به پشتونهای شریف توهین نکینم؟

خودم بارها، شهیر داریوش امروز و دهها جوان غیر پشتونِ دیگر میشناسم که بارها نوشتهاند، وقتی دولتمردان پشتونتبار گلی به آب میدهند، به قوم پشتون، و پشتونهای شریف توهین نکنید. و باور هم دارم که تمام پشتونها تمامیتخواه، سُلطهطلب و عدالتگریز نیستند.
مگر بگذارید امروز بپرسم که شرافت تباری را چگونه میسنجیم؟ از روی کدام عمل خِردپَسندشان؟
از عبدالرحمن تا امروز، انتحار کننده، انفجاردهنده، زورگوی، تمامیتخواه و با ارزشیهای انسانی ناآشنا دولتمرد و سیاستپیشهٔ پشتونتبار بوده و است که برای نگهداری قدرتش، پدر کشته است، برادر کور کرده است و خاک فروخته است.
وقتی پشتونهای باشرف در بیشتر از صدسال نتوانستند شرافتمندی، برادری و عدالتباوری خود را با ازمیانبرداشتن این سرطانها ثابت کنند و نگذارند هر بیسروپایی به نمایندگی از آنها خون بریزد و سرزمینی را در بیشتر از صد سال به ماتم بنشاند، به دردمندی چگونه بگویم که توهین نکن!؟
کجاست آن جوان با شرف پشتون که پیکر خونآلود هزاره و تاجیکی را که از برای حقطلبیاش کشته میشود به شانه بگیرد؟
اصلن، به گفتهٔ وطنی بلا ده پس هزاره و تاجیک، کجاست جوان پشتونتباری که برای رهایی خودش از چنگ این سرطانها مبارزه کند؟