خبر و دیدگاه

درد دلی با دوستان / بخش نخست

دادن شعار های پا درهوا، پوک سیاسی، تحریکات، بروز احساسات به جای عقلگرایی سیاسی، پوف وباد کردن ها، لاف وگزافه گویی بدون اقدامات عملی سیاسی مواردی اند، که هم آبروی تعدادی از رهبرچه های سیاسی جامعه ای تاجیک را برده است و هم دشمنان جامعه را نه تنها به انتقام گیری سیاسی، بلکه به اتقام گیری فزیکی از جامعه تحریک کرده است.
اما همان لافوکهای سیاسی که در شعار ها زمین وزمان را به هم می دوختند، امروز بزدلانه فرار کرده اند ومیدان عمل سیاسی ونظامی به تعدادی از یاران احمد مسعود و شیرزنان دلاور ما واگذاشته شده است. واین نشان میدهد که در جامعه ای سی میلیونی کشور، مردان به جز تعداد اندکی، به گونه ای عملی حداقل در سیاست میدانی حضور ندارند.
دوستان! همه شاهد کارروایی دودهه ای « سیاست مداران» شکست خورده هستیم وهستند که با فریبکاری ها، تحریک احساسات جوانان، باد در هوا خالی کردن، نشخوار کردن شعارهای بدون پشتوانه ای عملی، اغوا واغفال مردم، وراجی وهرزه گویی، خود درآمدی از بیرون ودرون داشتند، اما آن شعارهای کذایی جامعه را زیر تیغ دشمن قرار داد و پس از آن همه راه شان را گرفتند وفرار کردند ومردم در منجلاب خون وآتش به حال خود شان رها شدند.
سیاست مقوله ای عقلگرایی است که باید همه چیز را محاسبه کرد نه اینکه جامعه را زیر تیغ تیز قرار داد وخود از معرکه فرار کرد. دوستان عزیز ما که آن همه شعار های بلند بالا را گذاشتند ورفتند، حال از آن دورهای دور دوباره شعار تجزیه، خود گردانی، فدرال سازی، کنفدرال سازی، ایتلاف بازی وتعدادی هم شعار اتحاد با طالبان را بلند کرده اند.
این فضای غبار آلود ومبهم سیاسی نشان میدهد که نه تنها سیاست و پروسه های سیاسی « افغانی» است، بلکه سیاست مداران صرف نظر از عرض وطول وشعار های عوامفریبانه وپوپولیستی شان از این دایره بیرون پا نگذاشته اند، یعنی هدف سیاست وسیاستگری توجه به خود وچند تا مرید، حواری و خانواده ویاران دور وپیش است وبس.
دوستان! اگر از تاریخ عبرت نگرفته باشیم، حد اقل در این چهار دهه مواردی زیادی رویداده است که باید از آن درس گرفت وآن را چراغ راه آینده برای به هدف رساندن مبارزه سیاسی قرار داد. بی اعتنایی به تاریخ و درس نگرفتن از شکستهای پیوسته گذشته، بار دیگر همان سرنوشت را برای ما رقم خواهد زد که امروز درگیرآنیم.
جامعه تنها است و بسیار روز های سخت ودشوار را پشت سر می گذاراند. تا جایی که همه شاهدند وشاهدیم جوامع واقوام برادر دیگر نه به مقاومت پیوستند ونه هم خودشان مرکزی را برای مبارزه ای سیاسی ونظامی ایجاد کردند. با روبرو بودن با چنین وضعی سر دادن شعار های میان تهی، بروز احساسات وتحریکات فاقد عقلگرایی سیاسی، هزینه وقربانی جامعه را چند برابر بالا می برد واین همه سرکوبهای پیوسته طاقت جامعه را به سر می رساند وتحمل آن برای جامعه مقدور نیست. دوستان! سیاست تنها یکسره قربانی دادن نیست. مردم با مرگ دست وپنجه نرم می کنند ومجال برای نفس کشیدن ندارند، نباید با شعار های احساساتی بیشتر به درد ورنج آنان بی افزاییم. مبارزه سیاسی دشنام دادن وفحش گفتن نیست. باید مسیر مبارزه سیاسی را تا رسیدن به پیروزی با خرد گرایی سیاسی، شعارهایی متناسب وبرنامه روشن هموار کنیم .
برگردیم با وضعی که جامعه به آن مواجه است و شعار های که دوستان از ان دورهای دور به گوش جامعه میخوانند.
آن طوریکه میدانیم « ارتش افغانی» پاکستان با مقاومت بالقوه ای اکثریت قاطع مردم مواجه است؛ اما به صورت بالفعل در میدان عمل سیاسی تنها جبهه مقاومت زیر رهبری احمد مسعود وتعدادی از زنان شجاع حضور دارند. سیاست مداران دو دهه پسین، رهبران آن همه احزابی که سمارق گونه زیر ریش امریکا سرزدند، نهاد های سیاسی ومدنی در میدان عمل غایب اند. هنوز مردان حتی در تظاهرات ونمایشات خیابانی سهم ندارند. مردم حاضر شده اند فرزندان شان را بفروشند، اما برای تغییر وضع حاضر نیستند به خیابان برآیند.
رهبران احزاب، فعالان، کنشگران سیاسی، جامعه مدنی، روشنگران، روشنفکران، آموزش دیدگان وقشر سیاسی جامعه بیشتر فرار کردند ویا به دنبال فرار از کشور اند، تا ایستادن در صف نبرد عادلانه وآزادیبخش. از این رو جامعه با وضیعت دشوار و بسیار پیچده ای سیاسی ونظامی مواجه است. برآمدن از این وضع تنها میتواند با یک برنامه روشن، محاسبه ای دقیق وضع، خلق امید به مردم نسبت به آینده ودادن انگیزه ای سیاسی برای مردم برای ایستادن در میدان مبارزه مقدور ومیسر است .
درکنار موارد بالا مهترین مساله برای پیروزی درمبارزه سیاسی، اتحاد سیاسی واجتماعی مردم در کنار جبهه مقاومت است. در وضعیت کنونی چند مرکزی ساختن مبارزه سیاسی ونظامی به سود جامعه نیست. صدا کشیدن از گوشه های مختلف بیشتر برای سود جویی سیاسی مانع اتحاد سیاسی مردم می شود. حد اقل یک مرکز مقاومت وجود دارد که باید کمک وحمایت شود. جدی ترین مساله برای حرکت اینده طرد معامله گران، فساد پیشگان، مافیای سیاسی، آرمان فروشان، سوداگران وتاجران سیاسی از مقاومت است. ( ادامه دارد)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا