خبر و دیدگاه

ملا هیبت الله، رهبری از جنس ربات های مجهز با هوش مصنوعی

 

بحران هوش مصنوعی در حال حاضر، از مهم ترین دغدغه های بشر در جهت آینده نامطمئن حساب می شود. هوش مصنوعی که خالق آن انسان امروز است و اهداف سرمایه دار منشانه و امپریالیستی را با آن دنبال می کند، دشمن درجه یک آن نیز حساب میشود، چون هوش مصنوعی به مقتضای سیستم پیشرفته آن و طمع انسان از کار کرد آن،  جایگزینی را برای حاکمیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی انسان های آینده خواهد بود. در تازه ترین مورد پهپادی که توسط هوش مصنوعی اداره می شد، بعد از پرواز بر آپراتور خود حمله ور شد و وی را کشت. این اتفاق که در امریکا رخ داده، ناقوس خطر را برای حکمیت بلامنازع انسان در امور دنیوی نشان می دهد. اما قبل از اینکه این هوش مصنوعی بر جغرافیای افغانستان، سایه اندازد و اثرات ناگوار خود را بر مردم بیچاره مستضعف ما تحمیل کند،  ملاهیبت الله اولین نماینده هوش مصنوعی در قالب ربات است که به حاکمیت سیاسی می پردازد. چون نه کسی وی را دیده ونه هم از وی خاطره ای دارد. وی بی وقفه به صدور حکم و حاکمیت سیاسی می پردازد و بیش از سی میلیون انسان را اداره می کند. رُبات ماشینی است که معمولاً قابل برنامه‌ریزی توسط رایانه بوده و قادر به انجام خودکار شماری از اعمال پیچیده‌است. همچنین بر پایه تعریفی از بریتانیکا ربات دستگاهی است که به صورت خودکار عمل می‌کند جایگزین تلاش انسانی می‌شود و ممکن است در ظاهر شبیه انسان‌ها نباشد  به نظر می رسد طالبان پیشتر از دیگران به ابداع این هوش اقدام کرده اند. حتی قبل از سال ۲۰۰۰ که حتی نامی از هوش مصنوعی نبود، ملاعمر رهبر طالبان با خصوصیت ناپیدای آن، در صحنه سیاسی افغانستان ظاهر شد و پنج سال مکمل بر حاکمیت بر مردم ادامه داد. به این حساب ملاعمر، ملا هیبت الله از جنس رهبرانی هستند که سریع تر، مطمئن تر و وفادار تر از هوش مصنوعی در قالب ربات، کار میکنند و پاس سازندگان خود را دارند.

ممکن طالبان اولین گروهی باشند که سال ها است در میدان جنگ و خشونت افغانستان مطرح هستند، یک طرف نزاع هستند، قدرت خشم و غضب بالای مردم این جغرافیا، حساب می شوند، اما رهبر ندارند. عجیب است که جنبشی به این حد ایدئولوژی زده، سخت گیر، مطیع رهبر و پابند قواعد خاص سازمانی به سبک جنبش های تندرو امروز، رهبر را ندیده، اطاعت بدون و قید و شرط می کند.

طالبان در ابتدای ظهور این گروه، رهبری داشتند بنام ملا عمر که جز اندکی نظر به روایات، وی را ندیده بود. کسی توفیق نیافت تا چهره آن مرد یک چشم و بی سواد را که در اوج جنگ با شوروی سابق، سرگردان به سنگر های کور و بدون درک، این طرف و آن طرف دویده بود، ببیند. این مردکی بود که یک جنبش بزرگ از افراط گرایان قبیله سالار، مردان متعصب و بدون شناخت از تاریخ، فرهنگ، قداست و راهنمایی دین را پیروی کورکورانه می کردند؟ ملاعمر ظاهرا رهبر این گروه توانست از ابتدای ظهور آن در سال ۱۹۹۴ الی ۲۰۱۱ این گروه را رهبری کند؛ اما چهره خود را برای احدی نمایان نسازد. این کار در جنبش های که خشونت و جنگ را راهکار عملی تسخیر و قبضه قدرت برای ایده ی خاصی، بر می گزینند، نادر و عجیب به نظر می رسد. چون در دنیای امروز، رهبران با کاریزما، قدرت بسیج و توان سخن و افاده مطالب، قادر می شوند، توده های بیخبر را به دنبال خود بکشانند و به سمتی سوق دهند. اما قضیه رهبر طالبان، چنین نبود. او با وجود زندگی خفیه، معجزه کرد و هزاران جوان پشتون بی خبر را در یک پروژه استخباراتی به دنبال آرمانی روانه ساخت که امروز پس از سه سال از تاسیس آن، هنوز هم این تفکر افراط گرایانه و قرائت عجیب از دین، نفس می کشد و خون می ریزد. به هر تقدیر این مردم یک چشم پنج سال تمام بر ۲۵ میلیون انسان بیچاره و خسته از جنگ و خشونت، حکم امیر المومنینی داد، فرمان صادر کرد، افغانستان را با بی پیشینه ترین روش حکومت داری، امارت اسلامی خطاب کرد و هزاران مرد بی خبر و روستایی را به اطاعت از خود واداشت. وی بعد از ساقط شدن امارت طالبی برای یک دهه دیگر در پاکستان، خفیه زندگی کرد و آن دم نیز کسی موفق به دیدار سیمای پنهان و خشونت زای وی نشد. پس از پخش شایعه در مورد مرگ وی، پیروان  دیگر وی مانند ملا منصور نیز با عین روش بر مسند امیرالمومنینی تکیه زدند و خون هزاران انسان را بر گردن گرفتند. ملا منصور نیز در سال ۲۰۱۶ در نتیجه بازی از صحنه این دیکتاتوری سایه حذف شد و حالا مردی بنام هیبت الله، این مقام سایه را ظاهرا بر دوش می کشد.

بحث ما در این جستار این نیست که بگوییم طالبان کی بودند و برای چه و چرا و با کدام اهداف روی صحنه آمدند؟ بل توجه اصلی ما در این بخش تلاش برای روشن سازی ابعاد تاریک یک دیکتاتوری خشن، بی رحم و اتوکراتیک است که رهبر سایه ی آن، با آن که معلوم نیست کی است، حکم می راند، دستور می دهد و برای جامعه سی میلیون افغانستان، خط و مش ترسیم می کند. هیبت الله نام نهاد، ممکن وجود داشته، اما این که چگونه و در کجا زیست میکند، اطلاع دقیقی در دست نیست. هیبت الله یک رمز استخباراتی است و حدس و گمانه های زیادی در خصوص وی تا حال وجود داشته است. وی با استقرار دیکتاتوری سیاه طالبانی، رهبر بلامنازع گروه طالبان است که به شدت از شکاف و اختلاف سلیقه ای، فکری و عملکردی رنج می برد. وی به شدت از استان قندهار بر گروه طالبان حکم می راند و دستورات وی حکم واجب دارند. هیبت الله خیالی توانسته برای اولین بار در تاریخ افغانستان اما پس از ملاعمر دیکتاتوری سایه را ایجاد کرده و با استقرار نظام پولیسی، اختناق گر و به شدت سرکوب گر، سی میلیون انسان را در سایه ترس و خوف از گرسنگی، بی عزتی، هتک حرمت، مرگ و شکنجه نگهدارد. هیبت الله این کود خیالی، چهره ندارد، صداهای منسوب به وی منتشر می شوند که صحت و سقم آن، دشوار است تعیین شود، رویت سیمای وی نا ممکن و دیدار دیگران باوی مجاز نیست. 

این مرد با ایجاد دیکتاتوری توام با هوش مصنوعی در پی چه است؟ چرا به سان دیگر رهبران، کسی نتوانسته وی را ببیند، مصاحبه کند، تصویری از وی داشته باشد و نظر وی را بداند. حتی در هنگام انجام مناسک مذهبی مانند نماز های جمعه و عیدین، هیبت الله خیالی به واسطه بلند گوه ها ظاهر می شود و کسی وی را نمی بیند. به نظر می رسد که این هیبت الله خیالی، رهبر بی چهره است و در قالب هوش مصنوعی، کار سیاسی می کند. در حالیکه از رهبران نقاب دار، در تاریخ بشری نمونه های زیادی وجود داشته، اما نقاب بی رهبر و رهبری که مجهز به اجزای یک هوش مصنوعی است برای اولین بار است که در افغانستان، تجربه می شود. افغانستان توانسته در این عرصه، جلوتر از دیگران، عمل کند. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا