خبر و دیدگاه
دشمنِ ما کیست و راهِ ما کدام است؟

ما فرزندانِ همان سرزمینیم که همیشه از سیاست تصمیمگیری کنار زده شدهایم — در حالیکه خون، رنج و کارِ ما ستونهای همین وطن را نگه داشته است.
سالهاست در ذهن ما دشمنی با پاکستان تزریق شده، اما بیایید صادقانه از خود بپرسیم:
اگر ما دعوای «پشتونستان» نداریم، پس دشمنی با پاکستان از چیست؟
دشمنی با پاکستان از کجا آمد؟
مرزِ دیورند در سال ۱۸۹۳ میان امیر عبدالرحمن و دولتِ انگلیس کشیده شد. هدف، تقسیمِ نفوذِ امپراتوریها بود، نه رعایتِ حقِ مردم. بعداً پاکستان همین خط را مرز رسمی خود دانست، ولی حاکمان افغانستان آن را نپذیرفتند.
در نتیجه، نفرتی تاریخی میان دو کشور شکل گرفت — نفرتی که بیش از همه، مردم عادی قربانیاش شدند.
اما فراموش نکنیم: در همان سالها عبدالرحمن با روسیه نیز قراردادی امضا کرد و مناطق «مرو» و «پنجده» را واگذار کرد. پس چرا در مورد آن کسی شعار نداد؟
چون در مسأله (دیورند) مسآله قوم حاکم بود اما مسأله (مرو و پنجده) مسأله قوم محکوم بود.
دشمنِ واقعی درونِ خانه است
مسلم هست درین گفتار هدف قوم شریف پشتون نیست بلکه حاکمان مستبد برخاسته ازین قوم هست. در غیر آن قوم شریف افغان = پشتون کمتر از دیگران فقر، بدبختی، جهل، بیسوادی، مرض و انواع مظالم اجتماعی را از حاکمان خود نکشیده اند.
درطول تاریخ صدساله دیدیم که ظلم از درون بر ما فرود آمده است
زمینهای مردم در شمال و مرکز غصب شد.
کوچهای اجباری و سیاستِ ناقلین دوباره زنده شد.
خانه و کاشانهٔ مردم پنجشیر، بامیان و سمنگان و دیگر ولایات ویران شد.
اگر پاکستان به منابع زیرزمینی ما چشم دارد، حاکمان قبیلهسالار به جان و زمین و خانهٔ ما چشم دوختهاند.
پس باید روشن بگوییم: خطر اصلی در درون کشور است — در نظام هایی که مردم وطن را درجه بندی کرده است (درجه یک- درجه دو – درجهسه) نگه میداشته است.
پتریاتیسم قلابی ویا میهنپرستیِ دروغین را بشناسیم
شعارهای پر سر و صدای وطنپرستی، اگر همراه با عدالت و برابری نباشند، فقط ابزار فریباند.
کسانی که امروز شعار «مرگ بر پاکستان» میدهند، آیا از حقوق مردمِ بامیان و پنجشیر و بدخشان دفاع میکنند؟
آیا جلوی غصبِ زمین را گرفتهاند؟
اگر نه، پس شعارشان فقط پوششی است برای تداومِ همان ستمِ تاریخی.
راهِ درست چیست؟
ما باید انرژی خود را از نفرت به سویِ ساختن و عدالت برگردانیم.
راه نجات، دشمنی با همسایه نیست — بلکه دفاع از حقِ مردم خودمان است.
اتحاد اقوام در شرایط کنونی رمز تآمین عدالت اجتماعی و حقوق و امتیازات مساوی برای همه مردم این سرزمین هست. دیگر تاجیک، تورکمن، اوزبیک، هزاره یا نورستانی جدا از هم نیستیم. همه قربانیِ یک ساختارِ ظالم هستیم.
نتیجه
ما با هیچ ملتِ دیگر دشمنی نداریم — دشمنِ ما استبداد، تبعیض و بیعدالتی است.
دشمن ما جهل و نادانی هست که در طول تاریخ توسط حاکمان جبار و جاهل برای همه مردم افغانستان تحمیل شده که امروز تمام کشور های زورمند ما را به مثابه چوب سوخت برای بدست آوردن هدف خود استفاده میکند.
دشمنِ ما، هر کسیست که زمینِ ما را غصب کند، زبانِ ما را خاموش کند، و فرزندانِ ما را بیسواد نگه دارد.
پس بیایید بهجایِ شعارهای پوچ، دستِ هم را بگیریم، آگاه شویم و از حقِ خود دفاع کنیم.
افغانستان فقط زمانی آزاد میشود که مردمش آزاد هر قوم و قبیله آزاد باشند.
من فکر میکنم یکی از اهداف شوم این 《جنگ ناخنک بازی》
احتمالا همین باشد که بار دیگر از احساسات جمعی سواستفاده کرده ایشان را در محور حکومت طالبانی منسجم و در انظار جامعه جهانی مشروعیت مردمی این رژیم را به نمایش بگذارند.
به امید صلح در افغانستان
دکتر اکبر همت فاریابی