Uncategorizedخبر و دیدگاه

ائتلاف بزرگ ملی؛ چالش ها و فرصت ها

 

مشروعیت:

قانون اساسی کشور به شهروندان و نهاد های سیاسی و اجتماعی اجازه می دهد جهت پیش برد عمل کرد سیاسی، گروه های سیاسی/ اجتماعی تشکیل دهند و جهت رشد دموکراسی و نهادینه سازی مردم سالاری اقدام به تأسیس اپوزیسون وائتلاف سیاسی بزنند. مشروط بر اینکه أهداف نهاد ها بر روند دموکراسی مفید و منابع مالی انها شفاف باشد.

اهداف:

تا کنون مرام نامه ی از جریان مذکور بیرون نیامده است اما از متن اعلامیه ائتلاف اینها را بحیث اهداف آن بر جسته می سازد:

الف: ادعای قانون گریزی، بد تر شدن وضعیت اقتصادی، بد تر شدن وضع امنیتی، مهندسی در کمسیون انتخابات، انحصار قدرت و دور زدن توافق نامه دو جانبه که منجر به تشکیل حکومت وحدت ملی شد توسط آقای غنی ریس جمهور افغانستان. وعده پایبندی به تطبیق قوانین و درست کردن مواردفوق.

ب: جلو گیری از انتخابات غیر شفاف و تقلب زا؛

ج: تقویت اتحاد ملی؛

یک: تاکید بر وضعیت حقوقی معاون اول ریاست جمهوری؛

دوم: توزیع تذکره های برقی، عملکرد دولت را نا شیانه خوانده اند و خواهان تشکیل مجلسی از أرکان دولت، احزاب سیاسی، شخصیت های برجسته ملی، نمایندگان جامعه مدنی و تصمیم مشترک و جامع جهت رفع مشکل این موضوع که قابل قبول باشد برای همه مردم.

د: تاکید بر حاکمیت قانون و استقلال قوای سه گانه دولت بر أساس قانون اساسی و پیشنهاد تعدیل قانون اساسی.

ه: مبارک با فساد: بر مبارزه بافساد تایید شده است، ادامه فساد مانع حاکمیت قانون خوانده شده است. فساد روز افزون باعث حلوی از شایسته سالاری، توسعه اقتصادی و برگزاری انتخابات شفاف می گردد

و: رشد اقتصادی: بی أمنی باعث عدم رشد اقتصادی و فرار سرمامه ها.

موارد فوق نکات برجسته است که در اعلامیه ایتلاف امده است.

اعضای ائتلاف :

جمعیت اسلامی افغانستان، وحدت اسلامی مردم افغانستان، جنبش ملی اسلامی افغانستان، محور ملی مردم افغانستان، صدای قندهار بزرگ، صدای پکتیا بزرگ، صدای ننگر های بزرگ، شورای سراسری ترکمن ها، شورای مشورتی احزاب سیاسی شمال، نهضت اسلامی افغانستان، شورای اقوام پشه ی، حزب اعتدال افغانستان، شورای اقوام بلوچ، قزلباش، غوری تبار ها، جنبش رستاخیز وتغیر، گذار، توافق ملی تغیر، شورای ایماق ها، مجمع ملی، شورای سراسری عرب ها، هیواد پال خواک و دسولی کارون و شخصیت های انفرادی اعضای ایتلاف هستند.

نقاط اشتراک:

نطقه بلامنازعه ومشترک در میان اعضای ائتلاف به قول خودشان مخالفت با یکه تازی، خود محوری و خودخواهی ریس جمهور غنی است که به جریان ها و احزاب سیاسی مجال مشارکت در قدرت را نداده است. آقای غنی به مفاد موافقت نامه تشکیل حکومت وحدت ملی نیز پای بند نماند از همین رو اختلافات داخلی حکومت باعث ضعف بیشتر گردید

مخالفت با حکومت و اداره غنی برجسته ترین نطقه اشتراک اعضای ایتلاف است. ایا این موضوع باعث خواهد شد تا اعضای ایتلاف تا انتخابات ریاست جمهوری کنار هم بمانند؟ این سوال را زمان جواب خواهد داد.

نقاط افتراق:

از لحاظ ساختاری و طرز فکر اعضای ایتلاف باهم در یک دیگ نمی جوشند، جمعیت و وحدت احزاب جهادی، جنبش بقایای چپ و شریک در مقاومت مردم علیه طالبان و بقیه اعضای چپ و راست و ملی گرا مختلط اند. شخصیت های که اعضای ایتلاف اند نیز دارای پیشینه ی متفاوت و مربوط به جریان های مخالف اند و بعضی انها متهم به فساد گسترده بناء این ایتلاف مانند سایر ایتلاف ها در افغانستان نا متجانس و شکننده است.

حامیان سیاسی:

اگر قاعده بازی را حضور غرب، امریکا و ناتو در أفغانستان و تاثیر انها بر نظام قبول کنیم، در میان اعضای برجسته ایتلاف به جز صلاح الدین ربانی وزیر امور خارجه هیچ کسی در ایتلاف زبان مشترک با غربی ها ندارند، نمی دانم آقای ربانی با غربی در کدام سطح رایزنی قرار دارد؟ اعضای دیگر ایتلاف استاد محقق و جنرال دوستم حامیان منطقه ی و مردمی دارند اما زبان مشترک با غرب ندارند.

معاون مجلس نمایندگان که از اعضای ایتلاف از وابسته های مسکو خوانده می شود، اگر این موضوع دقیق باشد و حضور حامد کرزی در ایتلاف تایید شود که در این أواخر روابط نزدیک با روس ها و چینی ها إیجاد کرده است، غربی ها به ویژه امریکا این ایتلاف را در مقابل خویش می بیند به هر شکلی اعضای ایتلاف را تضعیف خواهد کرد تا شانس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نداشته باشند.

گزارش ها از حضور نماینده کرزی در مجلس اعلام موجودیت ایتلاف بود. رابطه کرزی با امریکا و غرب برهم خورده است اما او با کشور های مانند روسیه ، چین و هند زبان مشترک دارند و می تواند حمایت انها را حلب نماید، از او بحیث پدر فساد، تقلب و طالب پروری یاد می شود. خوشبختانه قانون اساسی برأی أو اجازه نمی دهد کاندیدای ریاست جمهوری باشد.

نتیجه:

رسیدن بقدرت سیاسی احزاب و شخصیت ها یا به عبارات دیگر مخالفت انها با جریان حاکم انها را کنار هم قرار داده است

ائتلاف می تواند برنامه واحدی برای انتخابات ریاست جمهوری آرایه کند؟

ایتلاف های که در افغانستان شکل می گیردبرنامه محور نیستند بل منافع محور استند، هنگام که پای برنامه و اهداف پیش بآید جریان های سیاسی را مکلف می سازد به منشور های حزبی مراجعه کنند احزاب شامل در ایتلاف دارای اهداف و برنامه های هم سان نیستند بناء دچار مشکل می شوند.

ظرفیت های در ایتلاف وجود دارد که کاندید ریاست جمهوری باشد، اما بعضی ازین شخصیت کاندید شدن شان باعث از هم پاشی زود هنگام ایتلاف می شود.

ایتلاف باید در محور یک جریان قوی تر “جمعیت ” بتواند کاندید ریاست جمهوری را با ترکیب صدر اعظم پشتون تبار از شخصیت های متجرب و نیک نام معرفی کند. و ریس جمعیت بتواند غربی ها را متقاعد سازد که این ایتلاف مخالف منافع انها اقدامی نخواند کرد، همچنان ایتلاف باید در صدد جلب جریان های موثر جوان و سنتی باقی مانده باشد تا میدان مامور سیاسی و مردمی خویش را بزرگ تر سازد. در غیر ان عمر ایتلاف کوتاه خواهد بود.

تیم غنی نیز بی تفاوت نخواهند نشت انها با إمکانات بیشتر و هم اهنگی بیشتر ناظر اوضاع اند احتمالا تلاش خواهند کرد تا از هر راه ممکن ایتلاف را بشکنند و بعضی اعضای ان را تطمیع و جذب نمایند. حملات ائتلاف صرف علیه غنی است امکان دارد داکتر عبدالله به ائتلاف یکجا شود یا ائتلاف با تیّم اجرائیه تیّم قوی تَر در برابر تیّم ارگ بسازند و یا عکس اینها…

معرفی کاندید ریاست جمهوری برای انتخابات ریاست جمهوری که متهم به چپاول دارایی های عامه نباشد پاک نفس، دارای سابقه روشن باشد، با جهان زبان مشترک داشته باشد، ضامن بقای ایتلاف است.

اگر ایتلاف نتواند برنامه و کاندیدای واحد معرفی کند دچار شکست خواهد شد.

افغانستان کشور استثنائی است پیشبینی ها دشوار اند، اما روابط تیم حاکم با امریکا و غرب می تواند در امر تقویت یا تضعیف ایتلاف موثر باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا