خبر و دیدگاه

تعریف و هدف دموکراسی

  یکشنبه مورخ  هشتم ماه دسامبر. ٢٠١٩ در برنامه وزین تحلیلگران سیاسی به گردانندگی حامد جان ضرابی که از طریق فیسبوک پخش می شود ، در مورد حالت رقت بار افغانستان  من  در   تبصره ( کامنت ) نوشتم که دموکراسی در أفغانستان  تعریف نشده است. یکی از مهمانان گرامی که من را بسیار متعجب ساخت به جواب من  گفت که  دموکراسی تعریف نمیشود و یک روش سیاسی است ، تمثیل میشود .
دموکراسی مانند یک درامه تیاتر است چنانچه اول متن نمایشنامه نوشته میشود و بازیگران آنرا تمثیل میکنند. در دموکراسی قانون اساسی نوشته میشود و بعد آنانیکه به رای أکثریت بدون تقلب به قدرت رسیده اند  آنرا تمثیل می کنند.
تعریف دموکراسی چنین است : “کرسی مردم از طرف مردم برای مردم.” درین نظام که بر علیه استبداد   یک گروه خاص و خانواده خاص که قدرت را انحصار کرده بودند مانند لویی ها در فرانسه  به وجود آمد ، مردم بدون تبعیض به قدرت باید باشند. هدف دموکراسی این است که بالای مردم ظلم صورت نگیرد و هر کس حق داشته باشد  تا در نظام سیاسی مساویانه شرکت کند ، زن و مرد.
مردم در دموکراسی اصلی همه أقشار جامعه است زن و مرد ، از هر زبان و قوم و مذهب که باشد. اما در دموکراسی که امروز تمثیل میشود همه مردم به قدرت نیستند. طور مثال أکثریت تام نمایندگان کانگرس امریکا را سرمایه داران تشکیل میدهد.
دموکراسی  یک نظام است که نظر به  ایجابات زمان و محیط زیست سیاسی و طرز تفکر  آنانیکه به جانبداری از مردم خود مبارزه میکنند  ساخته میشود. یعنی دموکراسی می تواند در کشور های مختلف  تفاوت داشته باشد. مثلا دموکراسی پارلمانی در انگلستان یا قسمیکه گفتیم دموکراسی سرمایه داری در امریکا و غیره . شنیده کی بود مانند دیده ؛ زمانیکه در یک کنفرانس بین المللی در کشور چین چند سال قبل شرکت کردم در یک  میدان بزرگ در پایتخت چین دیدم که نوشته بودند : “دموکراسی ، مردم و تحکیم قانون”  . حزب کمونیست چین هم از دموکراسی سخن می گوید. مردمان جهان دموکراسی را برای خود تعریف کرده اند. و به اساس اندیشه  سیاسی  خود شان تمثیل میشود. چنانچه در اسرائیل دموکراسی به اساس اندیشه  صهیونیزم  تمثیل میشود و در ایران به اساس فورمول ولایت فقهی که مرحوم امام خمینی از تفکر خود طرح کرد ورنه همچو چیزی در فقه شیعه به نام ولایت فقهی وجود ندارد. پس دموکراسی باید خود رو باشد یعنی هر ملت برای خودش نظر به ایجابات و ضروریات و ساخت و بافت فرهنگی و اجتماعی خودش دموکراسی را بسازد نه اینکه وارد کندچنانچه در افغانستان وارد کردند.
یکی از اساسات عمده یک نظام مردمی یا دموکراسی عدالت است که متاسفانه  تعریف آن هم در نظام های مختلف دموکراسی تفاوت دارد و عدالت برای همه وجود ندارد. طور مثال در اسرائیل  عدالت برای مردم مظلوم فلسطین وجود ندارد و سنی های ایران به نام اقلیت زندگی میکنند  در حالیکه از نگاه جامعه شناسی اسلامی اقلیت و أکثریت در جامعه اسلامی نباید باشد زیرا همه کلمه گوی هستند. در افغانستان یک عده پشتون ها ادعا دارند که آنها در أکثریت هستند ودیگران در اقلیت هستند. میدیا یا رسانه ها ی مطبوعاتی در غرب چنین به مردم تفهیم کرده اند که وقتی تو حق رای دادن را داشتی دموکراسی همین است. مستحق بودن که کی شایسته رهبری است در دموکراسی مطرح نیست .هر کس و ناکس در نظام دموکراسی خودش را کاندید میکند.  در امریکا آقای ترامپ به قدرت رسید. آیا اینکه شایستگی رهبری این کشور را دارد شدید زیر سوْال است. در آلمان هیتلر از طریق دموکراسی ، نه زور توپ و تفنگ ، به قدرت رسید. هدف دموکراسی تنها این نیست که مردم رای دهند. هدف دموکراسی  این است مردم یک ملت زن و مرد در مقابل قانون حقوق مساوی داشته باشند. تبعیض قومی مذهبی و جنسی وجود نداشته باشد. همه مردم کار و ز ندگی داشته باشند. مردم بی خانه و بیکار نباشند. از حقوق آموزش و پرورش ، بیمه صحی ، خانه و مایحتاج زندگی پوره باشند. در جهان امروز ، باید اعتراف کرد که دموکراسی  اساسی وجود ندارد و یک گروه مانند سرمایه داران ، کمونیستان در چین ، مذهبیون شیعه در ایران و صهیونیستان در إسراییل در قدرت هستند. دموکراسی  که در کشور های روبه انکشاف سر کار است یک طرح  امریکایی است برای منافع اقتصاد ی و امپریالیستی خود شان.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا