مضحـکترین واکـنش به جنـگ طالبـان

گروه طالبان، در یک اعلامیه، جنگ سال روان خود را به نام « جهاد خندق» اعلام کرده و به تمام اعضای این گروه دستور داده است که برای بیرون راندن نیروهای خارجی با همه نیروی شان بجنگند. در این اعلامیه پیشنهاد صلح با این گروه که از سوی رییس حکومت وحدت ملی چندی پیش در نشست دوم کابل ارایه شد، رد شده و آن را ضعف دولت افغانستان خوانده است. دراین که طالبان همهساله نامی برای جنگ خود انتخاب و اعلام میکند، حرف تازهیی نیست. این گروه با آغاز هرسال خورشیدی با نشر اعلامیه تلاش میکند که افکار عمومی را شکار کرده و نشان دهد که هنوز در صحنۀ نبرد همچنان حضور دارد. برای طالبان صادر کردن اعلامیه علاوه براین که از بعد نظامی قابل اهمیت است، از بعد سیاسی نیز در خور توجه است. طالبان میکوشد که از تمام امکانات برای پیکارهای خود با دولت افغانستان و نیروهای خارجی استمداد بجوید و تواناییهایش را به رخ شهروندان کشور و کشورهای جهان بکشد. اما جالب اینجاست که دولت افغانستان بدون آنکه به چنین اعلامیههایی واکنش درست و دقیق نشان دهد، گاهی به شکل مضحک این واکنش را به نمایش میگذارد که عمق بیخبری و آگاهی سیاسی سران و نظریهپردازان نظام را برملا میسازد. شورای صلح افغانستان در پاسخ به اعلامیۀ جنگ گروه طالبان گفته است که» امیدوار است این جنگ به رد پیشنهادهای صلح دولت نینجامد.» گاهی که چنین واکنشهایی را از سوی سران و نهادهای دولتی در برابر گروههای تروریستی میخوانیم و میشنویم به این فکر میافتم که واقعا این آقایان اصل موضوع را فهمیدهاند و یا همینطوری اللهبختکی به آن واکنش نشان دادهاند. طالبان میگوید که جنگی تازه را آن هم در آستانۀ یکی از مهمترین برنامههای دولت افغانستان یعنی برگزاری انتخابات شورای ملی و شوراهای ولسوالیها آغاز میکند، اما از این طرف صدا بلند میشود که جنگ تان را بکنید، مردم افغانستان را بکشید؛ اما به پیشنهادهای صلح آقای غنی که کل امید ها به برآورده شدن این پیشنهادها منوط شده، پاسخ رد ندهید. آیا چنین پاسخی منطقی است؟ آیا چنین پاسخی موضع ضعف و کرنش دولت گران افغانستان را به نمایش نمیگذارد؟ وقتی سیاستهای کشور به گونۀ نابخردانه طراحی و اجرا شود، بهجای صلح و فشار وارد کردن به گروههای جنگ طلب آنها را در جنگ و انسانکشی شان بیشتر مصمم میسازد. وقتی آقای غنی با آن چنگ و دندان نشان دادنهای پیش از نشست دوم کابل، در واکنش به حملات انتحاری طالبان، ناگهان موضع خود را ۱۸۰ درجه تغییر داد و بجای این که وضعیت جنگ و صلح را در کشور تبیین کند، به طالبان به صورت تضرع آمیز پیشنهادهای غیر منطقی و غیرارزشی ارایه کرد، بدون شک نتیجۀ آن چیزی جز بلندبردن روحیۀ این گروه و دیگر گروههای جنگ طلب نخواهد شد. اعلامیۀ طالبان عملاً این موارد را در نظر گرفته و به آنها پاسخ داده است. جالب است که یکی از سخنگویان گروه طالبان، پس از نشر اعلامیۀ این گروه، از همان ادبیاتی علیه دولت استفاده کرد، که پیش از آن آقای غنی آن را به کار برده بود. سخنگوی طالبان گفت که صلح ما را با دولت میدانهای جنگ ثابت میکنند و پس از این گفتوگو تنها در میدان جنگ صورت خواهد گرفت. مگر این ادبیات آقای غنی نیست که پس از حملات مرگبار انتحاری در کابل، وقتی از مجروحان حادثه دیدار میکرد به آنها وعده سپرد که پس از این هیچ گفتگوی صلحی با طالبان نخواهد بود و این گفتوگوها در میدانهای جنگ، انجام میشود.
چه شد که حالا تروریستها از ادبیات آقای غنی برای هدفهای مرگبارشان علیه افغانستان و مردم آن استفاده میکنند؟ آیا این چیزی جز ضعف سیاستهای ارگ، تعبیر دیگری میتواند داشته باشد؟ اگر دولت افغانستان بهجای این همه پیشنهاد تضرعآمیز و غیر واقعی از مردم افغانستان، در موضوع جنگ و صلح کمک میخواست و بسیج همهگانی را علیه جنگ افروزان اعلام میکرد، بدون شک نتایج آن امروز چیز دیگری در عرصۀ عمل میبود. سیاست تضرع و کرنشگری ما را به جای نمیرساند. اگر این سیاست بازده درست میداشت، بدون شک طی شانزده سال گذشته نتایج آن هویدا میشد. طالبان خلاف آنچه که سران ارگ میپندارند، در جنگ شان کاملا مصمم استند و هیچ چیزی آنها را از راهی که انتخاب کردهاند، منصرف نمیسازد. تنها برگ برندۀ دولت در این جنگ ابزار فشار و برندهشدن نهایی در این جنگ است. دولت از چه چیزی هراس دارد که نمیتواند و یا نمیخواهد عملا علیه گروههای دهشتافکن برزمد. اگر این دولت برخاسته از ارادۀ مردم افغانستان است، پس میتوان گفت که ارادۀ مردم افغانستان در یکجا شدن با چند تروریست قرار ندارد. مردم افغانستان حتا در زمانی که طالبان به زور شلاق و تفنگ برآنها سلطه میراندند، این گروه را به رسمیت نشناختند. در آن زمان هم که حامیان منطقهیی طالبان به شدت از این گروه حمایتهای مالی و لوژیستکی میکرد، در برابر آن ایستادهگی میکردند و فرمانهای آن را زیرپا میگذاشتند. مگر هزاران نفر در جنگ با طالبان در آن سالها به شهادت نرسیدند؟ مگرطالبان با تمام امکانات القاعده، پاکستان و برخی کشورها و سازمانهای بنیادگرای عربی موفق شدند که بر دلهای مردم افغانستان حکومت کنند؟ حالا هم وضع همین است. مردم افغانستان از روز به وجود آمدن گروه طالبان به این گروه و افکار شیطانی آن نه گفته است و در پای این نه تا آخرین قطرۀ خون خود ایستادهاست به این شرط که معاملهگران سیاسی قدر این همه تنفر از طالبان را بدانند.
ماندگار