خبر و دیدگاه

جنبش سوم عقرب را گرامی دارید

 

جنبش سوم عقرب سال  ١٣۴۴ خورشیدی که با مطالباتی سیاسی و اجتماعی آغاز گردید، نبردی بود بزرگ، مقدس و میهن پرستانه که تاریخ سیاسی میهن ما از آوازه و حماسه آن سرشار است، این جنبش به مثابه گردهمآیی اعتراض آمیز جوانان ترقی خواه در ماهیت خود اولین جنبش عدالت خواهانه ای می باشد که بر ضد وضعیت وخیم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنزمان بپا خواست، مظاهرات و تضاهرات سوم عقرب نه تنها یک اعتراض سیاسی بالای سیستم دولتی و یک خواسته سیاسی بخاطر علنی شدن جلسات شورای ملی می بود، بلکه یک جنبش سازمان یافته، با رهبران و انقلابیون پر شور، خردمند، شجاع، دموکرات و مهین پرست بود و در پیشاپیش توده های قرار داشت که با خواسته های سیاسی علیه ظلم و استثمار،  فساد و جنایت، بخاطر آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی پرچم بر افراشته بودند.

جنبش سوم عقرب که صفحاتی درخشان و غرور انگیز مبارزات عدالتخواهانه ای میهن ما را تشکیل می دهد و بیانگر نبرد و جانبازی جوانان علیه یک دولتی پوسیده و پر از فساد بود در عمل ثابت ساخت هرگاه ضرورت باشد جوانان و میهن پرستان با سر بلندی جان های خود را در راه مردم و ترقی کشورنثار می نمایند. در ابتکار و سازماندهی و فراخوان جنبش سوم عقرب نقش اساسی را “جریان(حزب) دموکراتیک خلق افغانستان” بر عهده داشت، اما اشتراک تمام جریانها و سازمانهای سیاسی مترقی، نمایندگان اقشار مختلف اجتماعی ، دانشمندان، فرهنگیان، معلمین، متعلمین، محصلین، منورین، کارگران، پیشه وران، برازنده بود، که همه در مقابل دشمن مشترک و بر اساس منافع مشترک، افتخار اشتراک در این حماسه شور انگیز را داشتند.

مسیرقانونمندی های عینی و رشد تاریخی جامعه بشری شاهد  آنست که جنبش های عدالت خواهانه تاثیر نیرومند در تکامل روند اجتماعی و تعمیق و توسعه مبارزه و تغییرات کیفی و بنیادی در جوامع انسانی داشته و جنبه های طبقاتی و ملی مبارزه را مشخص تر، حادتر و روشن تر ساخته است.

جنبش سوم عقرب آغازگر شرایط نوین سیاسی در افغانستان بود، این جنبش اگرچه یک نمونه کوچک، ولی برخواسته از اندیشه های بزرگ انقلابی و اولین موج عمومی خواسته های عادلانه سیاسی و اجتماعی جوانان می باشد. اهمیت این جنبش در آن است که بدشمنان مردم ضربه محکم زد، دولت و ارتجاع سیاه را دست و پاچه ساخت، سکوت مرگبار سیاسی را شکست، روند مبارزه را بخاطر رسیدن به آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی سهل تر ساخته و باعث اصلاحات اساسی در سیستم سیاسی رژیم وقت گردید و انقلاب و حاکمیت مردم را بر سرنوشت شان یک گام نزدیکتر نمود، فدا کاری و استواری این جنبش در درون دلهای مبارزان شور، عشق و ایمان برانگیخت و بدانها درس پایداری و مقاومت داد  و به اثبات رسانید که دژخیمان و خونخواران را تنها میتوان با مبارزه شکست داد و حق خویش را از حلقوم آنان کشید، این جنبش ثابت نمود که حاکمان ظالم مزدور و نوکر تنها از مبارزات خلقهای قهرمان و قهرمانان خلق در هراس اند و به همین سبب است که همواره علیه جنبش ها و خواسته های قانونی مردم، برضد قهرمانان و وطنپرستان دسیسه نموده و با قساوت تمام، محیلانه و ناجوانمردانه تبلیغ و بر خورد مینمایند.

جنبش سوم عقرب مانند هر نهضت میهن پرستانه وعدالتخواهانه دیگر، بار بار مورد حملات خونین و وحشیانه ای دولت و ارتجاع سیاه قرار گرفت. بتارخ سوم عقرب سال ١٣۵۰  که جنبش دیگر سراسری شده بود و همه ساله در سرتاسر افغانستان از آن تجلیل به عمل می آمد دو جوان ترقی خواه و میهن پرست عبدالرحمان در لغمان و عبدالقادر در هرات مورد حمله وحشیانه ای ارتجاع سیاه قرار گرفت و خون پاک شان خاک میهن مارا رنگین ساخت که این حادثه برای اولین بار چهره ای کریه و نفرت انگیز اخوانی ها را نمایان کرد. اخوانی ها که در آن زمان به اخوان الشیاطین مشهور بودند و بعد ها به نامهای مجاهدین و اشرار به شهرت رسیدند و اکنون اسم های تکنوکرات، طالب و داعش بالای شان گذاشته شده و از طرف بادران شان تنظیم، تمویل و تپ تپ می شوند،  به این ترتیب با شهید نمودن دو جوان عدالتخواه اولین ترور خود را عملی و تجربه کردند.

شهدا جانباختگان راه عشق خود اند، همه مبارزانی که در راه اهداف مترقی، صلح و دموکراسی و بخاطر خوشبختی مردم و دفاع از میهن خویش در کنار مردم خود ایستادند و گرامی ترین هدیه خداوند و عالی ترین تحفه طبعیت را، یعنی جانهای شرین خود را پیشکش آرمانهای خلق نمودند، تمام آنان شهدای جنبش ترقی خواهانه و عدالتخواهانه میهن ماست، ما به آنها افتخار می کنیم و سر تعظیم فرود می آوریم.

جنبش سوم عقرب از فراز و فرود های بسیار گذشت و راه پرخم و پیچی را طی نمود، دشمنان ترقی و عدالت، ارتجاع و دولت شاه بی مسوولیت با قساوت تمام با جوانان ترقی خواه برخورد مینمودند، تا اگر بتوانند پرچم برافرشته ای مبارزات عادلانه آنان را فرود آورند. اما نه تنها به این هدف شوم خویش نرسیدند، بلکه هروز نسلهای جوان و جوانتر زیراین درفش گرد آمده و پیوسته در اهتزاز بود، تا آنکه در میدان نبرد توانستند یوغ بندگی را درهم شکسته و زنجیر های بردگی از هم بگسلانند و با بسر رسانیدن قیام مسلحانه هفتم ثور ١٣۵۷سرنوشت خویش را خود بدست گیرند و راه را برای دموکراسی واقعی، ترقی و عدالت اجتماعی در میهن ما باز نمایند. به این سبب جنبش سوم عقرب را گرامی دارید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا