خبر و دیدگاه

به ارتباط نشست دوم دوحه به رهبری ملل متحد

دومین نشست دوحه بریاست ملل متحد در ۱۸ فبروی سال روان دایر گردید. بدون شک این جلسه در خط مذاکرات هژده ماهه امریکا با طالبان و جلسه اول دوحه دایر گردیده است. ملل متحد زیر شعار اینکه “افغانستان منزوی به نفع هیچکس نیست” این جلسه را سازمان داده است. طوریکه مذاکره هژده ماهه امریکا در دوحه طالبانرا بر کرسی قدرت نشاند، جلسه اول دوحه جهت نرم ساختن ذهنیت ها در مقابل طالبان و این جلسه دوم دوحه بخاطر محکم ساختن پایه های قدرت ترورستی طالبانی دایر گردیده است.
با وجودیکه مثل آفتاب روشن میباشد که طالبان گروه تروررستی با آیدیالوزی بنیاد گرائی اسلامی میباشد، جامعه جهانی باز هم خودرا به کوچۀ حسن چپ انداخته و از تروریست ها توقع دارند که به قانونیت و مدنیت رو آورند و از بنیاد گرائی اسلامی توقع دارند که به اعتدال و همنوا ساختن اسلام بر اساس مقتضیات عصر حاضر رضائیت نشان نشان دهند. که هردو ی این رویکرد از طرف طالبان بارها به شدت رد شده است چون فطرت و ماهیت طالبان با این دو رویکرد در تضاد مطلق قرار دارد.
پشتیبان اصلی طالبان در عرصه جهان پاکستان و امریکا و بصورت عموم غرب میباشد، البته در منطقه هم کشور هائی مثل چین و ایران و روسیه هم هستند که در مقابل طالبان دُمبک میزنند. طالبان هم با تبسم یک توته ای به دهان شان می اندازد تا سرعت دُمبک زدن شانرا تیز تر بسازند چون طالبان از تماشای دمبک زدن آنها لذت میبرند.
این است موضعگیری و موقف کشور های خارجی در برابر طالبان. حال به مردم افغانستان مربوط میشود که با تکیه بر بازوان و امکانات خود در مقابل طالبان چگونه برخورد نمایند. البته مردم افغانستان در مقابل طالبان از دوگزینه بیشتر ندارند:
۱- زن ستیزی (اپارتایت جنسیتی) و ذلت و گرسنگی و جهل و بردگی را بپذیرند.
۲- با قیام عمومیِ متشکل و سازمان یافته و آگاهانۀ خود ، گلیم جهل و وحشت و بربریت و مصیبت طالبانی را جمع و بیرق آزادی افغانستانرا بلند و به خود عزت وآبرو قایل شده و اجتماع شایسته را بسازند.
شاید برای بعضی ها طرح قیام عمومی غیر عملی معلوم شود. در حالیکه عملی ترین طریق آزاد ساختن افغانستان و خلع طالبان از قدرت دولتی سازماندهی و براه انداختن قیام عمومی میباشد. اگر جریانهای سیاسی و مقاومتی در طی دو یا سه سال آینده قیام عمومی را در افغانستان سازمان ندهند، با مدرسه سازی و ترورست پروری طالبان دور ساختن طالبان از قدرت دولتی دشوار تر و پر هزینه تر و یا غیر عملی خواهد بود.
تجربه قیام هرات در زمان حکومت حفیظ الله امین بصورت واضح نشان میدهد که یگانه راه عملی راندن طالب از قدرت دولتی همانا راه اندازی قیام عمومی میباشد. مردم همه میدانند که در ابتدا حکومت حفیظ الله امین ظالم تر و قوی تر از رزیم طالبان بود. همینکه قیام آغاز شد دوتانک حفطالله امین توسط قیام کنندگان خشم آگین در مرکز شهر هرات حریق ساخته شد. والی ولایت و اعضای کمیته ولایتی و حوزه های پلیس و فرقه زلمی کوت همه از ترس و حمله سیل آسای مردم هرات فرار نمودند. من به چشم سر دیدم که تعداد زیاد قیام کنندگان هرکدام یک یا چند تفنگ که از سلاح کوت فرقه زلمی گوت گرفته بودند با خود به خانه های خود میبردند. تعدادی از قیام کنندگان هم شهید و تعدادی زخمی شدند. و در هرات همه چیز آمریت های پلیس و فرقه عسکری و تعمیر ولایت همه بدست قیام کنندگان افتاده بود. تا دو روز در هرات هیچ قدرت دولتی ای وجود نداشت. فقط بعد از دوروز با فرستان قوا از قندهار و بمباری از میدان هوائی شندند، دولت قادر شد تا آهسته آهسته قدرت را در هرات احیا و بدست گیرد.
دلیل شکست این قیام بعد از دوروز در دوچیز بود:
۱- عدم موجودیت تشکیل و رهبری سازمان یافته قیام. بدلیل اینکه همینکه حوزه های پلیس همه تخلیه گردیده بود، تشکیلی وجود نداشت که جای حوزه های پلیس را بگیردو پر نماید، و همین قسم رهبری ای وجود نداشت که در فرقه زلمی کوت اداره و رهبری فرقه را بدست گیرد، همین قسم رهبری سازمان یافته ای نبود که اداره ولایت را بدست گیرد. نام کسی که گرفته می شد بنام چونغر سر زبانها بود. که این خود نشان ازان بود که رهبری با تشکیل سازمان یافتۀ وجود نداشت.
۲- دوم اینکه این قیام تنها دریک ولایت یعنی ولایت هرات به راه افتاده بود. هر طوریکه باشد یک ولایت نمیتواند در مقابل کل کشور دوامدار استادگی نماید.
البته قیام عمومی برای بر اندازی طالبان قیام در سراسر افغانستان را می طلبد. توقع از احمد مسعود میرود تا در هم آهنگی با جبه آزادی و دیگر جبهات در این مورد گپ بزنند و کار را هم آهنگ سازند. البه جبه مقاومت ملی در حد اعلی مخفی کاری دست به این کار میزند و قیام کنندگان در هر ولایت را مشخص میسازد. مسئولین راه اندازی قیام در هر ولایت با کار مخفی تشکیلات سطح ولایت و شهر و ناحیه و حتی مساجد را با استفاده از کود ها و نامهای کود وار بسازند. حداقل یکسال تبلیغ ماهرانه برای بیدار ساختن و بسیج مردم نیاز است. البته بعد از حصول اطمینان از آمادگی مردم به قیام، فرمان قیام عمومی در یک روز در سراسر افغانستان صادر میگردد. مردم همه پیر و جوان زن و دختر و طفل وکلان همه با وسایل دست داشته مثل بیل و کدال و تبر و داس و چکش و سوته و سنگ و کلوخ بالای طالبان یورش میبرند. با تلفات ناچیز،  تشکیل قبلا” آماده شده حوزه های پلیس و پوسته های امیتی و ارگ و تلویزیون را تسلیم شده و افغانستانرا برای ابد آزاد خواهند ساخت. رهبری قیام هر ولایت شورای رهبری کشور را می سازند و این شورای رهبری طی دوسال زمینه را برای انتخابات آزاد و دموکراتیک آماده می سازد.

پیروز باد قیام عمومی مردم افغانستان برای سرنگونی جهل و ذلت طالبانی
زنده باد افغانستان آزاد و مستقل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا