خبر و دیدگاه

من افغان نیستم، تاجیک افغانستانی هستم

 ما باور داریم که افغانستان خانه مشترک همه  افغانستانی هایست که قرن ها در این جغرافیا زیست داشته اند باوجود تمام بی عدالتی ها وسرکوب گری ها بنام اقلیت های قومی توسط حکومت ها و شاهان مستبد، هیچ کسی موفق به حذف و نابود ساختن قوم مشخصی نشد.
سایر اقوام غیر پشتون ریشه در عمق جغرافیای افغانستان دارند، هیچ کسی مالکیت اقوام غیر پشتون را در افغانستان رد نمی کند، پس چرا این جمیعت میلیونی هویت مربوط به خود را در اسناد وسمبول های رسمی دولتی مثل، شناسنامه، بیرق، پول، سرود ملی …نداشته باشند؟
 این ذهنیت فاشیستی  و سیاست ماکیاولی با کدام پس منظر در قرن بیست و یک دوباره سرمنشا می گیرد؟
  اعدام های صحرایی، تجاوز به زن، زن ستیزی، انواع شکنجه های روحی وفزیکی، کوچانیدن باشنده گان بومی مناطق،ضبط ملکیت ها و تبعید مردم از مناطق اصلی شان، جابجای ناقلین در شمال افغانستان و تطبیق سیاست های پشتونوالی توسط ناقلین در مناطق غیر پشتون، حذف هویت اقوام غیر پشتون… از میراث های عبدالرحمن خان، نادرغدار و  ظاهر شاه است  که فاشیست ها و طالبان نکتایی دار و تفنگ دار با روش های نه چندان متفاوت آنرا سرخط سیاست و قلدری های امروزی خود قرار داده اند.
عمومی ساختن ارزش های قبیله وی نسبت به ارزش ها نوین و تلاش ها برای همگانی ساختن و تطبیق آن بالای تمامی ملیت ها در کشور کثیر القومی مثل افغانستان، ایجاد حکومت تک قومی در محور قبیله مشخص، تحمیل هویت خود بالای دیگران، بی باوری به دموکراسی، گند زدن در انتخابات … روش حکومت داری این گونه ی هیچگاه ما را به سوی ملت شدن، نخواهد برد.
این کشور زمانی به هم بستگی و یک پارچه کی خواهد رسید که هوای هویت زدائی وبینش شهروندان براساس درجه(اول-دوم-سوم)  و مطرح ساختن ترکیب ملیتی در زندان ها  از  کله ی سیاست مداران فاشیست ارگ دور شود.  در غیر آن هیچ کسی از این وضیعت سودی نخواهد برد حتی هواداران ارگ و پشتیبانان ذکر واژه افغان در شناسنامه ها.
اگر حکومت وسیاست مدار های خود فروخته فعلی  هوای استبداد عبدالرحمن و نادرشاه  … را در سر داشته باشند مطمئنا” برای حذف هویت های اقوام غیر پشتون همان طوریکه دیگران موفق نشدند این ها نیز موفق نخواهند بود، جز تاپه ننگ فاشیستی را در پیشانی خود هک خواهند کرد و این آخرین میراث فاشیست های قرن بیست و یک در تاریخ معاصر افغانستان خواهد بود.
ما اگر می خواهیم به وحدت وهمدیگرپذیری برسیم باید از تجارب و بینش سیاسی سایر کشور ها حد اقل پند را بگیریم هیچ کشوری در جهان مربوط به قوم وملیت خاصی نیست، اما همدیگر پذیری و تعریف مشخصی از هویت وارزش های تمامی ملیت ها و خورده فرهنگ ها بدور از هر گونه تبعیض نژادی ملت های جهان را تشکیل داده است، مثلا؛  هند ازجمله بزرگترین کشور کثیرالقومی با جمیعت ۱.۲ میلیارد و ۲۲ زبان رسمی ونوشتاری و بیشتر از هزار زبان خورد و کوچک و کشوری معرف به هزار ادیان است اما هیچ قومی از هویت و ارزش هایشان محروم نگردیده اند، سمبول های ملی، بیرق، پول … همه آینه تمام نمای تمام شهروندان شبه قاره هند است. درحالیکه ما نه وسعتی مانند هند داریم و نه تعدد ادیان ونه تعدد زبان را با بزرگی هندوستان.
از پیشینه تاریخی واژه افغان چنین برداشت میشود که این واژه خطاب به  قوم مشخصی است که به زبان پشتون حرف می زنند وفرهنگ مشخصی پشتونی دارند  ونسبت دادن واژه افغان به سایر اقوام غیر پشتون جعل هویت دیگران است که تحمیلی بالای دیگران قبولانده شده واستدلال یک تعداد موافقین درج کلمه افغان در شناسنامه ها؛ یکی دو آثاری است که زیر سایه درباریان و مزد بگیر مستبد نوشته شده ودر آن از ذکر نام تمام اقوام در زیر یک نام، نام گرفته شده است.
آنچه برای ما مهم است این است که جهان باید ما را در روشنی هویت اصلی ما بشناسند نه با هویت جعلی. در قرن بیست یک ما هستیم که در مورد سرنوشت وهویت ما تصیم می گیریم که کی هستیم وما تاریخ جعلی نوشته شده توسط نویسنده های شاهان دیکتاتور پشتون را اصلاح خواهیم ساخت.
تحمیل ذهنیت قبیلوی منحصر به یک قوم خاص بالای همه، نشانه دیکتاتوری واوج فاشیستی است. همان گونه که طالبان انسان می کشند، ارگ نشینان هویت مردم را می کشند که تفاوت چندانی بین فاشیست های ارگ و طالب در پیوند با قضیه شناسنامه های برقی وجود ندارد.
بناً ما با رااندازی تظاهرات مدنی، کمپاین های سراسری و همگانی ساختن اعتراض ما در شبکه های اجتماعی خواهان تعدیل دوباره فرمان اخیر رییس جمهور در مورد ذکر تمام ملت ها تحت نام افغان در شناسنامه های برقی هستیم ، و به رسم اعتراض تا زمانی که هویت اصلی ما درج شناسنامه ها نشود توزیع شناسنامه ها را تحریم می کنیم، این حرف میلیون ها شهروند این سرزمین است باید به آن احترام شود.
انتظار ما این است که در قرن بیست ویک در بینش های کهنه سیاست مداران تغیر ایجاد شود، حقوق شهروندی وتساوی حقوق میان تمام شهروندان منحیث یک اصل در حکومتداری وسیاست مطرح باشد نه دیدگاه های قبیله ی وتحمیل آن بر دیگران.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. درود وسلام خدمت استادان معزز نویسنده گان ادب از مقالات شایسته همه ای تان ابراز سپاس می نمایم
    یعدن دوست مهربانم میشود که لینک تان را با تارنمای بنده وصل کرده تا ازمعلومات یک دیگر مستفید شویم

    تارنمای پامیریان واخانیان

    باعرض حرمت اسدبیگ سیحون اسدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا