خبر و دیدگاه

در عقب حمله های تروریستی در غرب کابل چه دستانی دخیل اند

 

 

این گمانه زنی ها چقدر درست است که در عقب حمله های تروریستی در غرب کابل شبکه های استخباراتی منطقه بویژه آی اس آی و بیشتر سپاهء پاسداران ایران به مثابهء دشمنان آشتی ناپذیر مردم افغانسنان قرار دارند. شیخ های سلفی وهابی عربستان سعودی به همکاری نزدیک پاکستان و آخوند های ایرانی میخواهند جنگ مذهبی را زیر نام تسن و تشیع مانند کشور های عربی درافغانستان نیز دامن بزنند. امروز می بینیم که مداخلهء آخوندها و شیخ های سعودی در کشور های عربی نه تنها فرصت مداخله و بقای حضور نیرو های امریکایی و روسی را فراهم کرده؛ بلکه تباهی و بربادی های زیادی را بر مردمان این منطقه به بار آورده و اسلام را پامال و ارزش های اسلامی را نابود کرده اند. این جنگ ویرانگر نه تنها صدها هزار انسان را کشته و هزاران تن را آواره کرده است؛ بلکه میلیارد ها دالر حاصل نفت را صرف خرید اسلحه کرده و پول آن به جیب کارتل های مافیایی و سرمایه داران امریکا رفته است. این منطقه امروز به بازار فروش اسلحهء امریکایی و روسی بدل شده است. امروز می بینیم که به گونهء بیرحمانه یی کشور های عربی مثل سوریه، عراق، یمن و لبنان و لیبیا به عرصهء رقابت های خونین آخوند های ایرانی و شیخ های خلیج بدل شده است و میلیارد ها دالر را در آن جنگ هزینه کرده اند. گمانه زنی هایی وجود دارد که شیخ های سعودی که در اردوگاۀ وهابیت و سلفیت تمکین کرده اند و آخوند های ایرانی هم در اردوگاۀ تشیع و هر دو می خواهند این جنگ را برای بقای خود در افغانستان دامن بزنند و دست پاکستانی ها را برای اجرای آن در افغانستان فشار بدهند و افغانستان را به مرکز رقابت منافع سعودی و ایران بدل کنند و سود آن را هم پاکستان ببرد. در این بازی سعودی اهداف ضد ایرانی دارد و اما پاکستان و ایران با توجه به اهمیت جیوپولیتیک، جیوایکونومیک و جیوپولییتک افغانستان اهداف مغرضانه و ضد انسانی و منافع محورانه در کشور ما دارند که هر دو در پی ویرانی افغانستان و آبادی خود اند. هر دو کشور تلاش دارند تا افغانستان هرگز فرصت ساخت و ساز پروژه های کلان آبی خود را در حوزۀ غرب و شرق کشور پیدا نکند تا آب های افغانستان راحت به سرزمین های ایران و پاکستان سرازیر شود.

آخوند های ایرانی پس از دامن زدن به جنگ در کشور های عربی در صدد انتقال این جنگ به افغانستان هستند. مگر آخوند های ایران قصد دارند که افغانستان را به دوران جنگ های سال های پس از ۱۳۷۱ ببرند و خاطره های خونین کابل غربی، کابل شرقی و کابل جنوبی و کابل شمالی را زنده کنند و بدین وسیله به زعم خود شان با زمین گیر کردن امریکایی ها به اهداف استراتیژیک شان برضد امریکا نزدیک شوند. آخوند های ایرانی و شیخ های خلیج بدانند که مردم افغانستان در این مدت  هرچند بسیار چیز ها را از دست داده اند و اما چیز هایی را بدست آورده اند که ازجمله چیز های بارز آن در کنار هم زیستن اقوام و مذاهب گوناگون کشور است و دریافته اند که شهروندان این کشور بدون هرگونه تفاوت گل های رنگارنگ در مرز های مشترک این سرزمین است و هرگز نمی خواهند صفوف واحد شان برضد تروریزم منطقه یی و جهانی را به نفع آخوند ها و شیخ های نامسلمان و عیاش خلیج بویژه سعودی ها از هم متلاشی کنند تا ابزاری در دست دشمنان سوگند خوردۀ خود قرار بگیرند. مردم ما دریافته اند، رهبرانی که به مردم شان خیانت می کنند، هرگز در پی نجات مردمان دیگر در جغرافیای دیگر نیستند. چگونه ممکن است، باور کرد که آخوند های ایرانی به بهای فقر و تیره روزی هزاران شهروند ایران تندور جنگ در سوریه را گرم کرده است و با این رویکرد در پی رهایی برادارن تشیع در افغانستان برآمده است، هرگزنه. مردم افغانستان و بویژه شیعیان افغانستان این دایه های شیرین تر از مادر را خوب شناخته اند و درک کرده اند که آخوند های ایران و شیخ های خلیج و ستون نظامیان پاکستان به مثابۀ کشور حامی و میزبان درجه یک تروریزم چقدر  برای بقای خود بیرحمانه عمل می کنند و به هیچ اصول و میثاقی پای بند نیستند. از همین رو است که در یک دست قرآن کریم و در دست دیگر تروریزم را محکم گرفته اند و با حمایت و پشتیبانی مالی و تجهیزاتی از تروریستان از ریختن خون هزاران انسان بی گناه نه تنها خودداری می کنند که مانند داراکولا های تاریخ از ریختن خون انسان لذت می برند. هرگاه چنین نمی بود، آخوند های ایرانی برای تروریستان پناه گاههای امن در مشهد و سایر شهر های ایران فراهم نمی کردند. آخوند ها باید بدانند که این واقعیت را مردم افغانستان و بویژه شیعیان این کشور درک کرده اند که آخوند های ایرانی دردی برای تشیع ندارند و می خواهند با شعله ور کردن جنگ برادرکشی در افغانستان به اهدف شوم شان برسند.

این در حالی است که مردم افغانستان از جنایت آخوند ها در سوریه و عراق آگاهی کامل دارند. چنانکه گفته می شود که تا کنون آخوند های ایرانی در حدود ۴۰ میلیارد دالر را بر رغم اعتراض های شدید مروم ایران در جنگ سوریه به بهای کشتار ویرانی و آواره گی های میلیون ها شهروند سوری هزینه کرده اند. این در حالی است که میلیون ها ایرانی دچار دشواری های شدید افتصادی اند و در زیر تهدید ها و تعزیرات شدید اقتصادی از سوی امریکای جهانخوار ضجه می کشند. آخوند های ایرانی و شیخ های سعودی با مشتعل گردانیدن جنگ در کشور های دیگر بویژه افغانستان کوشش می کنند تا افکار مردم شان را به فریب بکشند و بدین وسیله به زمامداری و حیات ننگین شان ادامه بدهند. مداخله شیخ های سعودی و آخوند های ایرانی در کشور های شرق میانه سبب شد تا داعش با همدستی با صهیونیزم جهانی خساره های هنگفت مادی ک معنوی بر کشور های عراق و سوریه وارد کند و حالا که ماموریت این گروهها اجیر در آنجا به پایان رسیده است و صهیونیزم جهانی با همکاری آخوند های ایران و شیخ های سعودی به اهداف خود رسیده اند و حال در تلاش اند تا بخش دیگر این ماموریتت تباهکن را در افغانستان به کار ببرند. به گزارش رسانه ها هزاران داعشی بوسیلهء چرخبال ها از عراق و سوریه به افغانستان منتقل شده اند که در پشت این بازی دستان شیخ ها و آخوندها حتمی است و امروز ایران و پاکستان پناه گاهء امن برای ترورستان بین المللی است ک داعش فعال در افغانستان وابسته به شبکهء حقانی و شاخهء آن هم وابسته به سپاهء پاسداران ایران است گه فعالیت های هماهنگ تروریستی را در افغانستان به پیش می برند. از این که تروریرم یک پدیدهء جهانی است و حامیان تروریزم منافع محوراند ک به هیچ دین و ارزشی پای بند نیستند و استفاده از هر ابزاری را برای رسیدن به هدف مجاز می دانند و به هیچ قرارداد و میثاقی هم وفادار نیستند. هر میثاقی برای شان سکوی پرش سیاسی و نظامی است و بس . حالا شیخ های  سعودی به همکاری نزدیک پاکستان خواسته اند که افغانستان را به عرصهء رقابت های نظامی و سیاسی بدل کنند ک از این رو به غرب کابل تمرکز کرده اند و حمله های وحشیانه و ضد انسانی را به مراکز آموزشی و مذهبی آغاز کرده اند تا جنگ مذهبی را در افغانستان دامن برنند. در کنار این رسانه های صهیونیستی که با آخوند های ایرانی زد و بند های پشت پرده دارند و با شیخ های مزدور سعودی همدردی دارند، تبلیغات گسترده یی را در این زمینه براه افگنده اند تا حمله های وحشیانه بر مردمان بیدفاع غرب کابل را قومی و مذهبی توجیهء کنند. این ور حالی است که مردم افغانستان دوستان و دشمنان خود را شناخته اند و هرگز به تبلیغات شبکه های استخباراتی صهیونیستی و منطقه یی فریب نمی خورند و می دانند که این کار ارازیل استخباراتی است؛ زیرا شهروندان این کشور از هزاران سال بدین سو در کنار هم زنده گی کرده اند و هرگز اختلافی ندارند و حتا پدیدهء زشت تضاد مذهبی و قومی در آنان درز نکرده است. نمونهء آشکار این همدلی ها را در کوچه و بازار می بینیم که چگونه در کنار هم به کار و زنده گی شان صمیمانه و صادقانه ادامه می دهند و بر روی آن سیاستگران تسنن و تشیع تف می کنند و از آنان نفرت دارند که می خواهند با دامن زدن مسایل مذهبی و قومی مصیبت های موجود را به نفع شان فربه بسارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا