خبر و دیدگاه

تجلیل از استقلال در اوج اسارت

( ٢٨ اسد، حلقه ى دیگرى از جعلیات زنجیره ى تاریخ کشور ما )
حاکم اجیر و وابسته ارگ، امروز از صد سالگى استرداد استقلال کشور تجلیل بعمل مى آورد.
حقیقتاً استقلال موهبت سترگى است. اما در حالى از آن در کشور ما تجلیل مى شود که نه تنها دسته ى از جواسیس خارجى بر سرنوشت کشور حاکم اند، بلکه زمام امور مملکت و مردمش نیز در پنجه و قبضه سفراى امریکا و انگلیس است. سیاست خارجى ما را امریکا تعین مى کند. امنیت مارا سربازان خارجى گرفته. چرخه اقتصاد ما با جیره کشور هاى غربى در حرکت است و تهاجم لجام گسیخته فرهنگى بیگانه، منظومه اجتماعى ما را دسخوش دگرگونى نموده.
در حالیکه خلیلزاد بعنوان وایسراى امریکا، مصروف بده، بستان پنهانى با تروریستان طالب است و احدى از نخبه گان سیاسى کشور نمیدانند که فرآیند این زد و بندها چه خواهد شد و سرنوشت کشور چگونه رقم زده خواهد خورد. آیا تحلیل از استقلال، مضحکه و مسخره نمودن خود نیست؟
پرسش اساسى اینست که در ٢٨ اسد چه اتفاقى مهمى بوقوع پیوسته که از آن تجلیل باید نمود؟
– در زمان خود امیر امان ‌الله خان، “امان افغان” نشریه رسمی دولت، روز نهم حوت را “جشن استقلال” شاه میدانست.
– نادر غدار در ۱۴ اسد ۱۳۱۲ فرمان داد که جشن استقلال از ۲۰ اسد آغاز شود و تا ۲۸ این ماه ادامه یابد.
– محمد ظاهر، از ۱۳۱۸ جشن استقلال را به ۶ جوزا تغییر داد. چهار سال بعد، زمان جشن بار دیگر به دلیل هواى نا مناسب ماه جوزا،  به شش روز اول ماه سنبله منتقل شد.
– در زمان ریاست جمهوری محمد داوود جشن استقلال بار دیگر به ششم جوزا بازگشت.
– در زمان حکومت حزب دموکراتیک خلق این جشن در ۲۸ اسد تثبیت شد، که تا امروز ادامه دارد.
گذشته از دولتمردان، مؤرخان  افغانستان نیز بر روز و حتى سال واحدى براى جشن استقلال کشور اتفاق نظر ندارند. غلام‌ محمد غبار بر ۹ حوت ۱۲۹۷ و محمدصدیق فرهنگ بر ۲۴ حمل ۱۲۹۸ تاکید دارند. پیش از این عبدالحمید مبارز از بقایاى مشروطه خواهان، خواستار به رسمیت شناخته شدن ۲۴ حمل به عنوان روز استقلال کشور شده بود.
افزون بر آن، در حالیکه هم قبل و هم بعد از این تاریخ، افغانستان به دفعات شاهد، تجاوزات خارجى و حصول استقلال خویش بوده است. پس چرا فقط از این روز تجلیل شود. اگر قرار باشد از  روز استقلال واقعى تجلیل شود. جا دارد از شکست ذلتبار ارتش سرخ که نه تنها از ابعاد مختلف نسبت به هجوم انگلیس گسترده تر بود بلکه ثمره ى رشادت و مجاهدت کل کشور محسوب میشود، باید تجلیل و بزرگداشت نمود.
امروز نیز در ۲۸ اسد، در حالی از صدمین سالروز استرداد استقلال کشور از تسلط بریتانیاى کبیر تجلیل بعمل مى آید. که نه تنها شاهد حضور نیروهای نظامی خارجى در کشور خود هستیم بلکه روز تا روز در تمام عرصه هاى حیات اجتماعى وابسته تر شده ایم. و نگران خروج شان نیز هستم.
١٠٠ سال قبل ٬پدران غیور ما با نثار خون و قربانى جانهاى عزیز شان استقلال کشور را حاصل نمودند. و ما بعد از ١٠٠ سال ، قواى خارجى را دواطلبانه به خاک خویش دعوت نمودیم و در هراسیم که مبادا روزى به ما پشت کنند و کشور ما را تخلیه نمایند. ١٠٠ سال قبل، عدم حضور قواى خارجی، نه تنها آزادى و استقلال تلقى مى شد بلکه ارزشهاى بودند که اجداد ما بخاطر آن جانهای شیرین شانرا فداء نمودند. اما ١٠٠ سال بعد یعنی امروز٬ حضور نیروهای خارجی ضرورت و ارزش پنداشته میشود.
سوال اصلى اینست که آیا در این مدت، ما فاقد ارزش شده ایم و یا گذشت زمان، ارزش ها راعوض نموده است ؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا