اگر از بزرگنمایى دولتها و رسانه، خرافات برخى دین باوران و وحشت عوام الناس پیرامون شیوع ویروس کرونا و بیمارى واگیر ناشى از آن بگذریم. یک نکته قابل مکث و دقت است که رشد سریع علم و تکنولوژى در سده ها و دهه هاى اخیر برخى را چنان غُره ساخته که جز به عقل خود بنیاد نمى اندیشند. و معتقدند که انسان امروزى به مدد و راهگشاهى و اتکاء به عقل خود بنیاد، در عرصه هاى مختلف حیاتش قادر است همه مشکلات خودرا حل نماید. طرح این بحث بمفهوم انکار از مظاهر و سهولت هاى علمى نیست.
امروز مى بینیم که علیرغم پیشرفتهاى علمى، تکنولوژى مدرن، هزاران آزمایشگاه و صدها هزار دانشمند، انسان مدرن و مجهز با علم امروزى چگونه در برابر یک ویروس، درمانده و مستأصل شده. هر روز میشنویم که کرونا صدها هزار انسان مبتلا میشود و هزاران تن دیگر بعلت آن دیده از جهان می‌پوشند. و بیشترینه شیوع و تلفاتش هم در کشور هاى پیشرفته و توسعه یافته است. چنانکه اقتصاد غول پیکر چین را میلیارد ها دالر خساره مند ساخت، بیشتر کشور ایتالیا، امریکا، و آلمان و دیگر تک‌قطب‌ها را زمین‌گیر ساخت و هیچ دارو و واکسینى تا هنوز قابل ملاحظه نتیجه‌بخش نبوده است.
آیا این اتفاق و رویداد نادر و شگفت آورى که کعبه را خلوت، قم و واتیکان را عارى از نخوت، مکاتب و دانشگاه ها را فاقد از سطوت، اجتماعات را منحل، سفر ها را ملغىٰ، بوسه را مکروه، به آغوش گرفتن را ممنوع و دست دادن را مردود و زنده گى را در وادى دلهره و اضطراب فروبرده، قابل آن نیست که ما را به تفکر و اندیشیدن وادارد.
-آیا وقت آن نیست از خود بپرسیم که بشر امروزى با همه امکاناتش هنوز توانا نشده و نیازمند تواناى مطلقى است که جهان و قوانین آن در دید بلاکیف اوست؟
– آیا زمان آن فرا نرسیده که به پهنه بیکرانه هستى که جلوه از خلقت اوست، خیره شویم و باد نخوت و کبرى که سر ما را فراگرفته تخلیه کنیم، به او رجوع نمائیم و از او استعانت جوئیم.
-آیا شیوع کرونا را نمیشود تلنگرى به انسان مغرور زمانه خود تصور کنیم تا سرعقل بیآید و خود را دریابد که در مواجهه با ذاتى که اول است و آخر است، ظاهر است و باطن است و بر همه چیز قاهر است، در درون اشیاء است نه به یگانگى و در بیرون اشیاء است، نه به بیگانیگى، که ما بعنوان ذره ى محدود در برابر آن بى نهایت، در کجا قرار دارد و چه توان و بضاعتى داریم و چقدر آسیب پذیریم؟
صد البته که کاربرد علم و تکنولوژى و رعایت مقررات صحى و بهداشتى الزامى و اجتناب ناپذیر است و بدون شک یگانه راه علاج این ویروس هم صلاحیت علمى ایست که موهبت الهى است و بى تردید روزى فرامى رسد که بر این ویروس واگیر هم غلبه حاصل خواهد شد، اما چه بهتر که اینگونه رویداد ها، ما را به بازگشت بخود و رجوع به ذات یگانه او، نیز ملتفت و متوجه سازد.
درود به نویسنده جوان حمید بیکزاد!
اجازه بدهید روی نوشته شما چند تذکری داشته باشم.
۱-کلمه ” توانای مطلق” که شما ذکر کرده اید. یک کلمه خرافاتی و غیر علمی میباشد. در گیتی ما چیزی و یا قدرتی زیر نام مطلق وجود ندارد. علم خودرا مطلق نمیداند. علم بر دیوار احتمالات سوار بوده و خودرا ابطال پذیر میداند. مثلا شما میدانید که نظریه مرکزی بودن زمین و هموار بودن زمین یک نظر علمی قابل قبول بود. بحدی قابل قبول بود که در قران شریف در سوره کهف آیه ۸۵ و یا ۸۶ اگر شماره آیه یادم نرفته باشد، امده است که ذواقرنین بجائی رسید دید که آفتاب در چشمه گل الودی غروب می کند. این آیت نشان از باور به به هموار بودن زمین و مرکز بودن زمین دارد. نیکولای کوپر نیکس ( ۱۴۷۳-۱۵۴۳) رهبر دینی و ستاره شناس پولیندی دریافت که زمین مرکز نبوده و آفتاب به دور زمین نمیگردد، بلکه زمین به دور آفتاب میگردد. که بعدا” کپلر از جرمنی آنرا با محاسبات ریاضی نشان داد که زمین به دور آفتاب می چرخد. که بعد با کشف ادلین تلسکوب توسط گالیله بسیار چیز ها روشن گردید. اینکه در قرآن گفته است آفتاب در چشمه گل آلود نشست نمود معنی اینرا دارد که آدم بگوید گوسفند در مورچه در آمد. بدلیل اینکه حالا معلوم شده است که آفتاب بیش از یک ملیون مرتبه از حجم زمین بزرکتر است.
۲- ویروس کرونا اگر مشکلاتی بوجود آورده است طبیعی میباشد. ولی چیزی که مهم است اینست که علم بر او غالب گردید و کشور های مختلف واکسین های مختلف را برای جلوگیری از ان ساخته اند که بعد از واکین شدن تمام جمعیت این ویریوس زیر کنترول قرار میگیرد.
۳- این جمله شما “آیا وقت آن نیست از خود بپرسیم که بشر امروزى با همه امکاناتش هنوز توانا نشده و نیازمند تواناى مطلقى است که جهان و قوانین آن در دید بلاکیف اوست؟. اگر دقت نمائی این جمله شما ” در دید بلا کیف اوست” خیلی عامیانه معلوم میشود. این “اوست” را ذهن مبارک شما خلق کرده است. عقل و یا rational thinking همه چیز را بر اساس شواهد و استدلال می پذیرد. که شما “اوست” را هرگز نشان داده نخواهید توانست. وقتیکه نشان داده نتوانستید. این معنی را دارد که وجود ندارد و فقط ذهن شما “اوست” را خلق کرده است. این نوشته شما غیر علمی و مخالف علم میباشد. باید بدانی علم به چیزی گفته میشود که تجربه و دیده شده بتواند و استدلال قوی و منطقی داشته باشد و ابطال پذیر هم باشد. چیزیکه در چوکات این چهار یعنی ۱-تجربه، ۲-امشاهده، ۳- استدلال، و ۴- ابطال پذیری نگنجد علمی بوده نمیتواند.
فیلسوف هالندی یهودی تبار بعد از مطاله دقیق کتاب مقدس به این نتیجه رسید که خدا نمیتواند بیرون هستی وجود داشته باشد. و خدا نمیتواند مثل انسان باشد.هستی خود خدا است. هستی نه هدفی ندارد و خود علت خود میباشد. یعنی بر اساس ضرورت وجود دارد.
فکر میکنم همین قدر کافی باشد. شاد و پویا باشید!