خبر و دیدگاه

نسل کشی تاجیکان مسلمان زیر نام دین

تاجیکان بار دیگر با وضعیت نسل کشی، غارت، چپاول، کوچدادنهای اجباری، سرکوبهاوحذف فزیکی از سوی دشمنان اجتماعی وفرهنگی خویش مواجه شده اند. ارچند تاریخ جامعه با این سرکوبهای مهاجمان بیرونی ونوکران داخلی شان آشنا است و این بار نیزجز رو سیاهی تاریخی چیزی نصیب دشمنان بیرونی وداخلی جامعه نخواهد شد.
جامعه تاجیک در تاریخ پر فراز وفرود خودصداهای فریبنده اُمت اسلامی، برادری، برابری، اخوت اسلامی، وحدت مُلی، مصالح مُلی، هم میهنی وحتی همبسته گی زحمتکشان را شنیده وگوش جامعه با مفاهیم بالا آشناست؛ ولی هیچگاه شاهد مصداق عملی این ادبیات قُلمبه وسُلمبه در حیات ملی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی در زیر یک چتر سیاسی به نام افغانستان با خود نبوده است. جامعه بارها با تهاجم خانه برانداز قبایل « لر وبر»، لشکرهای حشری قبیله یی وقومی با حمایت خارجی قتل عام شده است واین بار نیز جامعه با تکرار تاریخ از سوی مزدوران آی.اس.آی. و«ارتش افغانی » پاکستان مقابل شده است. در واقع تاریخ ما زمان حال ماست وحال ما، تاریخ ما.
دیروز نسل کشی، قتل عام، کوچدادنهای اجباری، تاراج هست وبود جامعه از کابل وشمالی شروع شده بود وامروز از پنجشیر، اندراب، ورسچ وفردا از جاهای دیگر.آنچه در این دور زدنهای تاریخی بیشتر مشابه ومشترک است، پاشیده گی، پراگنده گی وعدم اتحاد سیاسی واجتماعی، نداشتن احساس مشترک وانگیزۀ مشترک سیاسی خود جامعه است. دیروز جامعه، قتل عام مردم شمالی وکابل را از دور تماشا کرد و امروز نظاره گر قتل عام ونسل کشی در پنجشیر واندراب است.
چیزیکه جامعه را در سراشیب فرسوده گی سیاسی و اجتماعی قرارداده است، از یکسوروحیۀ مسلط محلگرایی وبی تفاوتی در برابر سرنوشت مشترک سیاسی، فرهنگی واجتماعی جامعه است واز سوی دیگر نفاق اندازی، تحریکات، نقب زنی روشنفکران وقلم بدستان مزدور، مواجبگیر، وابستۀ استخبارات بیرونی، فیگورهای سیاسی زنگ زده وتاریخ گذشته است که در این افتراق سیاسی واجتماعی نفت می پاشند و نقش مخرب خود را بازی میکنند.
رسانه های مواجبگیر، فیسبوکی ها، سیاست بازهای رنگ ورو رفته وحنجره های کرایی مانند مامونها، از بیرون در تلاش اند، نتنها جامعه را به محله های بدخشی، پنجشیری… به اخوانیها، مارکسیستها، مائوئیستها، ملیگراها! نیروهای دادخواه وترقی خواه؟! تقسیم کنند، بلکه با استفاده از فضای رسانۀ از بیرون اختلافات را در درون یک خانواده فربه میکنند تا دشمن بیشتر مجال نسل کشی بیابد. پادوهای شبکه های جاسوسی هنوز مصروف مرده کشیهای سپید ناشدنی، تحلیل وتعلیل تاریخی برای افتراق درونی جامعه اند.
این باردر ظاهر، جامعه مانند گذشته به طورعلنی به جنگ قومی همه در برابرش مواجه نیست؛ اما در عمل همان اتحاد های نا اعلام شده همه در برابرش برقرار است. با آنکه همه از حکومت همه شمول، انتخابات، تقسیم وترکه قدرت سخن میگویند واما در میدان تنها یک جامعه حضور دارد. دربرهه کنونی، تاریخ طوری بر ما حکم کرده است که به تنهایی مقاومت کنیم. پس بر روشنگران، قشر سیاسی، مدنی وفرهنگی جامعه است تا بر ایدیولوژی گرایی، سیاستزده گی، انقطابهای درونی واختلافات سیاسی وسازمانی برای حفظ منافع کلیت جامعه چیره شوند وبه طور یک پارچه به دفاع از نوامیس ملی، فرهنگی، اجتماعی وارزشهای اجتماعی برخیزند.
اگر جامعه چند میلیونی تاجیک به دفاع یک پارچه وسراسری بر خیزد شکست اراده سیاسی ونظامی آن محال است. سیاست دفع الوقت، فرصت طلبی، خلوت نشینی ودرانتظارنشستن برای رسیدن نوبت قتل هر بخش جداگانۀ جامعه همه را به کام نابودی خواهد کشاند، راه حل این است که صف جامعه در برابر دشمنان اجتماعی اش فشرده ومتحد شود.
پنجشیریهاو اندارابی ها درکارزار دفاع از نوامیس اجتماعی وفرهنگی و ازرشهای جامعه تنها رها شده وخون وقربانی میدهند واین واقعا مایه ننگ تاریخی برای همه جامعه است که نظاره گر این تراژیدی خون وسلاخی اند.پنجشیرواندراب در حمام خون میجوشد وباقی به تماشای این درامۀ خونین از آن بالاها نگاه میکنند. واقعا بی تفاوتی جامعه در چنین آزمونی تاریخی جز شرمساری تاریخی چیز دیگری در پی نخواهد داشت. ارچند همه یقین وباور کامل داریم که قربانی این مردم سلحشور برای آزادی وعدالت در برابر اشغال پاکستان وملیشه های مزدورش به پیروزی خواهد رسید وروی دشمنان اجتماعی وفرهنگی جامعه سیاه خواهدشد.
پنجشیرـ اندراب به تنهایی، بی پناهی سیاسی ـ احتماعی ومحروم از همبسته گی اجتماعی وملی تان شرمسارم!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا