شعر

زولانۀ احکام

 

بـر شکن زولانـۀ احکام بی بنیاد را

دورکن از ذهن انسان جبر و استبداد را

پاک کن قانون خاخام راز اوراق کتاب

در جهان نـو ز نـو آغاز کن میلاد را

درب زنـدان خرافات و توهم را بکن

پاره کـن تسبیح شیخ و مفتی شـیاد را

گوهـر دانش ز دریای دل انسـان بجو

جمع کن دام فریب و حـیلۀ صیاد را

ماجرای جنگ ادیان را بیفکن در تنور

ساز کن هرجا سرود نغز عدل و داد را

دالـر نفـتی شــده سـازنــدۀ افـراطـیـت

بر سـر افراطیت زن چکش حداد را

دانش و تجربه را آور در میدان کار

پر کن از عقل و خرد افسانـۀ اوراد را

شمع مهرعشق دلها را در این شبها فروز

آشــنـای صبـح فـردا کـن نـوای باد را

دشمنی و کینه را در عمق دل نابود کن

پر کن از عشق و محبت سینۀ اولاد را

خاروخس را از محیط باغ دلها دورکن

شانه زن زلفان سرو ناجو و شمشاد را

عقل قاصر گر زلال آب گل آلود کرد

لایروبی کن دوباره چـشمۀ ایجاد را

ترس فردا را ز دنیای کتاب دل بشوی

زیب اوراق و قـلم کـن داسـتان شاد را

دورکن افسار تبعیض و تعصب رازسر

پیروی کـن راه و رسم مـردم آزاد را

۱۹/۱۰/۲۰۲۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا