امروز ملیت های ساکن کشور از همزیستی و هم جوشی ارمان های ملی که جوابگوی تأمین عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی باشد محروم است عوامل آن وجود یک تعداد فسادسالاران و عناصر تنگ نظر و چاسوسان خارجی در داخل نظام می باشد آنها تماماً اقوام ساکن کشور را با انواع دسایس و توطئه ها داخلی و خارجی محاصره نموده با راه اندازی نفاق و شقاق بین اقوام فعال اند و یک تعداد با فتوا های مذهبی سنتی بومی منحرف کننده بدون درنظر داشت نصوص دینی و ارزش های اسلامی و اخلاقی آن افکار توده ها را در بن بست سیاسی، اجتماعی، امنیتی قرار داده اند چرا شورا های علمای کرام دینی و دیپارتمنت دانشگاه های دینی در این باره خاموش است؟
صاحبان مقام و منزلت در غیر از بیمه کردن آینده خود و فرزندان و اقارب شان در اندیشه و متوجه زندگی رقت بار و فقر و غم آلود و تأمین امنیت عامه مردم نیستند. حاکمیت دولتی در ساختار تک قومی روان است و شیرازه ملی شدن و همبستگی ملی را به خطر مواجه می سازند. تماماً اقوام که در جغرافیای افغانستان زندگی مینمایند، از مردمان بومی این کشور اند که در طول تاریخ هر یک این اقوام حاکمیت سیاسی داشتند.
اکثر قرا و قصبات و شهرهای کشور به نام‌های فارسی، پشتو، اوزبکی، هزاره گی نام گذاری گردیده و تا الحال به همان زبان ها یاد میشود و فرهنگ خود را دارند از جمله سلاطین ترکتباران سلطان حسین بایقرا پایتخت آن مرکز شهر هرات بود نامبرده تهداب گذار شهر مزار شریف است با اخلاص که به شاه ولایت مآب حضرت علی داشت در بلخ سفر نمود در منطقه رسید عمله و فعله خود را گفت ( توخته ) به زبان اوزبکی استاده باش از همان منطقه برای سر سبزی اطراف مرقد حضرت علی امر احداث یک نهر آب از دریا بلخ صادر نمود که تا الحال بنام نهر شاهی مسما است و اولاده خواجه عبداله انصار را بحیث متولیان روضه حضرت علی از هرات انتقال داد که فعلاً در مرکز شهر مزار شریف بنام قوم انصاریان زندگی مینمایند و همچنان اقوام ترکمن ها از زمان امپراطوری سلطنت سلطان سنجر سلجوقی در سمت شمال شروع از دامنه ساحل دریا آمو الی ولایت هرات اقوام ترکمن ساکنین اصلی کشور اند یک قوم آنها بنام سلجوقیان یاد میشوند.
بناً تماماً اقوام ساکن کشور تبعه افغانستان بوده و هستند اما در یک دو قرن ملیت های اوزبک ، هزاره ، ترکمن از امتیازات سیاسی و قدرت دولتی محروم تحت استثمار اما در تولیدات نعمات مادی و اقتصاد کشور سهم بارز داشتند و دارند چون حالا قرن ۲۱ تخنیک و علم انکشاف جوانان اقوام مذکور تعلیمات عالی حاصل نموده اند حقوق سیاسی و اجتماعی خود را مطالبه دارند و حق مشروع شان نیز میباشد نباید در مقابل عدالت خواهی توطۀ و دسسایس نمود باید عقلانی محاسبه شود .
موضوع جنائی و یا حقوقی احمد ایشچی در سطح کشور آنقدر جنجال برانگیز شده که بوی آن به مشام دولت مردان امریکا و انگلیس رسیده در حالیکه نظر به قانون و عرفاً تحقیق و پرسش واقعات جنائی و حقوقی در محل واقعه مراحل خود را طی مینماید اینکه در مرکز و پارلمان سرو صدا و رسانه ها در بغل نشستن ایشچی را به نمایش میگذراند چرا ؟ ببنید در مرکز و شهر ها و گوشه و کنار کشور روزانه ده ها هموطن طفل و زن و جوانان مظلومانه به شهادت میرسند مسؤلیت امنیت آن بدوش دولت و حتی توافق نامه که به سطح بین الملی هوکی شده بدوش قوه نظامی ناتو و امریکا میباشد عاملین قتل و کشتار به جزای شرعی رسیده است و هویت آنها افشا و رسانه ئی گردیده؟
زمانی محترم والی بلخ خلاف نظر محترم رئیس جمهور اظهار نموده بود جواب آن را به خنده قهقه (……) داده بودند و حالا به آغوش باز میکشند اینجاست که ملیت‌های درد کشیده طبق اساسات و ارزش های اخلاقی اسلامی سیاست های حلال و حرام دولت مردان کشور را درک نمایند.
ناگزیر به ارتباط موضوع ایشچی، چشم دید خود را از حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان به خواننده گان گرامی بعرض برسانم. این حزب در سمت شمال هسته گذاری اکثریت اعضای آن از ملیت محروم اوزبک و ترکمن ها در رأس رهبری محترم جنرال عبدالرشید دوستم و تعداد محدود روشن فکر بودند. در آن زمان حاکمیت تک قومی در سمت شمال جبراً حکومت میراند؛ جنرال دوستم یک تعداد قوماندان ها را مسلح سمت شمال را از حاکمیت تک قومی رها ساخت.
در جمله قوماندان دوستم یکنفر بنام غفار پهلوان از خون شهیدان جوانان اوزبک چندین اپارتمان و زمین در مرکز شهر مزار شریف با اخذ قباله شرعی بدست آورد؛ دوستم در خارج بود رئیس جمهور وقت غفار پهلوان را مقابل دوستم معاون رئیس جمهور تعین نمود بعد از مدتی دوستم از خارج آمد مرحوم وکیل عبدالوهاب رئیس شورای محاسن سفیدان ولایت بلخ و ستار نوری و شهزاده بای و اینجانب بدیدن دوستم به شبر غان رفتیم.
دوستم غفار پهلوان و یکنفر آمر مالی حزب جنبش را حبس نموده بود از جمله ما یکنفر پیشنهاد کرد که غفار پهلوان را از حبس رها کند دوستم در جواب گفت موصوف علیه من دسیسه ساخته من او را ( اکه ) یعنی برادر بزرگ خطاب مینمودم حالا شما بپرسید که اینقدر جایداد در شهر مزار از کجا بدست آورده در زمان قدرت طالبان غفار پهلوان را به قندهار بردند تا الحال مرده و زنده معاون رئیس جمهور معلوم نیست و در زمان حاکمیت جناب کرزی به عوض اینکه به حکم شرعیت جایداد مذکور ثبت بیت المال به استفاده عامه قرار میگرفت تقسیمات شد هدف از گزارش فوق سیاست های نامتجانس احزاب کشور در بیرون احزاب و در درون احزاب است چنانچه یک زمان ائتلاف میکنند و زمانی اختلاف دارند وحدت و همبستگی ملی را خدشه دار و موقع استفاده را به تکنوکرات های فاسد دارائی عامه را به خارج سرمایه گذاری نمایند مساعد می سازند.
بناً هموطنان عزیز در شرایط کنونی ضرورت است جامعه مدنی نخبه گان دانشمندان و روحانیون وطن پرست و جوانان و سربازان که برای وطن جان شرین شان را سپر ساخته اند و حتی طالبان که اگر برای آزادی وطن و مردم مبارزه دارند و تماماً اقوام متحد شوند برای نجات از کشتار و سربریدن ها مزدوران پنجابی و جاسوسان (آی اس آی) پاکستان و آنهای که به کشور ما دهشت وحشت خلق نموده و می نمایند به کشتار و گردن بریدن ما و شما رحم نمیکنند شما نیز خردمندانه رحم نکنید زیرا انسان بودن وجامعه را به انسانیت سوق و مدیریت نمودن اساس اسلامیت است. در موضوع از زندگی رقت بار و دردمند خواهران و مادران غژدی نشین مواشی چران و قالین وکلیم بافان و پیشه وران و یتیمان پابرهنه چادرنشین که در سوگ پدران و فرزندان شان نشسته در داخل و خارج اندالهام گرفته در نابودی دشمنان وطن و اقوام ساکن کشور قاطعانه و شجاعانه حرکت نمایند.
مولانا بزرگ فرموده:
در کف هر یک اگر شمعی بودی
اختلاف از گفت شان بیرون شدی
