خبر و دیدگاه

صلح با کی؟

kabulblast_12january

 

باز هم کابل شاهد یک حمله ترورستی بود. صیحگاه که به طور معمول مردم راهی کار و پیدا کردن لقمه نانی بودند، هدف جنایتکاران حرفه ای قرار گرفتند. ترورستان حرفوی که تشنه به خون مردم اند کام خود را با خون مردم مظلوم و بیگناه سیراب کردند.

چندی بعداز وقوع این حادثه فاجعه بار، قاتلان و بی فرهنگ های قبیله گرا با وقاحت تمام اعلان کردند که مسوول این جنایت بوده اند و فردی که این عمل ضد بشری و ضد انسانی را مرتکب شده بود احمد نام از ولایت پکتیا بوده است. و مضحکتر از آن رسم و عنعنه حاکم در ارگ ریاست جمهوری است که هرجنایت و ترور را با یک اعلامه مطبوعاتی  به شدت تقبیح میکنند. گوی با تقبیح رسمی دولت این حادثه مذموم پنداشته میشود در غیر آن این فاجعه در هاله ای ازابهام باقی خواهد ماند که نه قابل رد خواهد بود و نه قابل تایید. دولت کرزی صاحب غیر از این نمی تواند عملا کاری انجام دهد. دفتر مطبوعاتی ریاست جمهوری کاری  را که همیشه طبق معمول و به وجهه احسن انجام داده است همین تقبیح شدید اعمال ترورستی بوده است. چرا فقط به تقیبح شدید اکتفا میشود؟ پاسخ واضح است. نخست اینکه عمل فزیکی علیه ترورستان میتواند وجود و تشکیل شورای عالی صلح را زیر سوال برد. دوم  اینکه تعهد و برنامه ای برای مبارزه و برقراری صلح واقعی و آبرومندانه در دستور کارنیست.

سوم اینکه  بازارکارهای مافیایی و فساد مالی  درهمین اوضاع آشفته میتواند خوب گرم باشد.

اما سوال اصلی این است که دولت نمای کنونی ما با کی میخواهد صلح کند؟ آخر این افراد آذرده خاطر همین ها اند  که  همیشه  فاجعه می آفرینند؟ آیا مخالفین مسلح همین ها اند؟ آیا تشکیل  شواری عالی صلح به همین منظور است که با ترورستان کنار آید؟

در هیچ کشور دنیا  و در تاریخ هیچ کشوری  سراغ نداریم که با ترورست اینقدر  « سرخمی» و اینمقدار ذلت  از طرف دولتی  نشان داده شود که خود را منتخب مردم  میداند.  یک دولت با این همه ساز و برگ نظامی داخلی و خارجی بجای گام های معقول و درست برای ریشه کن نمودن تروریزم، برعکس در مقابل مشتی از جنایت کار زانو میزند و توقع و تواضع صلح و آشتی مینماید.  طالب جنایت کار  هرروز فاجعه می آفریند، کرزی  هر روزشورای عالی صلح و آشتی تشکیل میدهد. طالب انسان میکشد، کرزی به آنها برادر خطاب میکند.

طالب هرگونه مذاکره را با دولت به شدت رد میکند، دولت از پیشرفت مذاکرات سخن میگوید.

طالب به طور داوام دار دست به جنایت میزند و ذره ای از جنایتش کاسته نشده است ولی دولت از نزدیکی و صلح دم میزند.

طالب از سقوط دولت کرزی و برقراری نظام خودساخته خویش حرف میزند، دولت کرزی از امید و آرزوی صلح حرف میزند. طالب جنایت میکند دولت به نحوی غیر مستقیم حمایت میکند. ملاعمر برای هر ولایت والی تعیین میکند، کرزی امید وار است که ملا عمر ندای صلح را لبیک گوید. این است داستان برقراری صلح با برادران ترورست.  کرزی صاحب با مهارت خاصی که دارد «برادر » و «ترورست » را در یک دست گرفته  و نعره صلح را بلند کرده است. تررورست در لباس برادر کسی است وصف جرمی ندارد برای اینکه فقط با یک اعلامیه مطبوعالی کارش تمام است. اما برادر در لباس ترورست که همان ترورست در لباس برادر است کسی است که باید در پاییش ذبونانه خم شد و التجای صلح نمود.

یکی از موفقیت های ترورستان این است که در طی ده سال یک سیاست را دنبال می کنند و از ابتدا دولت کرزی را دست نشانده آمریکایی ها خوانده اند  و بر کامیابی خویش امیدوار اند. در مقابل دولت نمای کنونی ما که فاقد هرگونه سیاست و برنامه  روشن است گاهی طالب را ترورست میخواند گاهی مخالفین مسلح  وگاهی  هم برادران آذرده خاطر. این نوع برداشت  و اتخاذ سیاست های ناپخته و بچه گانه که بیشتر ازعدم تعهد در برابر ریشه کن نمودن تروریزم نشآت میگیرد بربحران کنونی کشور افزوده و مردم را به طور قطع نا امید ساخته است. دولت نمای کنونی در طی ده سال همه امکانات دست داشته را برباد داده  است.بهترین فرصت ها  که نظیر آن در هیج کشوری دیده نشده همه ازدست رفته است. فاصله میان مردم ودولت به حدی رسیده است که صدای یکی به دیگر ی نمی رسد.  دولت با مردم وداع نموده و مردم با دولت پشت کرده اند.

مردم در حیرانی و سردگمی خیلی وحشتناکی بسر میبرند. طالب آدم میکشد دولتمردان درصدد چورو چپاول پول وسرمایه ها اند. طالب بریک سیاست و یک هدف پافشاری میکند دولت راه جنگ و را ه صلح را گم کرده است.

جامعه جهانی به ویژه آمریکا نیز در یک سردگمی خنده آوری به سرمیبرد. تاحال اوبا ما، معاونش، وزیر خارجه اش و نماینده ویژه شان چهار مفکوره را بیان کرده اند گاهی میگویند که آمریکا نمی تواند برای همیشه در افغانستان باقی بماند گاهی هم میگویند آمریکا در 2014 افغانستان را ترک خواهد کرد. این سیاست های ناهمگون در موقف آمریکا نسبت به  افغانستان طالب ها را بیشتر امیدوار ساخته است. طالب ها از این ناکامی های برنامه ای آمریکا خیلی انگیزه گرفته اند. طالب ها از ضعف و ناتوانی های دولت آقای کرزی به حدی توانا شده اند که  هر گاه و ناگاه  در هر جایکه خواسته باشند مردم را به خاک و خون میکشانند.

دولت کرزی بنابر همان حرکت های قومی وقبیله وی که خط اصلی سیاست هایش را نشان میدهد قهرا نمی تواند طالب های ترورست را که با هیج معیار انسانی و جهانی باورمند نیستند.

دشمن صلح و آرامش بخواند  برای اینکه حلقه حاکم در ارگ رابطه خونی، زبانی، قبیله وی با این جنایتکاران دارند.

یکی از مضحکه های بسیار خنده آور همین تشکیل شورای عالی صلح است که به تعقیب اعلان این شورا فرمان رد آن از طرف ترورستان اعلام کردید.

آیا با مضحکه میتوان صلح وآرامش را به ارمغان آورد؟ همه شاهد خواهند بود که شورای عالی صلح کوچکترین دستاوردی نخواهد داشت برای اینکه سیاست و برنامه ترورستان و پاکستان کاملا واضح است. انتحار وا نفجار برتارک سیاست های برادران ناراضی جناب کرزی صاحب بوده و هیچ گونه انعطاف و نرمش در سیاست های خصمانه شان دیده نشده است. دولت کرزی بنابر عدم برنامه وسیاست معقول و نوسانات متعدد جامعه جهانی چنان زیر بار حرکت ها ی دولت های همسایه قرارگرفته که ازشرم نمی تواند حتی ابرازنظر نماید.

سرازیر شدن پول های ایرانی به دفتر مقام ریاست جمهوری چنان مهر کوبنده و محکمی بردهان ارگ نشان زده است که حتی از توقف تانکر های تیل و بلند رفتن بی سابقه نفت در بازار خاموش بنشینند و بجای حل معضل خود شان بخشی از معضله شوند.

سیاست دولت کرزی نسبت به طالب های ترورست و قاتل به طورقطع نابخشودنیست. مفاهمه و مذاکره با ترورستان آنهم  از موضع ضعف خود یک عمل انتحاری و یک جنایت علیه عامه مردم است. ترورست ده سال است که گلو پاره میکند و سیاست یکپارچه خود را در گوش نا شنوای کرزی پف میکند ولی برعکس ارگ نشینان قبیله گرا سیاست یک پارچه طالب را تفسیرو حتی تاویل میکنند. ارگ نشینان «انتحار» را « امیدواری» و « انفجار» را «خوشبینی» تفسیر میکنند. ترورست ها دولت کرزی را دست نشانده آمریکایی ها میدانند و برخروج خارجی ها بدون قیدو شرط پافشاری میکنند ولی دولت کرزی ازامیداوای های کاذب  با طالب حرف میزند. تاحال کسی سراغ ندارد که طالب ها حتی یک بار هم بر درخواست های دولت پاسخ مثبت داده باشند. هربارکه دولت از طالب ها درخواست قطع جنگ و درخواست صلح نموده در نهایت پاسخی که از جانب طالب ها دریافت نموده همان انتحارو انفجاربوده است. برهمین اساس است که دولت کرزی با واکنش های انتحاری و انفجاری بیشماری روبروشده است در صدد آنست که یک  تفسیرو تاویل شرعی از این عمل برادران آذره خاطر  دریافت نماید.

ارگ نشیان انتحارو انفجار را تفسیر و تاویل میکنند و ازلابلای دود آتش در جستجوی دستیابی صلح اند. همانگونه که یک مرجع برای تفسیر قانون اساسی نیاز است،چنین  مرجعی نیز بکار است تا یک  تفسیر صلح آمیز از انتحارو انفجار ارایه دهد که از آن بوی نزدیکی و امیدواری  به مشام آید.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا