توافق‌نامه سیاسی که اساس حکومت‌وحدت‌ملی و تطبیق آن اصلی‌ترین مسئولیت این حکومت است و بحث تغییر ساختار سیاسی مهم‌ترین مورد آن می‌باشد. زمانی از تغییر ساختار سیاسی می‌گوییم به این معنا نیست که چرا داکتر عبدالله بحیث رییس اجرائیه،در یک میدان سفید بدون حریف توپ را به گول نمی‌زند. بلکه در مقابل عملن تیم ارگ نیز با جدیت بازی دارد تا مطابق بر همان باور قبیله از توپ تغییر ساختار نظام گول نخورد.
اگر در این بازی داکتر عبدالله «لیونل مسی» میدان سیاست هم باشد قادر به زدن گول نیست تا این‌که هم‌تیمی‌های بازی در یک هماهنگی نزدیک و حمایت و پوشش یکدیگر فُرصت را مهیا نکنند. بناً عدم تطبیق توافق‌نامه سیاسی به‌ویژه تغییر ساختار نظام سیاسی در این مقطع زمانى باخت تیمی است که هیچ بازیگرى از میان این خودش را برائت داده نمی‌تواند.
مذاکره، گفتگو و معامله سیاسی اصل پذیرفته شده در بازی‌های سیاسی است اما به چه قیمت و بهایی؟ امروز همین ساختار سیاسی متمرکز انحصاری قدرت است که طرف به هیچ مذاکره، گفتگو و معامله سیاسی را که پای آن امضاء کرده اخلاقاً مراعت نمی کند. آیا ایجاب نمی کند همین ساختار ناعادلانه قدرت را هدف اصلی قرار داد تا چند امتیاز سیاسی مقطعی؟
اگر صدایی برای خواست‌های مردمی و حزبی تان دارید هیچ امتیازی بزرگتر از تعریف جایگاه مردم تان در ساختار آینده قدرت با شکستن ساختار کنونی ندارید. یادتان باشد دور زدن ریاست اجرائیه و نقش داکتر عبدالله در حمایت از تغییر ساختار قدرت، پشت کردن بر منافع مردم در شکل بندی قدرت آینده است.
نکته: بحث توزیع شناسنامه های برقی و اصلاحات انتخاباتی حین بازی است که ارگ به هیچ وجه حاضر نیست کوتاه بیایید. مگر این که یک تیم متعهد و باورمند به اهداف استراتیژیک برای عادلانه ساختن نظام که ضامن ثبات پایدار برای کشور است، ارگ را ناچار، برای تمکین به خواست مردم نمایند.
تغییر ساختار نظام و تحقق و تثبیت این خواست عدالت محور مسئولیت از یک شهروند عادی بر این باور تا بلندترین سطح حکومتی است.
