شعر

مدارای خرد

 

عصا بر جان انسان مار زهرآگین شده امروز

کهن افسانۀ کین، نفـرت و نفـرین شده امروز

مـتــون کهـنه و فـرسـودۀ عـهــد عـتـیـق ظلم

زخون کودک وپیروجوان رنگین شده امروز

به سلاخ خانۀ خاخام جز کشتار انسـان نیست

تعـصـب باور افـراطی و چـرکین شده امروز

مخوان در گوش انسان بعد ازین احکام افراطی

که با متن دروغین نسل نـو بدبین شده امروز

ز گـورسـتان تاریخ قـدیمی قـصه بسیار است

عجب افسـانـه هـای مردگان آیین شده امروز

به روی ذهـن و افکار بشـر بـوی بـد اجـسـاد

کهن دیوار خاکی، صخرۀ سنگین شده امروز

ز ابـر تیره بـارانی نمی بـارد بـه روی خـلق

نقاب مهر وماه و زهره و پروین شده امروز

شـب یلدا نـزایید بار دیگـر مهر شـب افـروز

سـیه دل تخـم آزر قـاتـل بـرزیـن شده امروز

به هرسـو خانه و باغ و چمن را می‏زند آتش

بـلا و آفـت آلالـه و نـســریـــن شــده امـروز

اهـورا در نبرد جهـل اهـریمـن شـود جـاویـد

طلوع صبح فـردای خرد مهرین شده امروز

غـروب مهـر شب اندود انسان جلوه ها دارد

اگرچه خونفـشان با چهـرۀ زرّین شده امروز

بیا در مشـرب گل پرور عـشق و محبت بین

که با درکِ مـدارای خـرد آذین شـده امروز

۱۳/۴/۲۰۲۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا