خبر و دیدگاه

خیانت، شر، فساد و قطاع الطریقی…” در ستره محکمه افغانستان

 

پیرامون حرکت دراماتیک جوانی که زازی وفا خوانده شده است؛ در تالار باشکوه و با سطوتی که جناب رئیس جمهور کشور در هرات آراسته بود تا افتتاح پروِژه مهم «راه لاجورد» را به افغانستانی ها و جهانیان اعلام بدارد و اصلاً یا ضمناً برای انتخابات آتی ریاست جمهوری اش کمپاین دیگری نماید؛ سخن های گفته و ناگفته بسیار است ولی آنچه منجمله در بحث ما اهمیت بالا دارد؛ این است که بالاخره «دفتر سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان با انتشار عکس‌هایی از زازی وفا و مادرش، اعلام کرده آنها به کابل آورده شدند تا به شکایتشان رسیدگی شود.»

اگر یادمان باشد همین چند روز پیش؛ سازمانی  موسوم به «شفافیت بین المللی» راپوری به سطح جهان نشر کرد و در آن با صراحت لهجه بیسابقه اعلام داشت که ارگانهای عدلی و قضایی و معارف افغانستان فاسد ترین ادارات افغانستان استند یعنی اینکه در آنها وظایف و مسئولیت های محوله انجام نمیشود و به علت فساد و چور و چپاول، حقوق اتلاف شده مردم احقاق نمیگردد و برای آنها سرگردانی های جانکاه؛ ظلم و اهانت و سرانجام نومیدی و سوختن و ساختن برجا میماند و چه بسا بیگناهانی هم مجرم وانمود و تا سرحد اعدام و امحا رسانیده میشوند.

البته بلافاصله نمایندگان قضا و عدلیه این راپور را رد کردند و لست طویلی از مجازات قاضی ها و دیگر مسئولان خاطی نامیده را به رخ خلق الله کشیدند و به سوی عرش خدا پارسل فرمودند. و هم چنین به نظر رسید که دفتر سر بازرس امریکایی از افتضاح این چنینی مخدومان و ماموران برنشانده در عالیترین مقامات عدل و قضا و دانش آموزی کشور اشغالی؛ یکه خورده تبصره گونه توجیه فرمودند که زور مندان و زور آوران؛ بیچاره ها را نمیگذارند که عدالت را تطبیق نمایند و حق را به حقدار برسانند؛ مکاتب خیالی و ملزومات آنها را خلق نفرمایند….و الی اخیر.

زور آوران و زورمندان هم که چیز هایی نیستند که کس برایشان بگوید بالای چشم تان ابروست. آنان بر ارابه اقتدار و استیلای امریکا و ناتو در افغانستانِ مورد «حمایت قاطع» شانه داده یا مقابل ریسک ها سینه مقلدان و مسحوران خویش را سپر کرده اند!

اما چه معجزه شد که یکی از هزاران و شاید ملیون ها مظلوم و مغبون واقع شده توسط زورمند و زور آور و باز عدلیه و قضا و لابد خود مقام منیع ریاست جمهوری؛ بختی یافت که او را صحیح و سالم  همراه با مادر و شاید دیگر کسان خانواده اش به ارگ آورد تا به استغاثه و حق طلبی و عدالت خواهی اش «رسیدگی» بفرماید؟

پاسخ کشال دادن به این پرسش احتمالاً باعث ملال خاطر هایی میشود و از طرفی هم با احترام و احتسابی که به عقل و شعور مردمان کاربر انترنیت و بنگاه های خبری و آگاهی دهی موجود است؛ به آنها اهانتی نیز شمرده خواهد شد.

 

ولی صرف نظر از اینکه حقیقت امر مشخص یاد شده چیست و به فرض آنکه داد این مظلوم – اگر واقعیت باشد ـ از ظالم ستانده شود؛ چه تفاوتی بر وضع مظلومان و تضییع حق شدگان انبوه در انبوه سراسر افغانستان و گریزانده شده گان از افغانستان خواهد کرد؟

به نظر میرسد که هیچ تفاوتی در کار نبوده و صرف موضوع بر سر بی اثر و کم اثر کردن نشرات و تبلیغات صورت گرفته بر علیه  ریاست جمهوری و گارد ویِژه آن از همین رهگذر بوده و خوراک تبلیغاتی برای کمپاین بیشتر انتخاباتی میباشد.

حال به نظر میرسد که سازمان شفافیت بین المللی پی برده بوده است که کارد حتی از استخوان مردم هم گذشته و اوضاع ناشی از فساد و سوء اداره و مردم آزاری حالت انفجاری پیدا نموده است!

بلی سازمان شفافیت و گردانندگان و پشت صحنه گی هایش به موقع خواسته اند تا مفری برای غلیانات انفجاری فراهم نمایند. اما نتیجه در بهترین حالت تا بدینجا همین خواهد بود که مردمان ظلم دیده و تاراج و چپاول شده؛ موقع پالیده و کفن پوشیده بگردند تا در یک گردهم آیی مشابه فریادی بکشند تا که یا به تخت برسند یا به تابوت!

این و دیگر ده ها تکانه مشابه به وضع ساختاری عدلی و قضایی و دولتی نه اثری برجا میگذارد و نه هوشداری بر آنها شمرده میشود. حتی اینها میتواند موجب تفاخر و تشجیع بیشتر آنها نیز بگردد و نبوغ به کار اندازند تا راه های مشابه به این را نیز بر روی آماج شکارها و قصابی های خویش مسدود فرمایند.

بنده برای مستدل ساختن چنین روحیات و مورالیتی هایی مخصوصاً در قضات و قاضی القضات ها و دیگر ذوات دولت فخیمه کنون حوصله چندان نه ولی یک سند تاریخی دارم.

توجه کنید؛ هم خود میگوید و هم خود می بوید:

جهت مطالعه کامل موضوع به لنک زیر کلک مائید:

خیانت، شر، فساد و قطاع الطریقی…” در ستره محکمه افغانستان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا