شعر

بپا خیزید

 

بـپـا خـیـزیـد بـپـا خـیـزیـد، گلــوی اژدهـا گـیـرید

دراین کارزار ازمردان، قشون و هم سپاه گیـرید

چوتیغ  زر و زورگویان، رسید بر استخوان تان

ز دژخـیـمان قـرن مـا، هـزاران خونـبـها گـیـرید

ز مرده پشته ها ساختن، ز خلـق بی گنـاهی مـا

سفـاک قـرن را نابود، حـقـوق بـی گـنـاه گـیـرید

هروز کشتار و انفجار، هر روز قـتلها و انتهار

یکی گردید چو یک مشتی، جلو این هبا گیـرید

بهرســو بگذری غمگین، بهرجا بنگری یـتـیـم

فریدون وار در مـیدان، ضـحـاک مـارهـا گیـرید

همین است اعتبار تان، همین است افتخار تـان

که انتقام خلق خویش، از این دون و دنا گیرید

بدون ترس از یـزدان، که سرقت هاست نمایان

شما حق و حقوق تان، ز حلـقی این دغا گیـرید

چه خونهایکه ریخته شد،چه جانهای گرفته شد

زخونخواران عـصرتان، جواب این عـزا گیـرید

چـرا هـروز قــربـانـی، جـوابـش کـی دهـد آخــر

از این عـده بی وجـدان، غــنی و عبـدالله گیـرید

ز قـربـانـی  نسـل هــا، شـما محفوظ مـی گردید

اگر یکی شوید تصمیم، چو ذات آریا گیرید

جهادی کُشت و طالـبی، کنون داعش زند سرها

یکی شوید  و یکجـایی، گلـون ارتـجـاع گیـرید

که وحدت است پیروزی و درغـیرت سرافرازی

هــمیـن حـب وطـن بـاشد، شـما راه خـدا گیـرید

شما اید صاحب این خاک، شما اید مالک کشور

از ایـن آلـوده ای خصمان، مقدس زادگاه گیـرید

چو خلقها ساخته اند تاریخ، شما از کی کـمترید

بسازید تاریخ خویش و به توده تکیه گاه گیرید

درفـــش رزم کاویانی، شـمـا بـــر دژ آزادی

برافـراشته بر افـرازید، به مثلی مردهـا گیـرید

شما ای خـلق قـهرمان، شما ای نسل آریان

زنـید بـر فـرق نامـردان، شما پـتک نـیا گیـرید

بـپـا خیزید بـپـا خـیزید، گــلوی اژدهــا گـیـرید

که در نـبـرد آزادیـست، شمـا راه همــا گـیـرید

آرین – دابلین ۳۰ میزان ۱۳۹۶

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا