خبر و دیدگاه

در موج بازی های سنگین و پیچیدۀ استخباراتی، امیدی به فردای روشن وجود دارد

 

مردم افغانستان در حالی نخستین روز های ماهء مبارک رمضان را در موجی از خون و آتش سپری می کنند که حمله های تهاچمی و انتحاری طالبان  در سراسر کشور و به بویژه در شانزده ولایت به شکل بیرحمانه یی به شدت ادامه دارد و مردم ما آماج حمله های خونین ملیشه های دو کشور مسلمان یکی به نام جمهوری اسلامی پاکستان و دیگری جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. این دو دولت به ظاهر مسلمان و اما نامسلمان تر و خاین ترین ها به اسلام، با فرستادن ملیشه های شان زیر نام طالب و داعش جنگ خونینی را در سراسر افغانستان راه اندازی کرده اند که همین اکنون شهر های ولایت های فراه، میمنه، بغلان، غزنی، کندز شاهد حمله های خونین ملیشه های ایرانی و پاکستانی می باشد. این ملیشه ها از دو کشوری برصد مردم مسلمان افغانستان به گونهء بی پیشینه یی بسبج شده اند که بکی داعیه دار کاذب ام القرایی و تشیع سرخ و دیگری داعیه دار تسنن سرخ؛ اما در اصل شیطان های خوابیده در زیر لحاف ابریشمین اسلام که سخت مصروف طرح توطیه های خطرناک و ضد اسلامی از شاخ افریقا تا شرق میانه و جنوب و جنوب شرق آسیا هستند. امروز کشور های اسلامی از فلسطین تا سوریه، یمن، عراق، لیبیا و افغانستان در آتش توطیه های مداخله گرانهء آنان می سوزند. مداخله های بی شرمانهء آخوند های دروغین ایرانی و جنرالان کذاب و انتقام جوی پاکستانی در کشور های اسلامی و حمایت آنان از دولت های مستبد و گروه های افراطی در این کشور ها زمینه ساز مداخلهء کشور های غربی و بویژه امریکا شده اند. آخوند های ایرانی با بازی های پنهان با امریکا فرصت ریختن میلیارد ها دالر شیخ های خلیج و بویژه عربستان سعودی را به جیب امریکا شده اند. این آخوند ها که در اصل لبنانی اند و نه ایرانی مردم مسلمان ایران را ابزار بازی های سیاسی خود قرار داده اند تا هر روز جیب های شان از ثروت های ملت ایران بیشتر پر شود. آخوند های ایرانی و جنرالان پاکستانی که جز برای انتقام جویی زیر پوشش رسیدن به اهداف راهبردی شان در کشور های افغانستان، عراق، یمن، فلسطین و سوریه به چیز دیگری نمی اندیشند و مردمان این کشور ها را قربانی جنگ های نیابتی شان کرده اند تا جنرالان پاکستانی شکست افتضاح بار شان را در نبرد رویاروی با ارتش هند در سال ۱۹۷۶ با صدور تروریزم در این کشور بگیرند و آخوند های ایرانی برای انتقام گیری از شیوخ عرب و بویژه شیخ های وهابی سعودی  با استفاده از حضور امریکا جنگ مرگبار نیابتی را برضد ملت های این کشور ها به راه انداخته اند. آخوند های ایرانی و جنرالان پاکستانی که سیمای اصلی شان را زیر چتر تشیع و تسنن پنهان کرده اند، در اصل بدتر از آتیلا های تاریخ عمل می کنند که حتی چنگیز ها و بربر های تاریخ برآنان شرف دارد و در بیرحمی و قساوت درنده تر از حیوانات وحشی اند و وحشت آنان را در افغانستان در نخستین روز رمضان می توان درک کرد. جنرالان پاکستانی برای انتقام گیری از هند و آخوند های ایرانی برای انتقام گیری از امریکا، افغانستان را به میدان جنگ نیابتی شان بدل کرده اند. امریکایی هاهم برای پیشگیری از جنگ در کشور خود شان نمی خواهند جنگ در افغانستان خاموش شود و در برابر تروریستان ضعیف عمل می کنند تا جنگ را طولانی بسازند. در حالی که ملیشه های هردو کشور تحرکات بی ساقه یی را در افغانستان آغاز کرده اند و اما امریکا با نقض قرارداد امنیتی با افغانستان در برابر مداخله های هر دو کشور مصروف روز شماری است و هر روز از مردم افغانستان قربانی بیشتر می گیرد.

هرگاه امریکا بخواهد جنگ در افغانستان زود فروکش کند، بدون تردید از دامنهء آتش آن کاسته می تواند، مثلی که حکومت طالبان را در چند روز سقوط داد، می تواند تخت و تاج تروریزم را هم در چند روز سرنگون کند و اما به دلیل رسیدن به اهداف راهبردی اش با روسیه و پبشگیری از برتری جویی های اقتصادی چین، برضد تروریستان ضعیف عمل می کند که نه نابود شوند و نه برنده و فقط باشند تا جنگ ادامه پیدا کند و برای ادامهء چنین حالت نظام های ضعیف مورد نظر شان را در حد این که نه بمیرد و نه زنده باشد، حفظ و حمایت می کنند . این بازی نه تنها در سطح افغانستان؛ بلکه در سطح کشور های منطقه ادامه دارد. چنانکه از بازی های واشنگتن با ایران و بازی های پشت پردهء ترامپ با آخوند های ایران که راهء گفت و گو را با آنان باز گذاشته تا ایران حاضر شود، بورد سلاح های روسب خود را مانند کوریا کاهش بدهد. این در واقع نشان دهندهء سیاست سازش امریکا در پشت در های بسته با آخوند ها برای پبشبرد اهداف راهبردی شان است؛ زیرا امریکا می داند که ابران فربه مثال گاو شیری را برای واشنگتن دارد تا شیوخ خلیج را بیشتر بدوشد و هزینه های جنگی خود را در کنار استفاده از منابع معدنی کشور های مورد حمایت اش بخشی را از طریق فروش سلاح بدست آورد.

انکشافات در منطقه و جهان در موجی از دیپلوماسی های پیدا و پنهان موقعیت امریکا را وارد مرحلۀ خیلی پیچیده کرده است. این در حالی است که  افغانستان به میدان جنگ نیابتی امریکا، پاکستان، هند، ایران، روسیه، عربستان سعودی و چین بدل شده است و هر روز بر پیجیده گی اوضاع افغانستان می افزاید که خروج امریکا از برجام و برنامه های آن برضد پاکستان به وخامت اوضاع بیشتر افزوده است. از سویی هم امریکا پیش از این افغانستان را از چشم پاکستان نگاه میکرد؛ اما حالا این کشور را از چشم منافع خویش در افغانستان و منطقه میبیند که این را می توان برخورد مقطعی و یا راهبردی اضطراب آلود نام گذاشت. دلیل اش را شماری آگاهان امریکایی مانند؛ “بروس رایدی” افسر ارشد پیشین “سی ای ای” ومشاور ارشد پیشین در کاخ سفید درامور خاور نزدیک و خاوردور در حکومت بوش پسردر اخرین “گفت و شنود”با چند صاحب نظر دیگر در مورد افغانستان چنین می گوید: ” دودستگی چشمگیری درمورد سیاست خارجی امریکا در قبال افغانستان در کاخ سفید دیده میشود. گرچه بازنگری در مورد قضیه افغانستان و راه های بیرون رفت از بحران افغانستان توسط هیآت های تعین شده حکومت ترامپ صورت گرفت؛ اما هنوز کسی تعیین کرده نمتواند نتیجه چی خواهد بود.؟”

آشفتگی های سیاسی تازه موجی از دیپلوماسی گسترده و چندین جانبه را در سطح منطقه و جهان بوجود آورده است. وزیر خارجه ایران ۲۳ ثور سفر بین المللی خود را برای نجات توافق هسته‌ یی پس از خروج ایالات متحده، از کشور چین آغاز کرد. او پس از چین، از روسیه و بلژیک دیدار کرد. ظریف از چین و روسیه به عنوان دو کشوری که همیشه در کنار ایران بوده اند، یاد کرد و سفر به مسکو و بروکسل را مهم دانست. وی به دنبال رفع این نگرانی ها است که چگونه کشورهای اروپایی می‌خواهند تضمین کنند که منافع ایران از توافق هسته‌ یی حفظ و تامین می‌شود؛ اما این دور  مذاکرات ایران با اروپایی ها بدون نتیجه پایان یافت. این در حالی است که اروپا تمایلی به سوی روسیه و ایجاد یک نیروی مستقل دفاعی مستقل از امریکا است که دست رد نهادن اروپایی ها بر سینهء ترامپ در رابطه به برجام و ادامهء همکاری با ایران نشان دهندهء آن است. پاسخ مرکل به ترامپ که گفت بچه های اروپایی جوان شده اند و حالا دست شان به سر خود شان می رسد، گویای این مطلب است. سفر مرکل به کریمیا همزمان با کشیده شدن دهلیز هوایی میان روسیه و کریمیا هم در واقع معنای عصیان او در برابر امریکا و تمایل اش به سوی روسیه است. این حرکت در واقع نمایانگر دلسردی و سرخورده گی اروپایی ها از سیاست های ترامپ است که در آیندهء نه چندان دور معادلات سیاسی کنونی را برهم می زند. همچنین گاردین نوشت که بریتانیا نمی خواهد جوانان خود را قربانی خواست نادرست ترامپ کند. چنانکه همین اکنون اتحادیۀ اروپا خود را برای یک جنگ تجارتی با امریکا خود را آماده می سازد. این اتحادیه فهرستی از تولیدات امریکایی را به سازمان تجارت جهانی ارایه کرده که ممکن است شامل مجازات تعرفه های گمرکی باشد. این اقدام واکنشی است در برابر مجازات گمرکی بوسیلۀ امریکا بر واردات فولاد و المونیم که درماۀ مارچ اعلان شد و اتحادیۀ اروپا تا آغاز ماۀ جون از مجازات مستثنی شده است و اگر امریکا آن را تمدید نکند. در این صورت اتحادیه اروپا می خواهد آماده گی داشته باشد.  از سویی هم سفر بشار اسد به روسیه و این سخنانش در کریملین که وقت خروج نیرو ها از سوریه فرارسیده است. این هم بازتاب دهندهء خواست مشترک اسراییل و سوریه است که نشانهء نتایج سفر های پیهم نتانیاهو به مسکو می باشد که این هم بیانگر چرخش منطقه یی به سوی روسیه و دلسردی از سیاست های امریکا است.

از سویی هم ترکیه در صدد نزدیکی ازبکستان و امریکا است. چنانکه مرزایوف رئیس جمهور ازبکستان پس از دیدار با ادوغان در تاشکند آمادۀ سفر به امریکا شد. ترکیه به رهبری اردوغان که درهمه توطیه های خاور میانه سهیم و شریک بوده و خون مردمان سوریه از چکمه رهبران ان می بارد و تخته خیز و گذرگاۀ امن برای نیروهای داعش به خاک سوریه و عراق می باشد که همین اکنون هزاران داعشی پس از آموزش های نظامی با عبور از مرز های ترکیه وارد سوریه و عراق می شوند و از آنجا ناپدید و به کشور های دیگر منتقل می گردند. چنانکه پس از قرار گرفتن تروریستان در محاصرۀ  نیرو های سوری، سال گذشته در یک توافق میان تروریستان مخالف سوریه در “ذب دانی”جبل الشیخ منطقه یی میان جولان و لبنان با سازمان ملل صد تن تروریست بوسیلۀ سرویس ها به ترکیه منتقل می شدند. این تروریستان شامل احرار شام، جیش الاسلام، داعش و جبهه النصره بودند که هرکدام مزدور کشور های مرتجع عرب واربابان غریی خود اند. این نشان می دهد که ترکیه دهلیز انتقال تروریستان به کشور های سوریه وعراق می باشد. (*)گمانه زنی هایی وجود دارد که ترکیه شبۀ پاکستان نقش ویرانگر در خاورمیانه دارد. چنانکه چین یک دهلیز انتقال تروریستان مسلمان چینی را از مسیر تایلند ومالیزیا که به ترکیه میرفتند نابود کردند. این تروریستان برای آموختن استفاده از جنگ افزار های سنگین و خفیف وارد ترکیه میشدند و پس از اموزشها دوباره وارد خاک چین میشدند. درماه پیش اضافه تر از بیست تروریست به اضافه صد تن ازین آموزش دیده های تروریست را مالیزیا و تایلند با تماس به اداره های امنیتی چین به این کشور بر گرداندند که باعث احتجاج امریکایان گردید. اخطار های امریکا برای چین برای دوری این کشور از نظامی گری در دریای جنوب شرق آسیا بیرابطه به این موضوع ها نیست و از سویی هم صدور تروریزم به چین این کشور را واداشته تا حزب کمونست چین برنامه یی را روی دست بگیرد که اعضای حزب کمونست چین باید با خانواده های ایغوری در ولایت ژانگ که مسلمان اند یکجا زندگی کنند تا انان را زیرنظر داشته باشند و حتا گفته می شود که کمپ ها ی برای شستوشوی مغزی ایغور ها ایجاد شده تا انان را مغز شویی کنند.

امریکا برای مهار برتری جویی های اقتصادی چین  و یافتن مسیر جدید اکمالاتی و عقب نشینی، برنامه های گوناگونی را روی دست دارد و می خواهد تا با استفاده از ترکیه، روابط اش را با ازبکستان بهبود ببخشد تا در صورت به وخامت رفتن رابطه میان واشنگتن و اسلام آباد از ازبکستان بحیث مسیر اکمالاتی و یا هم در صورت وخامت اوضاع محلی برای عقب نشینی نیرو های خود استفاده کند. چنانکه  پس از تیره شدن روابط امریکا و پاکستان، در سال ۲۰۱۵ میلادی ازبکستان حاضر به همکاری با امریکا شد. از سویی هم رئیس جمهور ازبکستان در این سفر قرار داد تسلیحاتی به ارزش ۸.۴ میلیارد دالر را با امریکا امضا کرد. هرچنند پاکستان نقش خیلی مخرب و خطرناک را در سیاست منطقه یی و بویژه در پیوند به افغانستان دارد؛ اما قرار گرفتن پاکستان میان هند و افغانستان و افغانستان و ایران، برای این کشور موقعیت برتری داده است و از سویی هم  داشتن زراد خانۀ اتومی پاکستان می تواند، روزی سپر دفاعی کشور های آسیای میانه و ایران در برابر هند و نفوذ دیپلوماسی اش بر کشور های یادشده باشد.

با توجه به ګفته های بالا، هنوز زود است که انتظار به پایان رسیدن کشالۀ افغانستان و ختم تراژدی خونین آن را  با پس و پیش کردن مهره های تازه و نو داشت، نه تنها این رمضان؛ بلکه رمضان های دیگری را هم باید در موج های خون و آتش سپری کرد و جام های خونین تر از این را در موج بی سرانجامی های خونین ناگزیر به استقبال گرفت؛ مگر این که حوادث تازۀ غیر مترقبه یی چون یازدهم سپتمبر ظهور کند که اهداف راهبردی کشور های جهانخوار منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار بدهد، بازی های راهبردی و کلان را تحت شعاع خود درآورد و موج تغییرات فاحشی را در منظقه و جهان بوجود آورد که افغانستان هم شامل آن شود. در غیر این صورت امیدی برای فردا های روشن وجود ندارد. یاهو

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا