خبر و دیدگاه

پیروزى یک سیاستمدار پشتون تبار در انتخابات پاکستان

(پیآمد ها و تبعات آن بر افغانستان )
قرار است عمران خان پیشتاز انتخابات اخیر پاکستان، بنابر دعوت اشرف غنى احمدزى، وارد کابل شود. سئوال اینست که عمران خان کیست و نتایج سفر و صدارت وى به کشور ما چه خواهد بود؟
عمران خان رهبر تحریک انصاف پاکستان که در انتخابات چند روز قبل از ٢٧٠ کرسى رقابتى پارلمان پاکستان با کسب ١١۵ کرسى، پیشتاز انتخابات پر چالش آن کشور است. براى تشکیل حکومت به ٢٢ رأى اضافى نیاز دارد. که در این خصوص، باب گفتگو را با شخصیت هاى مستقل و احزاب کوچک براى تشکیل حکومت ائتلافى گشوده است.
عمران خانِ پشتون تبار که دانش آموخته اقتصاد و سیاست از کشور انگلیس است بیشتر بعنوان یک ورزشکار و کسى که اغلب در امور خیریه مصروف بوده، در جامعه پاکستان شناخته شده است. او با ختم بازى در میدان کرکت، وارد بازى در عرصه سیاست شد.
عمران خان سیاستمدار ملى گرایى است که با شعار ایجاد پاکستان نوین، بیرون آوردن پاکستان از چارچوب سیاستهاى امریکا، محو فساد ادارى از ساختار حکومت پاکستان، تأمین صلح در مناطق پشتون نشین، رسیده گى بمشکلات مردم بى بضاعت به صحنه آمده است.
همانگونه که توقعات و انتظارات مردم پاکستان از وى بسیار است. چالش ها و موانع متعددى نیز در سطح منطقه و جهان فراراه وى قرار دارد که عبور از آنها درایت و قابلیت مضاعف مى طلبد. اما پرسش اصلى اینست که رویکرد او به افغانستان چگونه خواهد بود و پیآمد سیاست هاى وى به کشور ما که از نیم قرن بدینسو از مداخلات و آزمندى هاى پاکستان رنج مى برد، چه خواهد بود؟
قرأئن و شواهد بوضوح نشان مى دهد که عمران خان با عنایت و توجه غیر مستقیم انگلیس ها و حمایت و پشتیبانى مستقیم نظامیان بویژه اداره مرموز ISI تا اینجا رسیده است. نفوذ طبیعى و طولانى انگلیس در تار و بود ساختار پاکستان و وابستگى بى حد و حصر آنکشور به اربابش بر احدى پوشیده نیست.
انتقادات عمران خان از سیاستهاى امریکا در قبال پاکستان و شعار هاى سیاسى انتخاباتى وى مبنى بر مستقل ساختن کشورش از حصار استراتیژى هاى آسیایى امریکا، نشان از فاصله او با واشنگتن دارد. باز نمودن مرز میان افغانستان و پاکستان، راهبردى براى انتقال جنگجویان از آنسوى مرز به اینسو و تغیر جغرافیاى تروریزم و افراطیت از مناطق قبائلى آنسوى دیورند به خاک افغانستان است که هدف غایى آن تأمین صلح در مناطق پشتون نشین پاکستان مى باشد. او نه تنها با طالبان افغانى در اینسو مخالفت ندارد بلکه داعیه تروریستى شانرا نیز برحق مى داند که دلبستن به همکارى وى بر ضد طالبان، خیالى پوچ و واهى است.
هر چند بعد از سقوط طالبان و حضور پررنگ نظامى امریکا در افغانستان و بالتبع سایه و اثرات آن در کشور هاى همجوار، معادلات منطقه ى دچار دستخوش هاى جدى شد و ابتکار عمل را از بازیگران منطقه ى بخصوص پاکستان گرفت. اما پس از یکنیم دهه و با کمرنگ شدن نقش امریکا، بریتانیایى ها در پى ایفاى نقش فعالى در منطقه هستند.
در تداوم همین تحولات بود که نخست حکومت وحدت ملى که عمدتاً از مهره هاى وابسته به انگلیس تشکیل شده، جاگزین تیم کرزى شد که از وابسته گان پر و پا قرص امریکا بود. سپس در پاکستان حکومت نواز شریف که رابطه ى نزدیکى با واشنگتن داشت، در پى اتهامات و اعتراضات مخالفان کنار رفته، عمران خان بمثابه مهره ى همسو با لندن رویکار آمد.
هرچند حکومت وحدت ملى کابل و حکومت ائتلافى اسلام آباد ظاهراً بعنوان دو ستون موازى ایکه از یک منبع هدایت میشوند، تظاهر به همسویى و همنوایى نمایند و اقدامات مشترکى را در آینده نزدیک نمایش دهند. اما آینده نشانگر پیچیده گى بیشتر اوضاع در کشور ما، تمرکز مضاعف ترویستان به جغرافیاى افغانستان و گسترش جنگ در وطن ما خواهد بود.
علیرغم آنکه نگاه حاکمان ارگ به عمران خان، از تبارگرایى ساده لوحانه منشاء مى گیرد و زعامت او را ممد تداوم حکومت خود مى پندارند. اما رهبر تحریک انصاف، یک پاکستانى ملى گرائى است که منافع کلان کشورش را قربانى گرایشات اتنیکى لر او بر نخواهد کرد. او بود که مخالفت خود را با حملات هوایى امریکا بر وزیرستان با شدت ابراز نمود و خواهان خروج سربازان امریکایى شد.
زمان ثابت خواهد نمود که یکبار دیگر سیاست پیشه گان ناپخته و بى کفایت افغانستان، فریب مکارى ها و دغل بازى هاى سیاستمداران کارکشته، مزور و آزمند پاکستان را خواهند خورد. طوریکه امنیت و منافع پاکستان بقیمت تداوم بحران و تراژیدى مردم و کشور ما تأمین خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا