خبر و دیدگاه

پیکرهای نیمه‌جان جوانان که در جاده‌های کابل فراموش شده است

وقتی از کنار جاده های شهر نو کابل ، جاده های که در چند قدمی ارگ ریاست جمهوری است میگذری، گروه گروه و یا هم به تنهایی جوانان ژولیده و در خود فرورفته را میبینی که روی زباله ها ، زیر درختان و کنار دیوار ها بیهوش افتیده اند مردان جوان که سن انها از ۱۵ تا ۲۵ سال بیشتر نیست. مردم بسیار بی تفاوت از کنارآنهاعبور میکنند گویی این حالت برایشان عادی و معمولی شده باشد. نزدیکی های شام که میشود به تعداد این جوانان بیشتر و بیشتر میشود وهجوم این جوانان معتاد جاده های کابل را پر و مزدحم میسازد. اکثرا درکنار جاده های موتر رو و یا نقاط مزدحم شهر تجمع میکنند و عابرین ی را که این حالت را ندیده باشند به وحشت میاندازد.

وقتی کسی تازه این سیلاب از جوانان معتاد را در جاده های کابل بیبیند فکر میکند مظاهره است و یاهم شاید اتفاق بدی رخ داده باشد. گویی گروه از جمیعت کابل وحشت زده به هر طرف درحالت فرار اند ولی بعد از چند لحظه پی میبری که فاجعه ی بدتر از فرار و اتفاق بد . مرگ تدریجی نیرو و بازوی توانای این ملت است . جوانان که امید زندگی انها در حال قطع شدن است. نونهالان که هنوز سبز نشده درخت سبزعمر انها را اعتیاد پرپر کرده است.

آنطرفتر گاهی هم موتر های با آخرین مدل کنار هوتل های لوکس در میان اکثریت مردم فقر زده و پریشان مانند نقطه نیرنگی معلوم میشود با دیدن این حالت به احساس و وجدان انسانیت اینها حیران میشوی وقتی میبینی که این موتر ها با پلیت های دولتی مغرورانه از میان این جوانان بی سر و سامان بدبخت چطور به سرعت میگذرند.

در این سال های اخیر جاده های کابل پر از جوانان معتاد است که با نا امیدی و بیچارگی در نهایت پی پناهی به خاک و خون افتیده اند و با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند ولی کسی نیست تا سراغ آنها رابگیرد . جوانان که نیروی توانا و آینده سازان جامعه افغانستان اند انهایی که پنج انگشت شان را میشود گفت پنج چراغ میشود که هزاران درد این کشوربدبخت را درمان میسازد ولی بدبختانه کسی نیست که دستهایشان را بگیرد وآنها را از زمین بلند کند.

دولت این فاجعه را نادیده میگیرد ویا با بسیار بی تفاوتی از کنارش میگذرد .مقامات دولت افغانستان ظاهرا می گویند که مواد مخدر و اعتیاد از جمله چالش هایی اند که پس از این در اولویت های برنامه های حکومت قرار دارد اما، به نظر می رسد که این صحبت ها فقط در حد یک ادعا و شعار است و بس.

نظر به افزایش آمار معتادان چنین برداشت میشود که ادارات دولتی که برضد مواد مخدر و مبارزه با اعتیاد کار میکنند چندان موثریت در کار خود نداشته اند .این ادارات بیشتراز کارموثر ، شعارهای میانخالی و عوام فریبانه سر میدهند.

ادارات که در بخش مواد مخدر و کمک به معتادان کار میکنند هنوز مسوولیت ها و حدود کاری خود را نشناخته اند واشخاص که در این ادارات کار میکنند غیر مسلکی و یا هم بی مسوولیت اند ویا هم از انجام مسوولیت های خود فرار میکنند.

در رسانه ها گذارشهای را نشر میکنند که گویا شفاخانه و یا کلینیک ویا درمانگاه ساختند و تعدادی را در این درمانگاه ها تداوی کردند و غیره ولی این نمیتواند مسوولیت های مهم دولت را در این زمینه ی مهم و جدی جوابگو باشد . طبق که دیده میشود فقط وزارت صحت عامه مسوولیت کمک به معتادان را ندارد . باید ادارات دیگر هم مسوولیت پذیر باشند و مطابق پلان کاری خود مسوولیت های خود را به درستی انجام بدهند.

امروز در افغانستان فاجعه خطرناکتر از جنگ جوانان ما را به کام مرگ تدریجی و دسته جمعی میکشاند ولی مسوولیت دولت در مقابل این فاجعه ی بزرگ فقط ساختن چند کلینیک درمانی و یا گزارش دادن به جامعه جهانی نیست دولت باید به ادارات که در این بخش کار میکنند تفهیم نماید که مسوولیت پذیر باشند و حتی شاید بخاطر حس انساندوستی و وطندوستی و وضیعت اضطراری که وجود دارد ایجاب میکند فراتر از مسوولیت های شان خلاقانه و مبتکرانه راه و چاره های جدید برای جلوگیری از این سونامی فاجعه بار دریابند .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا