خبر و دیدگاه

افغانستان تحت تسلط طالبان، بحران تازه برای ایران

 

برای جمهوری اسلامی ایران که مرز های شرقی اش، همواره شاهد نزاع، خشونت و یک نظام بی ثبات بوده، در عطف توجه استراتژیک قرار داشته است.  از دوران جهاد، حکومت مجاهدین، دوره مقاومت اول، جمهوریت تحت حمایت ایالات متحده امریکا و اخیرا تسلط گروه طالبان، سیاست جمهوری اسلامی ایران در برابر افغانستان، توام با استراتیژی عمل گرایانه آرام، چند وجهی و متناقض بوده است. مخصوصا نوع نگاه حاکمان جمهوری اسلامی ایران در بیست سال جمهوریت، حمایت از کابل و انعطاف پذیری ایدئولوژیک در برابر طالبان بوده است. با تسلط طالبان در افغانستان، این سیاست به مسیر حفاظت استراتژیک رخ بدل کرده است. یعنی جمهوری اسلامی ایران باید از یک سو تعامل با طالبان را به عنوان یک واقعیت سیاسی به منظور جلوگیری از گسترش بی ثباتی به حوزه های پیرامونی افغانستان مدنظرداشته باشد و از سوی دیگر، این موضوع امنیت هویتی ایران را با چالش مواجه ساخته است. چون تضمینی وجود ندارد که افغانستان به محل تجمع افراط گرایان تندرو مذهب مبدل نشود. زیرا حضور گروه های تروریستی خارجی در صفوف طالبان و رشد روز افزون داعش در افغانستان  نشان می دهد که افغانستان ظرفیت مبدل شدن به مرکز اصلی این تروریستان را دارد و میتواند نیروهای تندرو را خود جذب کند. این موضوع باعث شده تا از گذشته دور جمهوری اسلامی ایران با توجه به مطالعه وضعیت، نیروهای ریزرفی و نیابتی خود را که از میدان های سوریه و عراق با خود داشته، به گونه فعال وارد میدان سازد و منافع حیاتی خود را حفاظت کند.

 حالا جمهوری اسلامی ایران با دو چالش عمده در برابر حاکمیت طالبان مواجه است، در حالیکه از روی اجبار باید با این گروه تعامل داشته باشد. اول- مسئله آب که به اساس قرار داد ۱۳۵۱ باید به آن عمل شود و دوم- مسئله رشد و قوام پایه های فکری تروریزمی که هیچ سر سازشی با این جمهوری ندارد. قرار تجارب بیست ماه گذشته، طالبان در هردو مورد باعث رنجش خاطر ایران شده اند در حالیکه سخاوت ایران در برابر طالبان مبنی بر واگذاری سفارت افغانستان در تهران برای طالبان، حمایت مسلکی و مالی، سفر های متعدد مقام های ایرانی به افغانستان، باز بودن سفارت ایران در کابل، خلاف معمول و عملکرد سایر کشور ها بوده است.

در چنین شرایطی که ایران با چالش های متعدد سیاسی، اقتصادی، امنیتی و محاصره امنیتی قدرت های متخاصم مواجه است، جدایی طلبی، تحول طلبی مذهبی سنی ها، نا آرامی های سیاسی، شوک کرونا، رقابت های نا متقارن با قدرت های ثروتمند عرب، امریکا و اسراییل، رقابت در خاور میانه و هزینه سازی هنگفت پول برای نیابتی ها در خاور میانه، به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، می تواند شوک دیگری در دینامیک امنیتی و سیاسی منطقه ایجاد کند. این شوک به گونه مستقیم امنیت ملی ایران را هدف قرار داده و خطرات جدی ارضی و مرزی را در قبال دارد. در ضمن آن، ظهور بازی گران غیر دولتی قدرتمند  تروریستی و سازمان های جدایی طلب بلوچ و سنی های ناراضی در درون و پیرامون ایران، زنگ خطر جدی در اطراف این کشور به وجود آورده است.

از سوی دیگر، بحث تنش میان طالبان و ایران، مبحث تازه ای در سطح امنیت منطقه است که پیشینه نداشته است. یعنی در بیست سال گذشته، دولت جمهوری تحت حمایت امریکا، از مواجه شدن با چنین حالتی، احتراز می کرد. حالا، این مسئله باعث شده تا منطقه در دوطرف طالبان و ایران تقسیم شوند. به این حساب تمام تحرکات نظامی طالبان در امتداد مرز با ایران، منبع تنش خارجی دارد و این منبع تنش خارجی در واقع مشتعل کننده بحران جدید امنیتی در سطح منطقه خواهد بود.

در تازه ترین مورد طالبان ده ها واسطه زرهی و جنگی را به سمت اسلام قلعه در نزدیکی مرز با ایران انتقال دادند. به گفته منابع، این تحرک جدید نظامی زمانی آغاز شد که جانب ایرانی اقدام به ساخت جازه و نصب سیم خاردار کرد و طالبان مانع آن شد. صحت و سقم این ادعا را نمی توان تایید و یا رد کرد. ممکن جانب ایرانی برای جلوگیری اقدامات فراتر خصمانه طالبان علیه خود، دست به چنین اقدامی زده باشد. اما تصور اصلی و محور عمده بحث، مبحث تحریکاتی است که از جانب بیرونی بالای طالبان تحمیل شده و آن ها را برضد ایران استفاده میکنند.

طالبان از قطع شدن برق هرات که از ایران صادر می شد، خبر داده اند و این خبر گمانه زنی های زیادی را در خصوص اقدامات متقابل ایران در برابر طالبان نشان میدهد. حالا معلوم نیست که دلیل واقعی این قطع برق، اقدام انتقام جویانه متقابل از جانب ایران است و یا اینکه واقعا بحران کم آبی ایران را مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی کرده است.

بدون شک، این اقدام ایران  در برابر طالبان که با مشکلات عدیده ی اقتصادی، سیاسی و امنیتی مواجه هستند و مشروعیت لازم را برای حکومت داری کسب نکرده اند، یکی از ابزار های فشار است. ایران با توجه به وضعیت موجود، واکنش های طالبان و برخورد های اخیر مرزی میان نظامیان ایرانی و افراد طالبان، از هر وسیله ی این چنینی استفاده خواهد برد. زیرا این کشور از خطرات احتمالی که ممکن است رژیم طالبان برای آن متوجه بسازد، شدیدا نگران است. ایران نمی تواند در قبال مسائل افغانستان بی تفاوت باشد. به همین لحاظ از ابتدای حضور طالبان در قدرت، از سیاست حفاظت استراتیژیک در برابر این گروه بهره برده و به تعامل تاکتیکی با این گروه، ادامه داده است. ایران درک می کند که افغانستان تحت کنترول طالبان، تهدید های جدی امنیتی برای ولایت فقیه ایران و در کل تمام نظامی سیاسی طالبان است. زیرا ترکیب گروه های تروریستی که در صفوف طالبان همواره حضور داشته اند، طوری بوده که اکثریت از گروه های سنی تندرو و مخالف نظام ایران، تشکیل شده اند. بنا طرز تفکر ایرانی که مبنای آن را ژئوپولیتیک شیعه و تلاش برای هژمونی منطقه ای ایران شکل می دهد، برای این گروه ها، طالبان و موتلفین آنها قابل تحمل نیست. به همین سان، ایران به عنوان یک هژمون منطقه، برای امریکا قابل پذیرش نیست و امریکا به واسطه گروه های اسلامی، در تلاش است تا چالش های جدی امنیتی برای ایران خلق کند. 

از سوی دیگر، باید متوجه باشیم که مسئله حقابه هیرمند، یک موضوع به شدت سیاسی شده است و محور اصلی مناقشه میان طالبان  و ایران نیست. زیرا موضوع اصلی و نگرانی عمده ایران  از افغانستان تحت کنترول طالبان، پناه بردن جدایی طلبان بلوچ است که ایران فکر می کند حضور آنها در خاک افغانستان، تهدید مستقیمی است برای امنیت ملی ایران و این امکان وجود دارد که به مرور زمان، تحرکات جدی نظامی و جنگی از طرف جدایی طلبان بلوچ، جندا الله و سایر گروه های مخالف رژیم ایران که قابلیت رزمی و جنگی دارند،بیشتر شود و در جبهه شرق برای ایران برعلاوه جبهه غرب( خاور میانه) درد سر های جدی ای ایجاد کند.

تصور عمومی این است که این تحرکات و واکنش های ایرانی ها و عملکرد های بی سابقه طالبان، محرک های بیرونی دارد. ایران از این موضوع به خوبی اگاه است و یک سلسله آمادگی ها هم برای سناریوهای بعدی دارد. به همین سان، این کشور در تلاش است تا سیاست های خود را در برابر طالبان تغییر دهد و از سیاست حفاظت استراتیژیک و تعامل تاکتیکی با طالبان به سیاست موازنه قوا و چند جانبه گرایی که مبنای آن را تعامل و اجماع منطقه ای و دخیل سازی قدرت های بزرگی مانند چین، روسیه و هم پاکستان شکل می دهد، بهره ببرد و از طریق نفوذ آنها، مانع تحرکات بیشتر طالبان  در مرز های شرقی اش شود.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا