خبر و دیدگاه

چگونگی و چرایی استقبال مردم افغانستان از حملهء هند بر پاکستان

 

پاسخ آشکار است که استقبال مردم از حملۀ هند بر بزرگ ترین اردوگاه های جیش محمد و مراکز تروریستی آنان در کشمیر ریشه در سیاست های تروریست پرورانه و مداخله گرانهء پاکستان در افغانستان دارد که به طوفان خشم و انزجار مردم افغانستان برضد اسلام آباد بدل شده است. آنهم برضد کشوری که مردمش در زمان تجاوز شوروی بر افغانستان با مردم این کشور صادقانه همدردی و غم شریکی کردند و از آنان استقبال گرم و بی شایبه نمودند که مردم ما در آن زمان هرگز در پاکستان احساس کم ترین بیگانگی نگرده و این کشور را خانهء دوم خود تلقی می کردند. مردم افغانستان هبچ گاهی این همدردی و همنوایی مردم پاکستان را فراموش نمی کنند. در این تردیدی نیست که این همیاری و یاوری مردم پاکستان ریشه در روابط کهن اشتراکات فرهنگی و تاریخی هر دو کشور دارد که روزگارانی مردمان هر دو کشور در جغرافیای مشترک و واحدی باهم زنده گی می کردند که این یاری و یاوری مردم پاکستان را با توجه به برخورد های زشت و ضد انسانی و اسلامی حکومت ایران در برابر مهاجران افغانستان هیچ گاهی مردم این کشور فراموش نمی کنند؛ اما این نافراموشی ها نمی تواند، برسیاست های استخباراتی و مداخله گرانهء پاکستان از چهار دهه بدین سو در افغانستان پرده بکشد و این مردم افغانستان را به چشم پوشی از سیاست های تجاوزکارانه پاکستان نمی تواند، وادار بسازد. مردم افغانستان از روی ناگزیری ها و بیچاره گی ها در زمان تجاوز شوروی به دامن پاکستان بحیث یک کشور همسایه و مسلمان پناه بردند؛ اما نظامیان، زمامداران و سیاستگران پاکستانی بی توجه به دشواری ها و ناچاری های مردم افغانستان خواستند تا از این دست تنگی مردم افغانستان برای رسیدن به اهداف شوم و راهبردی خود سود بجویند و به جهاد مردم ما به گونهء بک جانبه از دیدگاهء عمق استراتیژی خود دیدند و آن را ابزار استراتیژی خود قرار دادند. دیدیم که چگونه جنرالان پاکستانی چون ضیاالحق، اختر عبدالرحمان، حمید گل، نصیرالله بابر، کرنیل امام، مشرف و جنرالان دیگر آن طرح کنفدراسیون را با افغانستان ریختند و آن را بر شماری رهبران جهادی قبولاندند و تحمیل کردند که بر بنیاد آن افغانستان به ایالت صوبه یی پنجم پاکستان بدل می شد. این رویکرد خودخواهانه و بلند پروازانهء جنرالان پاکستانی تا جایی به پیش رفت که حتا جنرال ضیاالحق ها بوسیلهء افراد مزدور شان در درون جهادگران به قهرمان جهاد افغانستان بدل شد. نظامیان پاکستان به این هم بسنده نکرده و بوسیلهء شبکهء استخباراتی خود در داخل سازمان های جهادی نفوذ کردند و شماری فرماندهان و رهبران جهادی را به مزدوران گوش به فرمان خود تبدیل کردند. نظامیان پاکستان با استفاده از این وابستگی شماری رهبران و فرماندهان جهادی، چنان در درون گروه های جهادی نفوذ پیدا کردند که موفق شدند تا پیروزی های مجاهدین را به بازی بگیرند. به این ترتیب جهاد مردم ما را به شکست رو به رو بسازند و افغانستان و بویژه کابل را با راه اندازی جنگ گروهی به ویرانه تبدیل کردند و هزاران شهروند کابلی را با گلوله ها بستند، از تیغ کشیدن، بر فرق های شان میخ کوبیدند و حتا از بریدن سینه های زنان هم خودداری نکردند و این دست جنایت ها را بر مردم ما بی حساب روا داشتند.

جنرالان پاکستانی به این همه جنایات شان از طریق مزدوران شان بسنده نکردند و برای آن که افغانستان را به میدان همیشگی جنگ نیابتی خود با هند تبدیل کنند، سخت تلاش کردند تا حکومت مجاهدین را به هر شکلی که ممکن باشد، سقوط بدهند و به کمتر از سقوط آن راضی نشدند. آنان استفاده از ضعف و خودخواهی ها و قدرت طلبی های شماری رهبران جهادی توانستند تا با راه اندازی جنگ های تنظیمی و حمایت ها و پشتیبانی ها از یک جناح جنگ را تا آنگاهی ادامه بدهند که جناح های وابسته به خود را برای گرفتن قدرت ناتوان یافتند و پس از آن با طرد آن گروهء طالبان را ایجاد کردند و با به قدرت رساندن آنان حکومت پولیسی مزدور و استبدادی و کیبل و چماق به گونهء قرون وسطایی بوسیلۀ طالبان را بر مردم افغانستان تحمیل کردند و بوسیلۀ آنان حتا زشت تر و بدتر از چنگیزیان تاریخ فصل زمین سوزی را به راه انداخته و بخش هایی از کشور را به زمین سوخته بدل کردند که این جنایات طالبان بوسیله و فرمایش و فرمان نظامیان پاکستان و گروهک های تروریستی چون جیش محمد، لشکر جنگوی، سپاهء صحابه، لشکر طیبه، جیش العدل و ده ها گروهء تروریستی و ویرانگر دیگر به همگان آفتابی است. نظامیان پاکستان برای ادامهء درگیری ها و انتقامجویی ها به هدف تشکیل یک حکومت مزدور و مطیع تعصبات مذهبی و قومی را در افغانستان بی حد و اندازه دامن زدند و افغانستان را به لانهء تروریستی و مجمر آتشین بدل کردند؛ اما شگفت آور این است که معاش مقام های ارشد طالبان به گفتهء احمد رشید روزنامه نگار پاکستانی از طریق وزارت خزانه داری پاکستان به کمک مالی امریکا پرداخته می شد تا آن که یازدهم سپتمبر واقع شد و عامل و طراح آن اسامه شناخته شد و ملاعمر از تسلیمی اسامه به امریکا خودداری کرد و این خشم امریکا برضد طالبان را برانگیخت و حکومت شان را ساقط کرد. در صورتی که ملاعمر حاضر به تسلیمی اسامه به امریکا می شد، در آنصورت آب از آب تکان نمی خورد. بازهم نظامیان پاکستان بودند که در یک دست برضد تروریزم و با دست دیگر به نفع تروریزم عمل کردند و به گفتهء جنرال مشرف پس از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ طالبان را دوباره احیا کردند که فاجعه تا کنون در افغانستان ادامه دارد. این در حالی است که پاکستان اکنون لانهء بیش از هفتاد گروهء تروریستی می باشد که بیش از بیست گروهء آن در افغانستان و شماری هم برضد هند و ایران فعال اند.

حمله های انتحاری و انفجاری گروه های مزدور آنان در افغانستان از هفده سال بدین سو و حمله های انتحاری چند روز پیش جیش العدل در زاهدان و جیش محمد در کشمیر نشان دهندهء آشکار دست داشتن نظامیان و حکومت پاکستان در حوادث تروریستی جهان می باشد. این در حالی است که  ایران و هند در برابر یک حملهء انتحاری از سوی گروه های تروریستی این قدر ر آشفته شدند که هند بی صبرانه دست به عمل زدند و ایرانی ها هم منتظر پاسخ و عمل بالمثل نظامیان پاکستان در برابر تروریستان اند و با این حال هزاران هزار آفرین به حوصله حکومت و مردم افغانستان که این همه جنایات نظامیان پاکستانی را دست کم گرفته و از هیچ گونه فاجعه آفرینی از سال های درازی بدین سو در افغانستان دریغ نکرده اند این در حالی بوده که رهبران افغانستان بار بار برای همسویی صادقانه به سوی اسلام آباد دست دوستی دراز کرده و اما اسلام آباد هر باری با وعده های فریبنده دست حکومت و مردم افغانستان را از یک بند بالاتر بریده است. بی نتیجه ماندن بیست و یک سفر رئیس جمهور پبشین و چندین سفر رئیس جمهور کنونی بررغم حسن نظر های فراوان آنان در موجی از وعده های فریبندهء مقام های اسلام آباد از نشانه های آشکار بازی های دروغین پاکستان در پیوند به افغانستان است. اسلام آباد تنها به زورآزمایی در میدان های جنگ از طریق مزدورانش در افغانستان بسنده نکرده و در میز های گفت و گو هم از چانه زنی ها برضد حکومت و مردم افغانستان دریغ نکرده است که دور پنجم گفت و گو ها در قطر در غباب حکومت و مردم افغانستان نمونه های آشکار مداخله و عدم حسن نظر اسلام آباد در مورد افغانستان است. با تاسف فراوان باید گفت که محلس های فدرالیو صوبه یی و گروه های سیاسی و حتا مردم پاکستان در برابر این همه جنایات نظامیان و حکومت پاکستان در افغانستان سکوت اختیار کرده اند که این سکوت مرگبار برای مردم افغانستان غیرقابل بخشش است. این در حالی است که مردم افغانستان از علمای دینی و گروه های سیاسی خیر پاکستان آرزو های انسانی و اسلامی زیادی دارند. از آنجا که گفته اند،” نزن به دروازهء کسی به انگشت که نزنند به دروازه ات به مشت” برمصداق این ضرب المثل اسلام آباد دیشب سیلی هند را بر روی خود جانانه خورد و با توجه به سیاست های شیطانی اسلام آباد به مثابهء محور شرارت مردم افغانستان نیز از آن استقبال کردند. زمانی که مردم افغانستان اظهارات وزیر خارجهء پاکستان را مبنی بر پیوند دادن صلح افغانستان و گفت و گو های جاری در قطر به حملۀ هند بر کشمیر شنیدند. با این اظهارات وزیر خارجۀ پاکستان این پرسش مطرح می شود که چگونه هند در آستانۀ گفت و گو های امریکایی ها با طالبان در قطر، بزرگ ترین اردوگاۀ تروریستی آموزشی جیش محمد تحت رهبری مولانا اظهر در بالاکوت، مظفر آباد و جاگوتی درکشمیر پاکستان را مورد حمله قرار داد که مقام های هندی گفته اند به شمول شماری از رهبران این گروه در حدود ۳۰۰ تن از افراد آنان را در این حمله کشته اند، مگر هدف این حمله تخریب روند صلح افغانستان بوده واین حمله پاسخی به خلیل زاد بود که از همکاری های پاکستان وقطر در این گفت و گو ها ابراز امتنان نمود؛ اما در این میان این پرسش جاافتاده تر در اذهان خطور می کند که چگونه شد تا نظامیان پاکستان در آستانۀ دور پنجم گفت و گو های طالبان با نماینده گان امریکا حملۀ انتحاری بر نظامیان هندی در کشمیر و بر سپاۀ پاسداران در زاهدان بوسیلۀ جیش محمد و جیش العدل سازماندهی کردند. پس معلوم می شود که در پشت این حادثه آفرینی ها باز هم نظامیان پاکستان دست دارند که هدف اصلی شان تخریب گفت وگو ها و بهانه سازی ها برای شکست مذاکرات است؛ زیرا نظامیان پاکستان خواهان ادامۀ جنگ در افغانستان هستند و آنان منافع شان را در این جنگ استخباراتی در نظر دارند حاضر اند حتا منافع مردم افغانستان چه که منافع پاکستان را نیز قربانی منافع شخصی و شبکه یی خود نمایند. طوری که می دانیم حکومت ملکی اسلام آباد ابزاری در دست نظامیان آن قرار دارد و تصمیم گیرندۀ اصلی نظامیان اند و تنها حکومت ملکی پاکستان سخنگو و جاده صاف کن سیاست های ضد انسانی و تروریستی نظامیان پاکستان است. چنانکه وزیر خارجۀ پاکستان پس از حملۀ هوایی هند بر پناه گاۀ تروریستان گفت که این حمله روند گفت وگو های صلح افغانستان را خدشته دار می سازد.

با توجه به سخن های بالا و ده ها چرا ها و چگونه های دیگر، گفته می توان که عامل اصلی تنش های میان هند و پاکستان نظامیان این کشور است که هر از گاهی می خواهند، سطح تشنج در منطقه را بلند نگاه کنند تا از آن به نفع خود سود جویند. در این صورت مردم افغانستان حق دارند که حملهء هند به مرکز و پایگاه تروریستان مورد حمایت اسلام آباد را جشن بگیرند.یاهو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا