ایدولوژی های موافق

شکل گیری گروه های تندرو زمانی تسریع شد که قرن بیست وارد نیمه ی دومش گردید، زایش تشکل های سیاسی با صبغه های دینی واکنش بود در مقابل مدرنیته، تسلط فکری و فزیکی غرب بالای جهان اسلام، هرچند هسته گزاری نیروهای تندرو اسلامی به گذشته های دور برمیگردد اما دوگروه سیاسی-مذهبی پس از فروپاشی خلافت عثمانی، ایجاد گردید.
جنبش اخوان المسلمین مصر، جماعت اسلامی پاکستان از نخستین گروه ها میانه رو اسلامی بودند که درواکنش به سقوط خلافت عثمانی ترکیه، شکل گرفتند، همچنان فعالیت سیاسی آقپارتی هم برمیگردد به سال ۱۹۶۹باشرکت نجم الدین اربکان در انتخابات پارلمانی، که درنتیجه درسال ۱۹۹۶ به قدرت رسید و نخستوزیر ترکیه شد. شکل گیری گروه های تند رو اسلامی بسان القاعده، بوکوحرام، داعش، طالبان، حرکت اسلامی ترکستان شرقی، حزب الله لبنان، هم نوع واکنشی بود در برابر مولفه های غربی که از آن به نامهای دموکراسی، کثرت گرایی، حقوق بشر، حقوق زن و… میتوان نام برد.
دانشمندان علوم سیاسی گروههای اسلامگرا را به دو دسته عمومی، اما با نامهای مختلف تقسیم کردهاند: اسلامگرایان نهادباور و اسلامگرایان جهادباور، اسلامگرایان تندرو و اسلامگرایان میانهرو، اسلامگرایان محلی و اسلامگرایان بینالمللی.
این دستهبندی در عموم براساس نوعیت ابزار سیاسی این گروهها صورت گرفته است. به این اساس گروههایی که استفاده از خشونت در برنامه سیاسیشان اولویت نداشته و متمایل به کسب قدرت سیاسی با شیوههای آراماند در دسته گروههای نهادباور ومیانهرو دستهبندی شدهاند. گروههایی مانند آقپارتی ترکیه، اخوانالمسلمین مصر، النهضه تونس و امثال آن شامل این دستهبندی میشود. اما آن دسته از گروه هایی که استفاده از خشونت را راه رسیدن به قدرت میدانند وباورمند به برداشت شدیدی از باور های دینی دارند در دسته دوم میتوان آنها دید. اما با وجود تفاوت در ابزار عمل، ساختار سازمانی و تعریف اولویتها نقطه اشتراک هردو دسته ایدیولوژی آنها است. به این معنا که تمام گروههای اسلامگرا بدون کم و کاست از اسلام سیاسی به حیث رهنمود فکری خویش کار میگیرند. این ایدیولوژی بهطور عموم بر سه اصل استوار است: بنای دولت اسلامی مبتنی بر شریعت، ستیز با مدرنیته و فراوردههای آن بهویژه فرهنگ و نهاد دموکراسی و همبستگی فراملی با گروههای مشابه.