خبر و دیدگاه

چرا به قدرت رسیدن طالبان برای پاکستان خطر ساز است؟

اگر این گروه قدرت را بدست بیاورد ، حمایت پاکستان از طالبان می تواند نتیجه معکوس دهد.

منبع : نشنل انترست

نویسنده : روبرت ستون

مترجم : سید جمال اخگر

قرار است ایالات متحده در ماه می ، نیروهای باقی مانده خود را مطابق به توافق نامه ای که سال گذشته با طالبان در دوحه امضا کرد ، از افغانستان بیرون کند.

اما خشونت در حال اوج گرفتن است و گفتگو های بین الافغانی با توافقنامه دوحه پیشرفت کمی داشته است. در صورت خروج سربازان امریکایی ، طالبان ممکن روند صلح را رها کرده و قدرت را به زور به دست بگیرند. این می تواند مسلماً برای پاکستان که از ابتدای تاسیس طالبان در دهه ۱۹۹۰ ازین گروه برای ایجاد عمق استراتیژیک خود برای جلوگیری از نفوذ هند در افغانستان حمایت کرده است ” یک ماموریت تمام شده ” باشد.

دولت افغانستان روابط نزدیکی با دهلی نو دارد و کنارگذاشتن آن به منافع هند آسیب می رساند.

با این حال ، ظاهراً اسلام آباد خواستار عقب نشینی ” مسئولانه ” ایالات متحده است و بارها تاکید کرده است که یک دولت فراگیر در کابل را ترجیح می دهد.

البته ممکن این تلاش پاکستان برای منحرف کردن اتهامات حمایت از طالبان باشد ، اما دلایل موجهی برای پاکستان برای مخالفت با به قدرت رسیدن این گروه شبه نظامی و احیایی حکومت دینی آنها وجود دارد.

طوری که تریسیا بیکن ، مسئول پیشین مبارزه با تروریسم ایالات متحده متذکر می شود ، “اگرچه پاکستان و طالبان منافع مشترک دیرینه دارند ، اما این منافع میان آنها دوستی ایجاد نکرده است.

سازمان امنیت پاکستان تا حد زیادی به طالبان افغانستان به نظر حقارت می نگرند، در حالی که طالبان غالباً از مداخلات پاکستان انتقاد می کنند.

سالهاست که اسلام آباد تلاش کرده است که به دستور واشنگتن طالبان را تحت فشار قرار دهد. قبل از ۱۱ سپتامبر ، ایالات متحده از پاکستان خواست که ملاعمر رهبر پیشین طالبان را برای تسلیم دهی اسامه بن لادن تحت فشار قرار دهد ، که وی حاضر به انجام چنین کاری نشد.

پرویز مشرف ، رئیس جمهور پیشین پاکستان نیز سعی کرد – و نتوانست – از تخریب مجسمه های بودای بامیان توسط طالبان جلوگیری کند. تلاش ها برای اعمال فشار بالای طالبان ، پس از سقوط این گروه از قدرت ادامه یافت.

هنگامی که درگیری افغانستان به بن بست رسید وایالات متحده در جستجوی راه حل دیپلماتیک شد ، از اسلام آباد خواست تا طالبان را بر سر میز مذاکره بیاورد. اما طالبان پاکستان را دور زده و گفتگو های پنهانی را با دولت افغانستان آغاز کردند. این کار طالبان پاکستان را که می خواست مذاکرات را در کنترل داشته باشد خشمگین کرد.

اطلاعات پاکستان یا (آی اس آی) با دستگیری نیمی از رهبری آنها را در سال ۲۰۱۰، بشمول ملا برادر معاون فعلی امیر ، اقدام به مجازات طالبان کرد. برخی از طالبان در بازداشت پاکستان مورد بدرفتاری قرار گرفتند، ملا عبیدالله وزیر دفاع رژیم طالبان ممکن است زیر شکنجه آی اس ای کشته شده باشد.

در حالی که پاکستان میزبان طالبان بود و به آنها کمک می کرد ، در عین زمان آنها را مورد آزار و اذیت نیز قرار داد . و این کار را تا حدی به درخواست آمریکا انجام داد و در واقع در کنار دشمنان اصلی طالبان قرار گرفت .

درواقع ، اسلام آباد در کارزار نظامی به رهبری ایالات متحده در برکناری این گروه از قدرت در سال ۲۰۰۱ همکاری مهمی انجام داده است. جنگجویان دستگیر شده بشمول ملا ضعیف، سفیر پیشین طالبان در پاکستان را تحویل ایالات متحده داد که بعدا وی به خلیج گنتانامو منتقل شد. ضعیف در خاطرات خود نهاد اطلاعاتی پاکستان را خیلی بد گفته است، نظری که بعد ها بیشتر اعضای طالبان در مصاحبه های خود منعکس کردند.

به عبارت دیگر ، خصومت بین گروه شبه نظامی و حامیان پاکستانی آن وجود دارد که می تواند بر ادامه روابط آنها تاثیر منفی بگذارد.

به طور کلی در افغانستان به پاکستان با دیده تردید نگریسته می شود و رژیم طالبان انگیزه سیاسی دارد تا از اسلام آباد فاصله بگیرد تا از حمایت مردمی در داخل افغانستان برخوردار شود.

در دهه ۱۹۹۰ ، طالبان از اسلام آباد اطاعت نکردند و سیاست رد ” خط دیورند ” مرز مورد مناقشه با پاکستان را مانند دولت های قبلی افغانستان دنبال کردند.جنگجویان طالبان اخیراً تأکید کرده اند که مناطق پشتون نشین پاکستان به افغانستان تعلق دارد.

بازگشت طالبان به قدرت ، می تواند به نقطه اشتعال تبدیل شود ، بیشتر به این دلیل که پاکستان در حال ساخت و ساز یک حصار مرزی در امتداد خط دیورند است که مناطق قبایلی و خانواده های دو طرف را از هم جدا می کند و مانع فعالیت اقتصادی در آنجا می شود. ظاهراً طالبان در بعضی از نقاط سعی کردند مانع ساخت و ساز حصار کشی در مرز شوند.

یک رژیم طالبان همچنین ممکن میزبان گروه های شبه نظامی متخاصم پاکستان باشد.

اسلام آباد یک استراتژی دوگانه را با شبه نظامیان دنبال می کند ، از برخی (مانند طالبان افغانستان یا لشکر طیبه) که بیشتر به آن کشور نفع می رساند حمایت می کند و با دیگران مانند ( داعش شاخه خراسان ، القاعده و تحریک طالبان پاکستان) که بر‌نیرو های پاکستانی حمله می کنند، مخالفت می کند.

اما طالبان چنین رویکرد ندارند. در حالی که این گروه در واقع مخالف دولت اسلامی است ، القاعده را همچنان در پناه دارد و هرگز تحریک طالبان پاکستان را که در سال ۲۰۱۴ ‌‌توسط ارتش پاکستان از مناطق قبایلی تبعید شده بودند و به افغانستان پناهنده شده بودند را ، محکوم یا حمله نکرد.

بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۵ ، تی تی پی با حملات مکرر با تلفات بالا ، از جمله حمله وحشیانه به مدرسه ای در سال ۲۰۱۴ ، پاکستان را به وحشت انداخت.

چشم انداز ایجاد یک تحریک طالبان پاکستانی که توسط تحریک طالبان افغانستان کمک و انگیزه داده شده باشد ، باید مورد توجه رهبران پاکستان باشد.

همچنین این خبر بدی برای چین است که کارگران آن در پاکستان مورد حمله این گروه قرار گرفته اند.

اگر طالبان به قدرت برگردند و همانند دهه ۱۹۹۰ میزبان افراط گرایان باشند ، ایالات متحده احتمالاً از اسلام آباد می خواهد تا آنها را برای اخراج مهمانان شان تحت فشار قرار دهد. آن زمان نتیجه ای نداشت و ممکن است این بار هم چنین کاری نکند. پاکستان مقصر شناخته خواهد شد و در نتیجه روابط ایالات متحده و پاکستان آسیب خواهد دید و اسلام آباد را بیشتر در آغوش پکن سوق خواهد داد.

اسلام آباد اکنون از قدرت نفوذ کمتری بر رژیم طالبان‌نسبت به دهه ۱۹۹۰ زمانی که پاکستان به عنوان یکی از‌‌ سه کشور دولت آنها را به رسمیت شناخته بود ،برخوردار است.

اخیراً این گروه روابط دیپلماتیک را با اکثر کشورهای منطقه ، از جمله مخالفین پیشین خود مانند ایران و روسیه ، یا قطر جایی که دفتر سیاسی دارند ، ، برقرار کرده است.

اگر طالبان قدرت را به دست بگیرند ، ممکن است روابط اقتصادی پاکستان با افغانستان نیز مختل شود.

زیرا احتمالا ایالات متحده و جامعه جهانی بر افغانستان تحریم ها را اعمال کند که باعث محدود شدن تجارت و سرمایه گذاری می شود .

آرزو های دیرینه اسلام آباد برای ارتباط با آسیای میانه از طریق افغانستان از بین خواهد رفت. علاوه بر این ، ممکن دیگر گروه های مسلح افغانستان در برابر تصرف قدرت توسط طالبان مقاومت کنند.

درگیری و ادامه بی ثباتی، فعالیت اقتصادی را بیشتر مختل می کند و ممکن است سیل آوارگان را به پاکستان جاری کند ، و بار سنگینی بر دوش اقتصاد متشنج پاکستان بگذارد و نفوذ شبه نظامیان و قاچاقچیان به آن کشور را سهل کند.

تجارت و کاروبار مواد مخدر نیز مطمئناً تحت رژیم طالبان تشدید خواهد شد. این گروه به شدت در کار و بار مواد مخدر دخیل هستند و می تواند از اهرم های دولت خود برای تسهیل کشت و قاچاق استفاده کند.

تریاک منبع اصلی درآمد افغانستان است و سالها چه که دهه ها طول می کشد ، تا کشور ویران شده گزینه های مناسب اقتصادی را ایجاد کند.

رونق قاچاق مواد مخدر در افغانستان برای پاکستان به منزله کابوس است. این کشور در حال حاضر جمعیت قابل توجهی از معتادان را دارا است. در سال های اخیر مصرف شیشه کریستال به طور فزاینده ای در میان جوانان پاکستانی شیوع یافته است‌ و با آغاز تولید شیشه ارزان از گیاه افدرین در افغانستان احتمالاً این وضعیت بدتر هم خواهد شد .

علی رغم همه این مشکلات ، یک افغانستان تحت اداره طالبان حداقل نسبت به دولت فعلی با هند ، رقیب پاکستان ، کمتر روابط دوستانه خواهد داشت. دهلی یکی از معدود قدرت های منطقه ای است که روابط دیپلماتیک با این گروه برقرار نکرده و در صورت قدرت گرفتن مجدد طالبان ، آن را در یک نقطه ضعف مشخصی قرار خواهد داد. اما این یک پوشش نقره ای روی ابر بسیار تاریک است.

هزینه های به قدرت رسیدن طالبان برای اسلام آباد بسیار گزاف خواهد بود ، و سرنوشت افغانستان را به عنوان یک کشور فقیر، بی ثبات مواد مخدر ، و ماشین جوجه کشی تروریسم که امنیت ملی و منافع اقتصادی پاکستان را تهدید می کند ، مهر و موم خواهد کرد.

به همین دلیل ، از پاکستان انتظار می رود تلاشهای خود برای تسهیل حل و فصل سیاسی در افغانستان و جلوگیری از فروپاشی دولت و آغاز جنگ داخلی گسترده ادامه دهد.

اما ، با توقف گفتگوهای صلح و‌ خروج احتمالی ایالات متحده از افغانستان ، طوفانی در حال شکل گیری است.

روبرت استون یک روزنامه نگار مستقل است که در زمینه مسائل مربوط به جنوب آسیا و خاورمیانه کار می کند. او برای نشریات مختلف از جمله نیوزویک ، وایز نیوز ، الجزیره و ایندیپندنت نوشته است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا