خبر و دیدگاه

رهبر مردمی ‎

اکثرا مردم رهبران را به خاطر عقب ماندگی یک کشور ملامت می کنند و بعضی ها مردم را به خاطر عقب ماندگی ملامت می کنند و بعضی ها دست اندازی قوه های بزرگ را در امور داخلی یک کشور رو به انکشاف ملامت می کنند .
اما از نگاه جامعه شناسی سیاسی ، که خود نظام رهبری ، یک ارگان اســت، رهبر می تواند رهنمای بزرگ برای مردم باشد .
رهبران ضعیف از خود اندیشه سیاسی  ندارند و زیاد تر مقلد هستند. و تقلید کار شان را حل نمی کند زیرا تقلید سازنده نیست . رهبر تحول می آورد نه اینکه با انگاشت های کهنه و پوسیده که کشور را عقب مانده ساخته اســت به پیش برود .رهبر شرایط زمان و مکان را مد نظر میگیرد. رهبر و یا زعیم ملی در کنار اجرآات ساختمانی، منابع انسانی را تقویه می کند و بزرگترین منبع انرژی زعامت او منابع انسانی اســت که منابع طبیعی را به کار می اندازد و نمی گذارد که مغز ها فرار کند .
دوم رهبر ضعیف به آزادی مردم فکر نمی کند که مردم در اثر آزادی می توانند به معراج کمال رسند زیرا انسان از نگاه خلقت آزاد آفریده شده اســت و اگر از حق آزادی محروم شود ، نمو و پیشرفت نمی کند . رهبران دیکتاتور فکر می کنند که انها خود شان عقل عالم هستند و ابن بربادی  را به بار می آورد .
چون رهبر یا زعیم اندیشه خودی ندارد ، زیر بار سخنان دیگران می رود. چنانچه من از یکی از اشخاص سرشناس که خودش را در زمان کرزی کاندید کرده بود ، سوال کردم که چرا خود را در یک نظام که توسط امریکا اداره می شد کاندید کردی ؟ گفت خودم نمی خواستم مردم مجبورم کردند !!! زعیم و یا رهبر باید از عقل خود کار گیرد و در خدمت مردم شود نه اینکه به عقل مردم به پیش رود.  زعیم مردم را رهبری می کند نه اینکه مردم مغز و فکر زعیم را بسازد . زیرا درآنصورت او ، خودش نیست .
رهبر یا زعیم باید عادل باشد . زعیم عادل از یک گروه مذهبی ، نژادی ، زبانی و غیره پشتیبانی نمی کند مگر همه مردم . و مردم متشکل از مرد و زن ، همه اقوام و مذاهب اســت . بنابرین رهبر باید تعصب نداشته باشد ، نماینده یک گروه خاص مانند یک حزب نباشد زیرا به مجرد که حزب و حزب بازی شد رهبر مجبور می شود که از حزب خود دفاع کند نه منافع مردم . برای زعیم منافع مردم مطرح اســت نه منافع خودش و یا یک حزب .
چرا یک زعیم نمی تواند که موفق باشد ؛ نه تنها که اندیشه خودی برای رهبری ندارد ، دلیل آن این اســت که  از اصول عدالت برای کافه ملت بیرون می شود . کتاب عدالت برای مسلمانان قرآن مجید اســت . در تاریخ زیاد دیده شده اســت که یک امیر مسلمان برای به دست آوردن قدرت با غیر مسلمانان دست خود را یکی کرده اســت و یا به سخن یک رهبر مذهبی کرده که تعصب مذهبی داشته اســت . چنانچه در افغانستان رخ داد
رهبر قوی هرگز خودش را کاندید نمی کند زیرا او به. مردم اعتماد می کند که او را کاندید کنند . کاندید و کاندید بازی که یک تقلید بیجای غربی اســت ، خودخواهی و خود پسندی و دروغ بافی و لاف زدن که او بهتر اســت  دامن می زند مثلیکه در انتخابات غربی اســت و اگر به وعده ها وفا کرده نتواند یک شخص دروغ گو و لافوک معرفی می شود .
رهبر در عین زمان که تواضع می داشته باشد و اما شدید با دسپلین می باشد و این دسپلین از طریق قانون مطرح می شود نه دیکتاتوری . رهبر مردمی یک الگوی از دیانت ، مردم داری اخلاق و کرامت انسانی می باشد . زعیم در نعل و در میخ نمی زند و همرای مردم بسیار صادق و راست می باشد .
رهبر در بین مردم می باشد و مانند مردم زندگی می کند در غیر آن رهبر مردم نیست .
رهبر یا زعیم مشاورین مجرب می داشته باشد و اما سخن آخری برای اجرای کار از خودش می باشد یعنی مسولیت پذیر می باشد .
رهبر یا زعیم با تجمل در یک کشور فقیر زندگی نمی کند و غذای  که میخورد اول با فقرا قسمت می کند.
دکتر فرید یونس
استاد بازنشسته ی بشر شناسی فرهنگی خاور میانه ، مطالعات و فلسفه اسلامی
کلیفورنیا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا