خبر و دیدگاه

شکست‌ها و فریبکاری‌هایِ پی‌درپیِ ارگ

در روزهای اخیر، تصویرهایی از سوی دفتر مطبوعاتی ریاست‌جمهوری به نشر رسیده که گویا اشرف‌غنی رییس حکومت، برای مشوره‌خواهی، با شماری از سرانِ جهـادی دیدار کرده است. در اعلامیۀ ارگ گفته شده که این دیدارها به هدفِ رای‌زنی روی مسایلِ مهمِ کشور صورت گرفته است.
البته دیدار با سرانِ جهادی و متنفذین قومی، رسمِ تازه‌یی در ارگ نیست. این رسم از زمانِ آقای کرزی رییس‌جمهوری پیشین آغاز یافت و تا به حال ادامه دارد. اما تفاوتِ این دیدارِ آقای غنی با دیدارهای گذشته‌اش در این است که او این‌بار به‌صورتِ انفرادی و جداگانه خواسته است که با سـران جهادی دیدار داشته باشد. در بسیاری موارد، وقتی او می‌خواست با سران جهادی و یا متنفذین قومی دیدار کند، آن‌ها را به صورتِ دسته‌جمعی به ارگ ریاست جمهوری دعوت می‌کرد و ضمن ارایۀ یک غذای مفصل، در مورد برخی مسایل نیز با آنان صبحت می‌کرد. این صحبت‌ها مسلماً مشکلی از مشکلاتِ کشور را حل نمی‌کردند و نه هم پس از این می‌کننـد؛ زیرا آقای غنی هیچ وقت مشورۀ این افراد را نه جدی گرفته و نه هم به آن‌ها عمل کرده است. هدف اصلیِ آقای غنی از چنین دیدارهایی، این است که مشکلاتِ شخصیِ خود را به گونه‌یی حل کند و هر زمان که به دلیل ندانم‌کاری‌هایِ خود برایش مشکلی به وجود ‌آمد، با استفاده از برخی چهره‌های جـهادی و قومی، راه گریزی برای آن بیابد.
برخی منابع به صورتِ تلویحی از ماهیتِ دیدارهای تازه و انفرادیِ‌ِ آقای غنی با سران جهـادی و متنفذین قومی پرده برداشته‌اند ولی هنوز هم به صورتِ دقیق مشخص نیست که آقای غنی در دیدار با هریک از آن‌ها در ارگ چه مسایلی را مطرح کرده است. اما می‌توان از نوع گزینش افراد و شیوۀ تک‌دیداری آن، به این امر متیقن شد که صحبت با هریک از این افراد با آجنـدای مشخصی همراه بوده و آقای غنی قصداً با هرکدام جداگانه دیده است. چون حرف‌هایی را که می‌خواسته با حکمتیار بگوید، بدون شک نمی‌توانسته با استاد سیاف در میان بگذارد و همین‌طور صحبت‌هایی را که با خلیـلی در میان گذاشته، نمی‌خواسته که به محقق بگوید.
آقای غنی این بار تلاش کرده که هریک را به شکلی که خود می‌داند، بفریبد و در راستای هدف‌هایِ خود اسـتفاده کند. برخی منابع می‌گویند بحث اصلی در ارگ این بوده که آقای غنی می‌خواهد شـورای تازه‌یی زیر نامِ شورای بزرگان ایجاد کند و برای همین منظور با این افراد دیدار کرده است. اگر این گفته درست باشد که زیاد دور از تصور هم نمی‌نماید، به هیچ صورت هدف در خورِ تأمل و قانع‌کننـده‌یی برای این دیدارها نیست. شاید به صورتِ ضمنی، آقای غنی از این افراد خواسته باشد که برای کاهش تنش‌ها در کشور شورایی از بزرگان ایجاد شود تا به صورتِ جمعی و توحید شده، پیشنهادها و خواسته‌ها در اختیار او قرار بگیرند.

در همین حال، برخی منابع از بحث و مشوره در مورد انتخابات آینـده نیز در این دیدارها سخن گفته‌اند. گویا بخشی از آجندای ارگ در این دیدارها این بوده که نظر سـران جهادی را در مورد انتخاباتِ آینده بداند و یا دیدگاه‌های خود را با آن‌ها در این مورد شریک بسازد و از آن‌ها بخواهد که از این دیدگاه و احتمالاً طرح حمایت کنند. برخی منابع می‌گویند که ارگ متوجه شده که برگزاری انتخابات در افغانستان با چالش‌هایی مواجه است و به همین دلیل تلاش‌هایی را آغاز کرده که هم برای به تأخیر انداختنِ انتخابات پارلمانی و حتا برای به تأخیر انداختن انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۹ نیز رای‌‎زنی کند و از حالا ذهنیت‌ها را در این مسیر با خود همسو بسازد تا اگر با مانعِ جـدی‌یی مواجه شد، از آن‌ها برای حل مشکل استفاده کند.
از سوی دیگر، بحث مشروعیت و ادامۀ حکومتِ فعلی هم از نگرانی‌های اصلی ارگ بوده می‌تواند. بر اساس توافق‌نامۀ سیاسی، عمر حکومت وحدت ملی به پایان رسیده و این حکومت، دیگر مشروعیت قانونی ندارد. ولی آقای غنی نگرانِ این مسأله نیست، چون او می‌تواند با علم کردن قانون اساسی و گرفتن فتوا از دادگاه عالی، برای این معضل راه حلی بیابد. مشـکل آقای غنی در جای دیگری است و او گویا به همین دلیل با سران جهـادی دیدار کرده است. دغدغۀ او این است که اگر انتخابات ریاست جمهوری در کشور به هر دلیلِ ممکن برگزار نشود، ادامۀ کار او چه می‌شود.
ظاهراً آقای غنی درک کرده که به دلیل سیاست‌هایِ متکبرانه و حذف‌گرایانه‌اش حالا نزدیک‌ترین کسانِ او هم به وی باور و اعتماد ندارند و خواهان ادامۀ قدرتِ او نیستند. برخورد آقای غنی با متحدانش به گونه‌یی بوده که همه را نسبت به خود بدبین و بی‌اعتماد کرده است. برخی آوازه‌ها وجود دارد که حتا میانۀ او با مشاور شورای امنیتش نیز چنـدان بر وفقِ مراد نیست و این دو در هفته‌های اخیر به یکدیگر به دیدۀ شک می‌نگرند.
در چنین وضعیتی، آقای غنی نیاز دارد که حمایت‌های بیرونی و به ویژه سران جهادی را متوجهِ خود سازد. البته در کنار این مسایل، بحث بلخ نیز همچنان به قوتِ خود باقی است. آقای غنـی که فکر می‌کرد به آسانی و سازش با یکی ـ دو تن می‌تواند به کارِ عطـا محمد نور در بلخ پایان دهد، ولی حالا متوجه وخامتِ اوضاع و پیامدهای تصمیمِ خود شده است. آقای غنی نه تنها نتوانست که آقای نور را از بلخ بیـرون کند، بل به پشتیبانی مردمی و شکل‌گیری یک اجماع ملی در مورد حمایت از آقای نور کمک کرد و حالا آقای نور به قطب اصلیِ مقاومت در برابر تمامیت‌خواهی تبدیل شده است.
این مسایل در مجموع می‌توانند از نگرانی‌های ارگ به شمار روند که در دیدارهای آقای غنی با سران جهادی احتمالاً بازتاب یافته‌اند. اما از همین حالا دیده می‌شود که حمایت از طرح‌های آقای غنی به میزان قابل ملاحظه‌یی به شکسـت انجامیده است.

 ماندگار/شنبه ۲۱ دلو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا