خبر و دیدگاه

وفـاق ملیِ نانوشته در برابـرِ سیاست‌های ارگ

روز جمعۀ گذشته، کابل شاهد تجلیل و یادبود از دو شخصیتِ سیاسیِ کشور بود. مراسم یابود از درگذشت مارشال فهیم، معاون پیشین رییس‌جمهور در تالار لویه جرگه و مراسم یادبود از کشته شدنِ عبدالعلی مزاری رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان در «مصلای مزاری» در غرب کابل. در هر دوی این مراسم، سخنرانان به توصیفِ هر دو شخصیتِ سیاسیِ کشور پرداختند و کارنامه‌هایِ آنان را یادآوری کردند اما نکتۀ مهم این بود که قریب به اتفاقِ سخنرانانِ این دو مجلس، از کارکردهای دولت وحدت ملی انتقاد کرده و گفتند که سیاست‌های تبعیضی و حرکت‌های نفاق‌افگنانه از آدرس مدیریتِ سیاسی کشور، افغانستان را به مرحلۀ خطرناکی سوق داده است. اتفاق نظرِ سخنرانان این بود که دولتِ آقای غنی دارد روی طرح‌هایی کار می‌کند که دیگر به نفع نظام و کشور نیست؛ از جمله بحث واگذاری چندین ولایت برای طالبان و سیاست‎‌هایِ غیرمنصفانه‌یی با این محتوا ‎که یک ملت قربانی بدهد و دیگری حاتم‌بخشی کند.
سیاست‌های حکومت ولو زیر نام صلح، برای مردم پرسش‌برانگیز و غیرقابل اعتماد شده و حتا آه و افغانِ متحدانش را نیز بلند کرده است. این وضعیت، نشان می‌دهد که سیاست‌های حکومتِ آقای غنی به‌شدت متأثر از انگیزه‌های نفاق‌افگنانه به خیالِ باطلِ جایِ پا باز کردن برای خود در بین یک قومِ خاص است. حال آن‌که این رویکرد به‌شدت مورد انتقادِ همۀ نخبه‌‎گانِ از همۀ اقوام شریفِ کشور قرار گرفته است. در برابر چنین سیاستی اما طرح‌های مختلفی نیز ارایه شده است همین اکنون، بیشتر جریان‌ها و شخصیت‌ها چه در داخل و چه هم در بیرون حکومت آقای غنی، در برابر برنامه‌هایِ وی قد علم کرده‌اند و همه در صددِ ارایه طرح‌هایی به هدفِ تغییر وضعیت برآمده‌اند.
این نشـان می‌دهد که واکنش‌های یکسان در سرتاسرِ افغانستان در برابرِ سیاست‌هایِ شدیداً انحصارگرایانه و تک‌روانۀ ارگ شکل گرفته است. این واکنش‌ها در صورتی که انسجام یابند، می‌تواند فشـاری باشد برای اصلاح سیاست‌هایِ آقای غنی و یا هم جرقه‌یی برای ارایۀ یک بدیل.
اکنون آقای غنی با سیاست‌های به‌شدت قومی و در عینِ حال مافیایی و انحصارگرایانه‌اش، سبب شده که همۀ گروه‌ها و جریان‌های سـیاسی به نحوی از انحا در برابر آن عرض اندام کنند. این خود فرصتی را برای این جریان‌ها مساعد می‌سازد تا در برابر آن، به یک صف‌آراییِ درست و منطقی دست بیابند. چنان‌که هم‌اینک نیز احساس می‌شود که جریان‌های سیاسی در برابر سیاست‌های آقای غنی، به یک وفاق ملیِ اعلان‌نشده دست یافته‌اند؛ اما خوب است که همۀ این حرکت‌ها و واکنش‌ها در محورِ یک سلسله مشترکات بسیج گردند تا در نهایت، به یک وفاقِ ملیِ اعلان‌شده در برابر کارنامه‌های منفیِ ارگ دست یابند.
این مهم، به مردمِ افغانستان این نوید را می‌دهد که دیگر هیچ حاکم و زمام‌داری نمی‌تواند به خواستِ ملت بی‌توجه باشد و با بازی‌های قومی، کشـور را به سمتِ بی‌ثباتی و تجزیه سوق دهد. هم‌اکنون خطراتی که از ناحیۀ سیاست‌های ارگ و حلقۀ انحصارطلبِ آن افغانستان را تهدید می‌کند، به‌مراتب جـدی‌تر از خطراتِ امنیتی و نظامی‌یی است که از سوی طالبان بر ما وارد می‌شود. تدوین سیاست‌های تبعیض‌آمیز و داغ ساختنِ اختلافات قومی و تباری توسط ارگ، منشایِ تمام بی‌نظمی‌ها و نابسامانی‌هایِ سه‌ونیم ‌سالِ اخیر است. باید این سیاست‌ها متوقف گردند و ارگ از محاصرۀ توطیه‌گرانِ تمامیت‌خواه بیرون شود. این رسالتِ نخبه‌گان، سیاسیون و همۀ جریان‌های سـیاسی و تأثیرگذارِ کشور است که در برابر وضعیت موجود، زیر چتر «وفـاق ملی» گرد آیند و از اتفاقاتِ دلهره‌آوری که در آینده گریبان افغانستان را خواهد گرفت، پیش‌گیـری کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا