وطنام
توسط: محمد عثمان نجیب
آذر ۷, ۱۴۰۰
چی کشوری بود
زاداگاهام
تاجِ سری بود
ققنوسها آنجا
آبنوسها آنجا
میهنام
چی جنتی بود
سپیداران آنجا
شاخساران آنجا
قناریها آنجا
مأمنام
چی صنوبری بود
آبشاران آنجا
جویباران آنجا
رودباران آنجا
هریرودان آنجا
هیرمندان آنجا
آمودریا آنجا
آبِ کُنَران آنجا
پرورشگاهام
چی معدنی بود
زَمَرُدان آنجا
لعلِ بدخشانآنجا
تختِرستمانآنجا
نوایبلبلان آنجا
شکوه شبروان آنجا
سرزمینام
چی گذرگاهی بود
راهابریشم آنجا
خروشِخراسان آنجا
مدفنِ متجاوران آنجا
گودال اهریمنان آنجا
حریمِ قهرمانان آنجا
آرامگاه احمدشاهان آنجا
مرزوبومام
کشور صاحبدلانی بود
مولانا آنجا
جامی آنجا
سنایی آنجا
نوایی آنجا
مدنیت آنجا
معنویت آنجا
بزمگاه بیدلانآنجا
خاکِ پاکام
زادگاهخسروانی بود
ابنسینا آنجا
ابوحنیفه آنجا
خواجهعبدالله آنجا
عشقری آنجا
وجودی آنجا
مخدومِ رهین آنجا
مهدِسلاطین آنجا
صفاریان آنجا
غزنویان آنجا
طاهریان آنجا
شکوهِغوریان آنجا
یادگار بهزادیان آنجا
کشور ام
خیالگاه عاشقانی بود
رابعه آنجا
مستوره آنجا
مخفی آنجا
خالده آنجا
وطنام
چی جایگاهیبود
سبزوار آنجا
سرختپه آنجا
کهندژ آنجا
طلاتپه آنجا
میعادگاه من
مادر شیرینسخنانی بود
زریاب آنجا
کریاب آنجا
بیتاب آنجا
فانی آنجا
عاصیآنجا
رهبین آنجا
خموش آنجا
وهریز آنجا
یسنا آنجا
نویسا آنجا
باخترِ من
مکتب خردورزانیبود
باختری آنجا
نادری آنجا
طهوری آنجا
ناظمی آنجا
مأمون آنجا
مُلکِ من
چی باغستانی بود
همیشه بهاران آنجا
انارستان آنجا
مخزن پرنیان آنجا
تاکستانها آنجا
نخلستانها آنجا
شکرستانها آنجا
کشور من چی تفریحگاهی بود
بزمگاه دوستان آنجا
لالهزاران آنجا
نسترنان آنجا
بالاحصاران آنجا
کابلستان آنجا
زابلستان آنجا
مهمانستان آنجا
میهن من
آوردگاه حماسهسازانی بود
عظیمی آنجا
دلاور آنجا
رزمنده آنجا
رازق قهرمان آنجا
مصطفا آنجا
بابهجان آنجا
افغانستانام
وطن من کانون دینباورانی بود
معبدکرشنا آنجا
ناقوس کلیسا آنجا
بتهای بامیان آنجا
تاریخ کاپیسا آنجا
پیروانعیسا آنجا
اُمتیان مصطفا آنجا
مرزوبومام عروجگاهی بود
قُلهی هندوکشان آنجا
بلندی پامیریان آنجا
آسهمایی آنجا
هندوسوزان آنجا
خالِ هندوان آنجا
همه کوهساران آنجا
زادبوم من یادگار شیر زنانی بود
چهلدختران آنجا
رادو جانها آنجا
راتبزادها آنجا
محبوبهها آنجا
مسکن من خانهی همه بود
مادر شهرها آنجا
بام دنیاست آنجا
آتشکدهی زرتشت آنجا
زادگاه بخدیان آنجا
خرگاه اوستائیان آنجا
جشن جمشیدیان آنجا
کهن زیستی بودائیان آنجا
تاروپود من چی گسترایی بود
پهندشتان آنجا
کوهدامنان آنجا
فرارودان آنجا
کشور من ترسگاه دشمنانی بود
شکست امپراطوران آنجا
انجمن شبزندهداران آنجا
پایگاه تناوران آنجا
دوشکِ پهلوانان آنجا
کاکهگی عیاران آنجا
وطنام دست نامردانی بود
پامال ستورانی بود
دستِ وطنفروشانی بود
کرزی آنجا
غنی آنجا
عبدالله آنجا
سرور آنجا
صالح آنجا
گلبالدین آنجا
سیاف آنجا
گیلانی آنجا
یون آنجا
حقانیها آنجا
جواسیس و دزدان بسیار دارد آنجا
قانونی آنجا
مسلمیار آنجا
شکریه آنجا
سیما و آرین آنجا
شینکی آنجا
فوزیه آنجا
ششصد وکیل و وزیر آنجا
رولا آنجا
گروه او آنجا
لالۍ آنجا
اصولی آنجا
همایون آنجا
پسر قدیر آنجا
فاروق آنجا
زاخیل وال آنجا
خلیلی آنجا
محقق آنجا
عطای نور آنجا
معصومِ مخمور آنجا
اکلیلها آنجا
کشورام امروز
اسیر کرکسان است
در گِروِ جاهلان است
در دست ظالمان است
سینهسینه خونچکان است
عندلیبِ خوشالحان نهدارد دگر
چکاوکِ چکامهسرا نهدارد دگر
جهنمِ طالبان است آنجا
گر نهجُنبیم منوتو هموطن
گورستانِ مردمان است آنجا
محمدعثمان نجیب
1400-09-07