خبر و دیدگاه

پاسخ امرالله صالح به انتقادهای مطرح شده در مورد سیاست پاکستان‌ستیزی

شماری به من پیام داده‌اند که چرا به اصل مشکل نمی‌پردازید و کوشش میکنید که با خارجی‌ستیزی طفره روی‌کنید.

یکُم- پاکستانی‌ها میگویند که افغانستان نه یک کشور است و نه یک ملت. آن‌های‌ که بر پاکستان‌ستیزی من انتقاد میکنند یعنی این روایت را می‌پذیرند.

دوم- شماری از رادیکال‌های پارسی‌زبان می‌گویند مشکل ما با پشتون‌هاست نه با پاکستان. پاسخ من به این هم‌وطنان ما این است که در سیاست داخلی افغانستان رقابت وجود دارد نه دشمنی. پاکستان تلاش دارد و تا حدی موفق بوده است که این رقابت را به دشمنی تبدیل کند. زیرا در افغانستان دستگاه سلاح سازی ، ماین سازی و منفجره سازی وجود ندارد. یعنی این همه اسباب تخریب که به ذعم شما در اختیار “پشتون” هاست نه در افغانستان بلکه در پاکستان ساخته میشود.

سوم- این رادیکال‌ها می‌گویند که خط دیورند بیشتر یک معضله‌ای پشتون است تا تمام افغانستان. برادر و خواهر عزیز؛ ما به یک برگه‌ای فشار نیاز داریم که پاکستان را وادار به اعتراف به اصلیت و واقعیت وجودی خود سازیم. اگر قرار باشد که خط دیورند را بدون مذاکره بپذیریم امتیاز معنوی و مادی ما در مذاکره با پاکستان چه خواهد بود. اگر این تنها معضله پشتون‌هاست پس چرا پاکستان در برابر حزب دموکراتیک و حکومت استاد‌ ربانی‌شهید که اجندای فرا دیورند نداشت ایستاد و هر تخریب و سبوتاژ را انجام داد. رسمیت خط دیورند هدف اساسی پاکستان نیست، این مسله وسیله است.

اگر قرار باشد که خط دیورند را بدون مذاکره بپذیریم امتیاز معنوی و مادی ما در مذاکره با پاکستان چه خواهد بود

آنها زیر این بهانه می‌خواهند که به جهان خارج نشان دهند که ما یک ملت و قوم ماجراجو استیم که به نظم جهانی و منطقوی احترام نداریم. زیر چتر این روایت و بهانه آن‌ها می‌خواهند به خود جایگاه اخلاقی و سیاسی در سیاست جهانی ایجاد نمایند. پاکستان هیچگاه معضله خط دیورند را با دولت های افغانستان بحث نکرده است. اصلا کشور ما را طرف خویش نمی‌داند. حتی اگر افغانستان دیورند را به رسمیت بشناسد مورد قبول و قناعت حکومت چقر پاکستان قرار نمی‌گیرد. آنها سلطه بر کل افغانستان را میخواهند.

چهارم- من میدانم که شماری از سیاست های دولت فعلی افغانستان درست نیست و اشتباه آمیز است. اما راه حل تضعیف “نهاد دولت ” نیست. هر قدر پدیده و نهاد دولت ضعیف گردد به همان اندازه ملت افغانستان در کل بی وقار و بی عزت میگردد. ما نباید عدالت خواهی در مبارزات داخلی خویش را در بی وقار شدن دولت افغانستان تجسس کنیم. این همان چیزیست که پاکستانی ها و دیگر دشمنان ما میخواهند.

پنجم- جنگ و مبارزه‌ای امروزی ما بخاطر عزت و بقای همه‌ای ماست. افغانستان غیر قابل تجزیه است و من این حرف را از روی تحقیق و معلومات دست اول به شما می‌گویم. راه عزت ما این است که همدیگر را درک کنیم و بپذیریم.

ششم- همه‌ای ما قربانی استیم. قربانی سقوط شیرازه‌ای نظام. قربانی سقوط طلسم حکومت داری . قربانی فقر. قربانی نداشتن معلومات درست از همه بخش‌های کشور . قربانی مداخلات خارجی. قربانی فروپاشی هویت ملی . قربانی کمک و اجندای خارجی. قربانی جهل و افراطیت. قربانی قوم گرایی، قربانی قوم ستیزی و فزون طلبی. قربانی ساختاری غلط دولتی و قدرت. اما همه‌ای ما یک وجه مشترک داریم اینکه غیر از خود ما هیچ‌کس غم‌خوار و درمان‌گر ما بوده نمی‌تواند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا