مدینه‌ی فاضله و رویا صلح افغانستان با طالبان؛ از شاهراه استراتیژیک جنگ می گذرد و هیچ راهی دیگری وجود ندارد.
نخست جا دارد که از رشادت‌ها و جانفشانی های پاسداران جان برکف ارتش شجاع و دشمن شکن کشور، به ویژه ضد تهاجم در شهر باستانی و تاریخی بادغیس و غزنی؛ قدردانی و شادباش نماییم.
یک
سقوط پی درپی و سریالی شهرستانها به دست طالبان؛ بخشی از نقشه راه زلمی خلیل زاد و پاکستان برای تحت فشار قرار دادن نظام و رهبری افغانستان جهت تمکین و تسلیم به مفاد موافقت نامه‌ی ننگین و شرم آور دوحه میان طالبان و آمریکا بود.
اما در جریان عمل کنترول از دست رهبری سیاسی طالبان خارج شد و فرماندهان میدانی گروه تروریستی طالبان ابتکار عمل را در دست گرفتند.
۲
در سقوط سریالی شهرستانها، دست دولت پنهان، رد پای چهره های مورد اعتماد ارگ، جای پای برخی رجال فاسد و نامدار و به ویژه مطبوعات و رسانه های مافیایی و وابسته به استخبارات کشور های منطقه به وضوح دیده می شود.
تلویزیون‌های مافیایی پر بیندهٔ کابل؛ در یک سال گذشته به عنوان خادمان خدمتگزار طالبان در جنگ روانی علیه نظام، دولت و مردم افغانستان عمل نمودند.
هنوز که هنوز است؛ در کمال بی شرمی از طالبان و دولت به عنوان دو طرف جنگ یاد می نمایند، در حالیکه در خبر رسانی سریع سقوط شهرستانها با هم مسابقه دارند، در اطلاع رسانی فداکاری ها و رشادت‌های پاسداران شرف و عزت ملک و ملت؛ با کابرد مفاهیم چند پهلو و واژه های غیر متقن و فاقد مفاهیم و محتوی و معانی قاطع، فتح دوباره را عادی جلوه می دهند.
۳
من اطلاع دقیق دارم که جنگ روانی و دست های پنهان و خبیث چنان عمل نمودند، که برخی از ولسوالی ها بیش از یک هفته منتظر ورود طالبان بودند و اما طالبی نبود که وارد شهر شود.
ستون پنجم دشمن در همه جا است، در پارلمان، در ارگ ، در زعامت برخی احزاب فروپاشیده و حتی در میان بازماندگان انگشت شمار به اصطلاح رهبران تاریخ زده و وارثان احزاب جهادی، این وضعیت نشان دهندهٔ وجود بحران در عالی ترین سطوح سیاسی جامعه می باشد.
برخی ها چنان در منجلاب تنفر و عقده و خصومت غرق هستند که بی طهارت نماز تهجد می خوانند؛ تا فقط شاهد لحظه‌ی سقوط ارگ و نظام باشند، اینکه بعداً چه بلایی بر سر ملک و ملت می آید گور باباش جندمش.
۴
دولتی که حقایق و سیاست راهبردی خود را از مردم پنهان می کند، از دو حال خارج نیست؛
الف
مغایر منافع ملی گام می بردارد و در مسیر خیانت روان است.
ب
به فقدان مشروعیت و مقبولیت خود آگاه است، شهروندان را نامحرم می داند و پایان شاهنامه سقوط خود را خوانده است.
دکتر اشرف غنی از مدتی به اینطرف با استراتیژی معیوب، سعی نموده تا مذاکرات قطر را دور بزند و با دادن امتیازات محرمانه به اسلام آباد؛ مذاکرات مستقیم را با رهبری طالبان به مدیریت پاکستان آغاز نماید.
این بازی با بی اعتنایی مراکز اقتدار پاکستان روبرو شد و ناکام ماند، هرچند آن موجود «خسر الدنیا والآخره»؛ زلمی خلیل زاد در جریان بود.
۵
دکتر غنی بعد از سفر به آمریکا و ارزیابی مشی سیاسی بایدن«رئیس جمهور ضعیف، بیمار و فراموشکار آمریکا»؛ تلاش دارد تا با رویکرد سیاسی جدید، مثلث مسکو- تهران- دهلی را وارد معادله‌ی صلح و جنگ نماید و پروسهٔ صلح را از دست آمریکا و قطر خارج سازد.
این رویکرد نمی تواند در شرایط فعلی مطابق سیاست راهبردی آمریکا باشد.
دکتر غنی با فرستادن هیئت سیاسی به تهران و شروع مذاکره با خبیث ترین چهرهٔ طالبان؛ دست به قمار بزرگ سیاسی خود زده است و وارد بازی شطرنجی شده است که اندک ترین اشراف و تسلط بر رقیب هزار چهره و ماکیاولیست خود ندارد.
۶
بسیج ملی مردم افغانستان در سرتاسر کشور نشان داد که به رغم تمام خیانت ها، فساد ها، ریا کاری ها و مشی سیاسی قومی محور حاکمان دو دهه ای اخیر؛ شهروندان کشور برای دفاع از کیان ملک و ملت و ارزش های ماندگار دموکراسی؛ مصمم و قاطع آمادهٔ جانبازی و فداکاری اند.
حقیقت مسلم این است که مردم افغانستان انتخاب خود را کرده است و دیگر حاضر نیستند به شعار های منحط و مزخرف امارت و خلافت گروه‌های تروریستی و منافق و شرور پاسخ مثبت بدهد.
۷
مخلص کلام
بسیج ملی مردم در انسجام و انتظام با ارتش ملی کشور، به قطع می تواند؛ معادله میدان نبرد را تغییر به صورت اساسی تغییر بدهد، تغییر معادله در میدان جنگ راه صلح را هموار می سازد.
هنوز دیر نشده است، برای بازگشت به اصلاح و توبه‌ی نصوح حاکمان و رهبران سیاسی کشور وقت باقی است و مردم در صورت صداقت و بازگشت به عدالت و قانون آنها را خواهند بخشید.
نسخه‌ی بیماری، در تهران و اسلام و آباد و مسکو و واشنگتن نیست؛ بلکه در همین آب و خاک افغانستان می باشد.
تا زمانی که مشی سیاسی بیمار و معیوب تغییر نکند و اقتدار سیاسی بر مبنی تعریف شهروندی و دموکراسی حقیقی استوار نباشد؛ این دور باطل و تکرار فترت و سقوط ماندگار و جاویدانی خواهد بود.
صداقت و راستی با مردم، پرهیز از دروغ و ریا و فریب،مبارزهٔ با فساد، نه به مافیا سالاری و ترک معادله ننگین قومیت محوری؛ آغاز حرکت به سوی مدینه فاضله است و لاغیر.
مردم افغانستان هیچگاه سکوت خاینانه و معنی دار بازیگران میدان سیاست و دروغگویان فریب کار احزاب را که منتظر سقوط کشور و نظام اند؛ هرگز نخواهند بخشید.
