانی کردند. اینکه این حلقات چنین شایعات را بر مبنای یک پیشبینی پخش کردند یا بهعنوان راهحل، در این باره چیزی نمیتوان گفت. ولی این واقعیتی اشکار است که این شایعات، به معنای آب انداختن به اسیاب گروههای تروریستی است. به وضاحت میخواهم بگویم که: جنگی که با آن مواجه هستیم، جنگ تمدنها نه، بلکه جنگ بربرها و وحشیها با تمدن انسانی است.
مسلمانان باید در حل مشکل تروریسم سهم فعال داشته باشد
این مسوولیتهای ما مسلمانان است تا با وجود شرایط دشوار، در حل معضله تروریسم سهم داشته باشیم. اگر میخواهیم از حق و آزادی مسلمانان دفاع کنیم، و سهمی در تامین صلح و آرامش جهان داشته باشیم، باید با ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دینی در پی حل تروریسم باشیم. اگر ما بهعنوان افراد فضیلتمند، الگوی خوبی برای جامعه خویش باشیم، تفسیرهای افراطی منابع دینی را رد کنیم و به حاشیه برانیم، و ارزشهای دموکراتیک را در سنین پایین، به نسلهای ما بیاموزیم، در مبارزه در برابر تروریسم و ایدولوژیهای استبدادی، پیروز بدر خواهیم آمد.
___
مطلب بالا در روزنامه هشت صبح منتشر شده است.
یک دیدگاه