خبر و دیدگاه

بى نیازى از پاکستان به قیمت نیازمندى به هند و ایران

اشرف غنى در سفرش به هند و با اشاره به دهلیز هوایى میان دهلى و کابل، با کنایه ى سیاسى به پاکستان گفت که ما دست دوستى بسوى پاکستان دراز نمودیم اما آنها دست رد به سینه ى ما زدند. اما آنچه را از زمین اش نتوانستیم حاصل کنیم،  امروز از فضایش بدست مى آوریم.
آیا افغانستان قادر خواهد شد به کمک هند و ایران، همسایه حریص و مداخله گرش پاکستان را دور بزند و از آن بى نیاز شود؟
 کشور پاکستان از بدو پیدایش در صحنه سیاسى منطقه و جهان، بعنوان وارث منازعه دیورند، پیوسته روابط پر نشیب و فرازى را با افغانستان تجربه نموده است. چنانچه در مقاطعى از تاریخ دو کشور مسلمان و همسایه حتى تا مرز تقابل نظامى نیز پیش رفته اند. در مقابل هند بمثابه ى دوست تاریخى و عنعنوى، در روابطش با دولتهاى متفاوت افغانستان، ثبات پایدارى را دارا بوده است. رقابت و تخاصم این دو کشور در صحنه افغانستان، همواره یکى از پیچیده گى هاى سیاست خارجى افغانستان بوده و است.
پاکستان مدام از نفوذ رقیبش هندوستان در افغانستان نگران بوده و این نگرانى را دلیل موجه ى براى دخالتش در امور افغانستان عنوان نموده است. سیاستگزاران پاکستانى همواره تلاش نموده اند تا نه تنها از افغانستان بحیث عمق استراتیژیک در برابر رقیب شان استفاده نمایند، بلکه کشور ما را بحیث معبرى براى ورود به آسیاى میانه نیز در نظر دارند. و در این راستا پیوسته در جهت ایجاد حکومت تحت الحمایه در کابل کوشیده اند. در مقابل هند با پراگماتیزم سیاسى و واقع نگرى بر روابط شان با افغانستان در جهت تطبیق دکترین نظامى فشار دو جانبه بر اسلام آباد، سرمایه گذارى نموده اند.
حضور جامعه جهانى در افغانستان که باعث آرایش جدید سیاسى در منطقه گردید، رقابت این دو کشور را در صحنه نا پایدار افغانستان متحول نموده، تشدید بخشید. در گذشته همسویى روسیه با هند و همآهنگى چین با پاکستان، بر پیچیده گى آن افزوده بود که بعد ها حمایت ضمنى انگلیس از دیدکاه ها و منافع پاکستان و منافع استراتیژیک امریکا در نزدیکى با هند، مانع از گرهگشایى افغانستان از این معضل سیاسى شده است. حالا که ائتلاف روسیه، چین، پاکستان و ایران در برابر محور امریکا، هند و افغانستان قد راست نموده . گره ى دیگرى بر کور گره معضل افغانستان افزوده است. و ما را در برابر این سئوال قرار داده است که :
چه باید کرد؟
عده ى از صاحبنظران، حفظ سیاست کثیر المحور خارجى را براى حال و آینده افغانستان معقول و مناسب میدانند. برخى دیگر از تحلیلکران ، راه بیرون رفت از این بن بست را در انتخاب افغانستان میان دشمن نزدیک و دوست دور میدانند. و اما دولت ضعیف و نیازمند افغانستان در طول این ١۶ سال اخیر ناتوانى اش را در حفظ تعادل میان ایندو رقیب تاریخى به اثبات رسانده است.
در حالیکه ما مدیون کمکهاى سخاوتمندانه ى هندوستان در باز سازى کشور خویش هستیم و این دوستى را غنیمتى بزرگ از یک دوست دیرینه و منطقوى خویش میدانیم. از سویى دیگر نه تنها نیاز ما به بندر کراچى بعنوان شاهرگ حیات اقتصادى ما در اختیار پاکستان قرار دارد بلکه کلید صلح و جنگ، که التیام بخش زخم هاى خونین چندین ساله ى ماست، نیز بدست این کشور مزور، حریص و مداخله گریست که از آن بحیث ناخن افگار علیه ما استفاده میکند.
با در نظر داشت پیشینه ى تاریخى و پیش زمینه ى تحولات کنونى، آیا باز شدن دهلیز هوایى میان دهلى و کابل و یا  انتخاب گزینه ى بندر چابهار بجاى بندر کراچى براى طولانى مدت به نفع افغانستان خواهد بود یا خیر ؟ آیا این گزینه ما را از چاله به چاه نخواهد انداخت؟ و از نیازمندى امروز که به پاکستان داریم، به وابستگى جدى به دو کشور ایران و هند سوق نخواهد داد؟ آیا مسیر طولانى چابهار، بدیل خوب و بصرفه ى براى اقتصاد ناتوان ما خواهد بود؟ آیا با فراغت از پاکستان، در آینده با شرط و شروط هند و ایران مواجه نخواهیم بود؟
از همه ى اینها که بگذریم، باید محاسبه نمائیم که آیا منافع و سودی که افغانستان از دوستی با هند به دست آورده و می آورد، بیشتر از زیان و خساراتی است که از سوی پاکستان دیده  و می بیند؟ آیا افغانستان از دوستی با هند در جهت منافع ملی خود بیشتر استفاده کرده یا پاکستان از این دوستی در بی ثبات سازی و دوام خصومت با افغانستان در اقناع افکار عمومى ملت شان و در جذب همدردى و همنوایى کشور هاى اسلامى بهره جسته است؟  اگر مشکل هند و پاکستان به نحوى حل شود و یا فروکش نماید. در آنصورت گزینه ى معقول فرآروى افغانستان چه خواهد بود؟
اینها سئوالاتى است که خوشبینى هاى ایجاد شده از نزدیکى با هند را در هاله ى ابهام و در چنبره ى پرسش قرار مى دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا