خارجی ها در انتخابات افغانستان چه می کنند؟
آمریکا، از چه کسی حمایت می کند؟ این سؤال آنقدر مهم است که مشغله ذهنی بسیاری از مردم شده است. در ذهنیت عوام و حتی برخی از سیاستمداران ما، چنین حک شده است که هر آنکه امریکا او را بخواهد، همان آدم خواهد آمد.
در چنین احوالی، برخی از نامزدهای مطرح انتخابات هم، چنین وانمود می کنند که گویا آنان مورد حمایت امریکا و غرب در انتخابات افغانستان هستند. همین مسأله، بهانه ای است که در این بحث، نقش خارجی ها و برنامه های آنان را در انتخابات فعلی، مورد بررسی قرار دهیم:
در اولین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، ایالات متحده امریکا، یکه تاز میدان بود. در آن زمان، همپیمانان امریکا نیز با برنامه های آن کشور، همسویی نشان می دادند. کرزی به عنوان شالوده و نتیجه برنامه های امریکا در افغانستان مطرح شد.
با پیروزی آقای کرزی، فصل نوینی در برنامه های ایالات متحده در افغانستان گشوده شد. در آن زمان، کشورهای منطقه، انتخابات افغانستان را با وسواس، پیگیری می نمودند اما فرصت ها و بستر های لازم برای ورود مستقیم به میدان را نداشتند.
اکنون نسبت به انتخابات گذشته تفاوتها و تحولاتی به وجود آمده است. اولاً: بر خلاف انتخابات قبلی، از شخصیت های مطرح غیر پشتون، کاندیدای جدی نداریم؛ رقابت اصلی در این دوره فقط بین نخبه های پشتون است.
ثانیاً: در انتخابات قبلی بیشترین تأکید بر نظام ریاستی بود و از طرف دیگر، مسایل قومی و تباری بیشتر از هر فاکتور دیگری برای جذب آرا مطرح می شد. به نظر می رسد که علی رغم آنکه هنوز برخی کاندیداها برنامه مشخصی نداشته باشند اما ظرف روزهای آینده، خطوط فکری و برنامه های کاری هر نامزدی، توجهات مردم را به سمت خود معطوف خواهدکرد.
ثالثاً: حالا، امریکا به عنوان تنها بازیگر میدان انتخابات، مطرح نیست. آنان با آقای کرزی و تیم اطراف او، در طول هشت سال هیچ توفیقی به دست نیاوردند. تمامی ناکامی های دولت کرزی دقیقاً به معنی ناکامی امریکا در افغانستان است. کشور های منطقه ناکامی امریکا در کشور را به دیده یک دستاویز می نگرند تا راهی را برای بازبینی در سیاستهای جاری افغانستان، جستجو نمایند.
اکنون برخلاف انتخابات گذشته، بقیه کشور های خارجی هم وارد میدان شده و هر کدام از یک نامزد مشخص، حمایت می کنند. بریتانیا، در مسئله انتخابات طرح ها و برنامه هاي خود را دارد انگلیس از یک چهره پشتون جنوبی حمایت می کند؛ دیگر کشور های غربی نیز، جست و خیز های خود را دارند.
کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان نیز نسبت به انتخابات گذشته فعال تر شده اند. روسیه از مشکلات اقتصادی فاصله گرفته و پس از بحران گرجستان عزم خود را برای فعالیت در افغانستان جزم تر کرده است.
مسکو در اين اواخر به محل رفت و آمد هیأت های افغانی از پارلمان گرفته تا محافل سیاسی تبدیل شده است. درماندگی غرب در برابر طالبان و مسأله ی یافتن راههای جدید برای رسانیدن مواد اکمالاتی به سربازان غربی در افغانستان هم به یکی از برگ های برنده مسکو تبدیل شده است.
ازبکستان هم بر خلاف سالهای اولیه، با امریکا همکاری ندارد و تلاش هایی در همسویی با روسیه در مسأله افغانستان دارد.
ایران نیز، با وسواس بیشتری چشم بر انتخابات دوخته است، نتیجه رقابت فعلی برای ایران بسیار مهم و حیاتی خواهد بود. دستاوردهای ایران در عراق و لبنان و فلسطین و… در تعامل با دولت ها و گروههای سیاسی؛ ایران را ترغیب می کند تا در افغانستان هم فعالتر باشد. این کشور، همسایه همزبان افغانستان است و از تماس ها و ظرفیت های وسیعی در افغانستان بهره می برد. ایران با شخص آقای کرزی نیز روابط حسنه ای دارد. در جریان اتهامات امریکا بر علیه ایران در مسئله ی حمایت از شورشیان، آقای کرزی و دولت او مرتباً این اتهامات را مردود می شمرند. نقطه ی مشترکی که دو کشور ایران و آمریکا در زمان حال دارند آن است که انتخابات در افغانستان برگزار شود و با مشارکت حد اکثری به انجام برسد.
عربستان و برخی دیگر از شیخ نشینان حوزه خلیج فارس هم، با دقت بیشتری بر انتخابات افغانستان چشم دوخته اند. آنان در هر شرایطی طالبان را گزینه برتر می دانند. بر همین اساس یکی از افرادی که روابط خوبی با طالبان دارد، خود را نابغه می داند و از شنیدن این لقب بسیار به وجد می آید به صراحت، مدعی است که از جانب عربستان و … حمایت می شود، او حتی مدعی حمایت از جانب پاکستان نیز می باشد. سيد جلال در گفتگويي با طلوع، صراحتاً گفت كه ساحات تحت نفوذ طالبان امن است! نا امني در مناطق تحت كنترول دولت ميباشد.
پاکستان هم باوجود آنکه در گنداب افراطی گری و تروریسم دست و پا می زند اما در انتخابات افغانستان، بی پروا و بی خیال نیست و با تشویش های فراوان، اوضاع انتخاباتی را رصد می کند. پاکستان از کرزی ناراضی است و از رقیب او (عبدالله) به شدت در هراس ميباشد.
هندوستان را هم نباید از قلم انداخت چرا که نتیجه انتخابات کشور، برای دهلی نیز اهمیت زیادی دارد، گفته می شود که این کشور نیز یکی از نامزدها را حمایت می کند.
در محموع، افغانستان به نقطه عطف توجه کشورهای خارجی تبدیل شده است. اما هیچ کشوری حاضر نمی شود تا حمایت ازکاندیداهای مورد نظر شان را، علنی کنند. در انتخابات قبلی، چنین نبود؛ یعنی می شد احساس کرد که حد اقل امریکا و غرب از حامد کرزی حمایت می کنند.
اما فعلاً امریکایی ها، بسیار سردرگم به نظر می رسند- جست و خیزهای خلیل زاد و جلالی بیشتر از آنکه برنامه ای درخود داشته باشند، سبک و سنگین نمودن اوضاع است. آنان ازجانب امریکا، برنامه هایی را با خود آورده اند و بعداز بن بست ها با خود پس برده اند.
آقای خلیل زاد در آخرین سفر خود که در هفته گذشته انجام شد، تلاش کرد تا برخی کاندیداها و شخصیت های مطرح را ببیند و…
حامد کرزی، جلالی، اشرف غنی و… برای جلب نظر امریکا تا ماهها گوی سبقت را از هم می ربودند اما هیچکدام نتوانسته اعتماد آنان را جلب نمایند؛ خلیل زاد هم با تمام تکاپوهایی که داشت برای نامزدی، دو مانع عمده داشت: قانون اساسی و حامدکرزی!- او تابعیت افغانستان خود را لغو کرده که اسناد آن در دست کرزی موجود بود.
حامدکرزی پس از آنکه دموکراتها، سکان هدایت امریکا را به دست گرفتند، با ناامیدی، انتقادات خود از آنان را افزایش داد، اوباما هم حاضر نشد که کرزی را اميدوار كننده ببیند و با او گپ و گفتی داشته باشد؛ چند دقيقهاي كه اين دو باهم صحبت داشته اند در فضاي بسيار سرد و بي روحي بوده است. شاید مشکلات شخصی کرزی با امریکا باعث آن شد تا ایشان، به کشورهای منطقه پناه ببرند و در صدد جلب همکاری های آنان باشند.
افغانستان پولی برای تأمین بودجه انتخابات ندارد، چند ملیون دالر بودجه برگزاری انتخابات را خارجی ها می دهند، همین پول پرداختن ها نقطه تلاقی برخوردها می تواند باشد و بهانه و توجیهی برای دخالت کردن ها!
از نظر اقتصادی، انتخابات امسال، بیشترین هزینه را دربر خواهد گرفت؛ هزینه ای که تماماً باید از منابع خارجی تأمین گردند. شاید بیشترین سهم نیز از آن امریکا و انگلستان باشد.
شکی نیست که امریکا بیشترین اثرگذاری را بر افغانستان داشته باشد، کشورهای منطقه نیز بدلیل هراس ازامریکا، مسایل افغانستان را زیر نظر می گیرند.
در انتخابات پیش رو امریکا دو راه مقابل خود می بیند: 1- حمایت همه جانبه از یک نامزد مشخص برای برنده شدن او 2- حمایت نسبی از دو یا سه نامزد و سپس مطیع ساختن فرد برنده.
امریکا برای آنکه حکومت آینده را در کنترول خود داشته باشد به چند کار مبادرت خواهد کرد:
1- تلاش می ورزد تا صلاحیت رئیس جمهور را کاسته و اداره امور را بیشتر به دست یک مدیر اجرایی قدرتمند و همسو با امریکا بسپارد، ظرف روز های گذشته از خلیل زاد برای تصدی این پست نام گرفته می شد ولی اکنون از حنیف اتمر و جلالي نام برده می شود. احتمال آن هم می رودکه معاونین ریاست جمهوری را صلاحیت بیشتر دهند.
2- مطابق به طرح جدید امریکا در منطقه وافغانستان، این کشور تصمیم گرفته است تا مقامات محلی را به طور مستقیم حمایت نموده و شوراهای ولایات را صلاحیت بیشتری بدهند. اختصاص هزینه و بودجه به مقامات محلی ودر کنترول گرفتن ولایات، فارغ از نفوذ واجازه دولت مرکزی از جمله طرح های جدید امریکا درافغانستان است.
3- اوباما همانطور که به صراحت گفته است، امکانات و توانمندی های خود رااز عراق به افغانستان معطوف می دارند. تمایل امریکا به افزایش روحیه نظامی گری در افغانستان می باشد. اعزام یک سفیر نظامی به جای یک سفیر ملکی از آن جمله است. در عین حال اعزام یک نماینده جدید (ریچارد هالبروک) به عنوان نماینده خاص امریکا درمنطقه نیز، نشان دهنده اهميت اين منطقه براي امريكا ميباشد.
در مجموع، مداخلات کشورهای خارجی در انتخابات افغانستان به اشکال مختلف، امری بدیهی است فعلاً این سهم گیری ها به دو دسته منقسم می گردند امریکا و غرب- کشورهای منطقه.
باید بود و دید که سر انجام این گیرودار به کجا می انجامد.