خبر و دیدگاه

انتخابات و عدالت اجتماعی و سیاسی

سال ٢٠١۶ بود که از طرف دانشگاه گوانژو در یک کنفرانس بین المللی که موضوع بحث آن مهاجرت و تاثیرات آن در جامعه و شخص مهاجر بود ، دعوت شدم . کنفرانس را در یک هوتل مجلل در  منزل پانزدهم برگزار کرده بودند.  روز دوم کنفرانس در وقت تفریح از یک استاد چینی که هر دو قهوه بدست داشتیم و بیرون را نظاره میکردیم سوال کردم که شما هم از دموکراسی حرف می زنید می توانی کمی به من توضیح بدهی ؟ گفت : آن مرد که در پایان خیابان سرک را جاروب می کند می بینی ؟ گفتم بلی ! گفت به رای مردم جارو می کند نه اینکه کسی او را استخدام کرده باشد . دموکراسی ما چنین أست ! مردم منطقه برای او رای دادند که شغل جارو کشی را داشته باشد.
با اینکه من منحیث یک مسلمان متعهد به تفکر اسلامی مخالف کمونیزم و غیره ” ایزم” ها هستم ، برای من این توضیح کوتاه بسیار آموزنده بود .   در یک کتاب اسلامی خوانده بودم  که حضرت علی رض گفته بود تا مردم به او رای ندهد او خلافت را قبول نمی کند. من از سالهاست که به همین عقیده هستم و هرگز برای یک کرسی یا مدیریت حتی یک انجمن کوچک خود را کاندید نکرده ام .
حالا می آییم سر اصل موضوع که در یک نظام مردم سالاری واقعی باید اول تواضع باشد. در نظام های تقلیدی که از غرب تقلید کرده اند به خود خواهی ها و خود پسندی ها دامن زده شده أست. شخص که کاندید شده برای اینکه رای را برنده شود هزار دروغ می گوید و یا به اجندای کسانیکه او را پیشنهاد کرده اند راه می روند نه اینکه چه به مفاد مردم أست. و یا یکی دو نفر یک شخص سرشناس را کاندید می کنند و می گویند فلانی خان نام خدا شخص مجرب أست که نمیدانم داکتر أست که نمیدانم پروفیسور أست در حالیکه این شخص پشتوانه مردمی ندارد یعنی رای مردم را ندارد. و حتی مردم او را نمی شناسند .
بهترین راه انتخابات مردمی  این أست که هر فرد کشور حق کاندید کردن را داشته باشد و هر فرد کشور همچنان حق رای را داشته باشد تا همه مردم ثروتمند و مستمند. تحصیل یافته و بی تحصیل و مردم امی به هر سطح فرهنگی و مادی و تحصیلی که هستند در نظام سیاسی سهم فعال گیرند . چون افغانستان یک کشور قومی و همچنان مسلمان أست پس باید همه اقوام در سهمگیری سیاسی حقوق مساوی داشته باشند. برای هر موضوع خورد و بزرگ باید سه نفر از هر قوم و سه سه نفر از مذاهب و سه نفر بانوان انتخاب شود. سه نفر به خاطر گفتیم که اگر در یک موضوع بین خود بحث می کنند باید رای اکثریت شان که دو نفر می باشد به مجلس عمومی پیشکش شود.  در یک جامعه که اکثر مسلمان أست در گذشته هم گفتیم که اقلیت و اکثریت نیست و همه مسلمان هستند و خداوند مردمان را به تقوی می شناسد نه قوم . در افغانستان ، ما هم مذاهب هندو و سیکهه داریم که آنها هم در خلقت برادر ما هستند و باید سه سه نفر در جلسه عمومی شرکت کنند. شهروندی همین أست که هیچ کس نه زن و نه مرد از حقوق حقه سیاسی محروم نشود . امروز در اثر همین بی عدالتی ها مردم مظلوم می شود و در فکر مردم کسی نیست. در فکر خود هستند .
امروز در بعضی کمیته ها یک نفر را بدون مشوره مردم تعیین می کنند. در محافل سیاسی چند نفر دست و پا می کند و فورا یک نفر مطلوب خود شان را پیشکش می کنند و مجلس را قسمی در می آورند که همه موافق باشند بدون اینکه رای گیری صورت گرفته باشد و این خیانت به مردم أست که با چالاکی و تیز بالی یک نفر تعیین می شود و او هم لبخند مضحک در لب دارد که والله مردم من را پیشنهاد کردند و من هم قبول کردم . مثلیکه جناب عبدالستار سیرت روزی گفت که خود او قبول نمیکرد و اما مردم اصرار کردند !!! کدام مردم ؟ فقط همان چند نفر که میخواستند او را برای رسیدن اهداف خود وسیله سازند .
در افغانستان قرن بیست و یکم حتی که یک کمیته کوچک باشد بدون رای عمومی مردم غیر قانونی أست . اگر از یک قوم و یا مذهب تعداد زیاد تر می باشد و یکی کمتر آن جلسه غیر قانونی و غیر مدنی و حتی غیر اخلاقی أست زیرا تبعیض صورت گرفته است. مثلیکه در یک مجلس بودم از قوم ازبک فقط یک نفر بود و این بزرگترین بی عدالتی است  احزاب سیاسی مدار اعتبار نیست زیرا اینها اهداف سیاسی و حزبی خود را دارند نه رفاه مردم را . و از همین خاطر أست که همه در آن حزب شامل شده نمی توانند زیرا با اجندای آن حزب مخالف هستند حتی که احزاب اسلامی باشد .
با صوابدید جامعه ای که زندگی می کنیم ما باید مسله عدالت را بین همه اقوام و مذاهب و زن و مرد مطرح کنیم نه یک قوم را و یا یک مذهب را و یا اینکه موضوع را تنها مردانه بسازیم و بانوان را نادیده بگیریم .
مردم باید یک شخص را کاندید کنند تا خود خواهی ها و و خود  پرستی ها از بین برود. اگر شخص مصدر خدمت شده باشد مردم میدانند و بدون فشار به او رای می دهند نه اینکه خودش گلو پاره کند که بهترین کاندید أست. چنانچه بیست سال قبل در شمال کلیفورنیا یک تمرین دموکراسی شد و اما من خود را کاندید نکردم . دوستان اصرار کردند و من گفتم که معذرت میخواهم . وقتی انتخابات صورت گرفت من یکی از اشخاص بودم که برنده شده بودم و مردم من را کاندید کرده بودند و خود شان به من رای داده بودند. این خبر در یکی از جراید شمال کلیفورنیا به چاپ رسیده أست
مشک آن أست که خود ببوید نه آنکه عطار گوید .  به این ترتیب از دروغ بافی های انتخاباتی جلوگیری به عمل می آید؛ از مصارف بیجا و اعلانات در یک کشور مسلمان که نباید احمق پولی دهند جلوگیری به عمل می آید. از خود خواهی و خود پسندی گفتم که جلوگیری به عمل می آید.
فرید یونس
استاد بازنشسته ی بشر شناسی خاور میانه و فلسفه اسلامی . کلیفورنیا ، ایالات متحده امریکا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا