چـــــرا کمیسیون انتخابات باید تغییر کند؟
چه چیزی سبب شده که نسبت به اعضای کمیسیونهای انتخاباتی و تواناییهایشان در برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه اینهمه شک و تردید ایجاد شود. در آخرین مورد، شورای تفاهم احزاب سیاسی افغانستان که متشکل از چندین حزب و سازمان سیاسی است، در نشستی در کابل خواهان اقداماتِ فوریِ دولت برای ایجاد اصلاحات در روند برگزاری انتخابات و برکناری اعضای ارشد کمیسیون انتخابات شد. به باور این شورا، اعضای کمیسیونهای انتخاباتی به دلیل وابستهگیهایی که به ارگ ریاست جمهوری دارند، نمیتوانند برگزاری انتخابات شفاف در کشور را ضمانت کنند. به باور این شورا، از آنجایی که در انتخاباتهای گذشته کمیسیونهای انتخاباتی به اندازۀ کافی بدنام شده اند، نمیتوان بدون اعادۀ اعتماد شـهروندان به غیرجانبداربودنِ کمیسیونهای انتخابات، حضور و مشارکتِ آنها در یک انتخاباتِ دیگر را بهدست آورد. به همین دلیل، این شورا معتقد است که ضمن برکناری اعضای فعلی، مشارکت بیشتر در امر برگزاری انتخابات به احزاب سیاسی کشور داده شود.
این پیشنهاد هرچند از سوی دولت و بهویژه ارگ ریاست جمهوری رد شده، ولی نمیتوان انکار ورزید که در آن نکتههای قابل تأملی برای برگزاری انتخاباتِ شفاف و عادلانه وجود دارد. ارگ ریاست جمهوری که به خوبی از وضعیت کمیسیونهای انتخاباتی آگاهی دارد، با توجیه مسأله که کمیشنران فعلی بر اساس مکانیسـم قانونی وارد کمیسیونهای انتخاباتی شده اند، نمیخواهد به این خواست احزاب سیاسی پاسخ مثبت ارایه کنـد. ارگ از مدتها به اینسو در حال دیدوبازید با اعضای کمیسیون انتخابات است و بدون شک ماحصلِ این دیدارها، ایجاد رابطه و تحت نفوذ قرار دادنِ کمیسیونهای انتخاباتی بوده است.
ممکن نیست که ارگ نشستهایی با کمیسیون انتخابات برگزار کرده باشد و این کمیسیون را نسبت به برخی خواستهای خود متعهد نکرده باشد. در گذشته نیز تجربه نشان داده که ارگ بیشترین رابطه و تأثیر را بر کمیسیونهای انتخاباتی داشته و حالا نیز این نفوذ کاهش نیافته است.
آقای غنی با همۀ تظاهر به قانونگرایی، کسی نیست که تفکر تمامیتخواهانه بر او سیطره نداشته باشد. انتشار راهنمای قومگرایانه نشان داد که ارگ در امر قومیسازی نهادهای دولتی، چه تمهیداتِ قرون وسطایی را بهکار میبندد. هیچ گاهی در تاریخ پُررنج و درد افغانستان که تبعیض همواره سایۀ شومِ خود را بر آن افکنده، تا این حد حاکمیتی بحثهای قومگرایانه را دنبال نکرده است. حاکمیتهای گذشته با همۀ نگاه تبعیضآمیزی که به مسـالۀ قدرت در افغانستان داشتند، چنین در ملاءعام خود را پیروِ دیدگاههای قومگرایانه اعلام نمیکردند. متأسفانه ارگ بهآسانی و سرعت توانست قضیۀ مخکش را پردهپوشی کند، ولی اگر از حق نگذریم، آن سند و آن تفکر از شرمآورترین سندهایی میتواند باشد که یک حکومت در قبالِ شهروندانش میتواند جاری سازد.
در چنین وضعیت، وقتی نگرانی نسبت به عملکرد کمیسیونهای انتخاباتی به وجود میآید، بدون شک یک امر طبیعی میتواند پنداشته شود. چه ضمانتی وجود دارد که ارگ بر اساس رهنمای قومگرایانه، کمیسیون انتخابات را عیار نکرده باشد؟ آیا کسی میتواند بگوید که در فرایند گزینش اعضای جدید کمیسیونهای انتخاباتی، هیچ دخل و تصرفی صورت نگرفته و شایستهسالاری، اصل اساسی در گزینش آنها بوده است؟
این سوالها در حالی مطرح میشوند که در روزهای اخیر گزارشهایی مبنی بر ایجاد دودستهگی در کمیسیون انتخابات بر سرِ مهمترین مسایل انتخابات پیشِ رو مطرح شده است. این گزارشها حاکی از آن اند که شماری از اعضای کمیسیون انتخابات تصمیمهایی میگیرند که دیگر اعضای آن از این تصمیمها خبر ندارند. گفته میشود که این اعضا رابطۀ تنگاتنگی با ارگ ریاست جمهوری دارند و بیشتر تصمیمهایی هم که از سوی آنها بدون مشوره با دیگر اعضای کمیسیون گرفته میشود، چیزهاییست که از سوی ارگ دیکته شده اند.
این روابط بدون شک از چشم جامعۀ جهانی که اصلیترین تمویلکنندۀ انتخابات افغانستان است، به دور نمانده است. هم نمایندۀ سازمان ملل و هم سفیر امریکا در افغانستان طی این هفته در نشستهایی که با رییس اجرایی داشته اند، این نگرانیها را مطرح کرده و خواهان برگزاری انتخاباتِ شفاف در افغانستان شده اند. آنها به داکتر عبدالله گفته اند که اگر در کارِ کمیسیونهای انتخاباتی دخالت صورت گیرد، تمویل کنندهگان مالیِ انتخابات حاضر به تأمین هزینههای آن نخواهند شد.
ارگ متأسفانه با دخالتهای بیجایِ خود در کار انتخابات عملاً میخواهد روند یکی از مهمترین مولفههای دموکراتیزه کردنِ جامعه را خدشهدار سازد. دخالت در کار کمیسیونهای انتخاباتی، معنای دیگری جز ایجاد حاکمیتی فرمایشی و بیخاصیت در کشور نخواهد داشت. این تجربه در سالهای گذشته انجام شده و اگر بازهم تکرار شود، بدون تردید دیگر کسی به پای صندوقهای رای حاضر نخواهد شد.
کُلِ دغدغۀ ارگ این است که با سیطره بر کمیسیونهای انتخاباتی تعدادی از افراد نزیک به خود را وارد پارلمان کشور سازد، تا بعداً از آنها در جریان تصمیمگیریهای این نهاد استفاده کند، درحالیکه این دخالتها بزرگترین مصیبت را برای کشور میتوانند رقم زنند.
با این اوصاف، آنچه را که شورای تفاهم احزاب سیاسی مطرح میکنـد، چندان خواستِ زیادی برای تعمیم دموکراسی در کشور بوده نمیتواند. این حقِ شهروندانِ کشور است که نسبت به روند برگزاری انتخابات مطمین باشند و بدانند که رای آنها تعیین کننده است. آیا چنین خواستی از نظر ارگ بسیار بلندپروازانه و خودخواهانه است؟!
ماندگار- سه شنبه 18 میزان 1396