خبر و دیدگاه

حکمت حرف ” ع ” در مدنیت و زندگانی اسلامی

اسلام نه تنها باعث یک مدنیت بسیار عظیم شد، انسان و جامعه را در راستای انسانیت و کرامت انسانی تغییر داد و درین  بخش حرف  ” ع” نقش بارز بازی کرده است.
مدنیت اسلام به اساس سه  ” ع” به پا خاست . علم ، عبادت و عدالت .
اولین آیه اقراء بود یعنی بخوان و به استناد یک حدیث پیشوای اسلام اولین شیء که خلق شد قلم بود. شیخ فرید الدین عطار نیشاپوری چه زیبا گفته است
چو شمع از پی علم باید گداخت – که بی علم نتوان خدا را شناخت
وظیفه ای هر مسلمان است تا هر چیز را با دید علم بیبیند نه غیر آن. اسلام باعث به وجود آوردن تحقیقات علمی شد و ما از قرآن آموختیم که عین الیقین، علم الیقین و حق الیقین. یعنی با مشاهدات است که در قبال علم ما به حقیقت می رسیم .
عبادت رکن دوم تمدن اسلامی است. عبادت به معنی بندگی کردن است نه تنها نماز خواندن. پس وقتی خداوند به ما رحم میکند که هر کاری را که خداوند ( ج) و محمد ( ص) به ما هدایت و ارشاد کرده است اطاعت کنیم و راه رستگاری را به پیش گیریم. طور مثال وقتی ما مؤدب هستیم عبادت کرده ایم زیرا گفته است “مؤمن آن است که مردم از دست و زبانش در امان باشد”. وقتی ما نظیف هستیم ، عبادت کردیم زیرا گفته است ” نظافت نصف ایمان است”. وقتی نماز ادا می کنیم عبادت کرده ایم . وقتی به همسایه مهربان هستیم عبادت کرده ایم .
عدالت توازن معنی میدهد. همه جهان هستی به توازن خلق شده است و چون انسان جزء خلقت است باید با توازن باشد . پس در همه امور باید از توازن کار گرفت و اگر نه توازن را برهم می زنیم و راه ظلم را باز می کنیم. زیرا إنتی تز عدالت ظلم است. أنصاف ، حقوق مساوی أفراد ، عدالت اقتصادی و غیره توازن را إیجاد میکند و باعث آوردن صلح آدمی و اجتماعی میگردد.
زندگانی مسلمان هم با سه  “ع” استوار ساخته شده است . ع اول عقل است. در هر کار باید عقل را محور و أصول قرار داد. عقل جوهر انسانیت است. اگر ما از عقل کار نه میگیریم  در انسان بودن و مسلمان بودن ما شک خلق میشود. عقل سلیم در بدن سالم است .سالمیت عقل تنها به صحت خوب داشتن نیست بلکه اتکاء به علم است زیرا عاقل از علم و عبادت کار میگیرد. طور مثال یک شخص را کسی توهین میکند، این دیده میشود که نه در علم است و نه در أصول عبادت و نه اساس عدالت. پس شخص توهین کننده بی عقل است. چون بی عقل است جاهل است. ع دوم عقیده است. عقیده به اساس علم بنا شده است. قرآن می گوید ” وقر رب زدنی علما” یعنی الهی علم من را فزونی ده” عقیده بدون علم وجود ندارد . عقیده بدون علم انسان را به بیراهه می کشاند. آنانیکه عقاید خلاف توحید دارند برای این است که توحید را نیاموخته اند. جلای ایمان عقیده است . عقیده علمی که به اساس علم قرآن است نشانه ای جهت و راه یابی است. ع سوم عمل است . آنانیکه عمل ندارند برای این است که عقیده کامل ندارند و عقیده کامل ندارند برای اینکه أصول علمی عقیده را نیاموخته اند، علم و عقیده بدون عمل مانند این است که شما یک موتر لوکس خریداری کنید و از آن استفاده نکنید .
شش ع که در بالا تذکر داده شد توسط چهار ع دیگر به ما رسید که اگر این چهار ع نمی بود اسلام از بین میرفت . نقش این چهار ع  جامعه ساز و باعث توسعه تمدن اسلامی شد.
ع اول عبدالله مشهور به ابوبکر صدیق ( رض) است که نگذاشت أساس زکات از بین برود. ع دوم عمر ابن الخطاب (رض) است که اسلام را جهانی ساخت. ع سوم  عثمان ابن عفان است که به ما مصحف عثمانی را به یادگار گذاشت و ع چهارم. علی ابن ابی طالب است که به ما دستور زبان علمی را به میراث گذاشت و راه تفسیر و تأویل بهتر قرآن را باز کرد. خلفائ راشدین نقش عمده در حفظ اسلام ، معارف اسلام و أصول فکری و اقتصادی اسلام بازی کردند و اگر  این چهار شخصیت بزرگ تاریخ اسلام نه می بود دشمنان اسلام ، اسلام را نابود میکردند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا