خبر و دیدگاه

آقای غنی حرف دلم را گفتی اما بعداً چه

saidi
احمد سعیدی

ششمین نشست کشور های “قلب آسیا”، در مورد افغانستان امید های را ایجاد کرده است که هرگز کاذبانه نخواهد بود،  بخصوص وعده ای کشور دوست هندوستان بخاطر آغاز خدمات حمل و نقل هوایی بین افغانستان و هندوستان ، روزنه امیدی شمرده می شود. دلچسپی نشست این کنفرانس برایم زمان ارجحیت زیادتری پیدا کرد که این نشست در شهر امریتسار در شمال هند برگزار شد. که فقط چند کیلومتر از مرز پاکستان فاصله دارد. در این کنفرانس سرتاج عزیز مشاور سیاست خارجی نخست وزیر پاکستان نیز حضور داشت، زمانیکه سرتاج عزیز کمک ۵۰۰ ملیون دالری را برای افغانستان بخاطر بازسازی اعلان کرد رئیس جمهور غنی در مقابل آن جرأت مندانه حرفی حسابی زد، آقای غنی گفت شما این کمک ها را علیه تروریستان به مصرف برسانید در حالیکه که کشور من  امن نباشد این کمک ها جای را نمیگیرد. بعداً سرتاج عزیز،‌ مشاور روابط خارجی نخست وزیر پاکستان در واکنش به سخنان محمد اشرف غنی، رییس جمهوری افغانستان در مورد پاکستان گفت آقای غنی آن چه را که هند می خواست بشنود بیان کرده است. 
آقای عزیز گفت که اظهارات رییس جمهورغنی در ششمین کنفرانس قلب آسیا در هند تاسف بار اما قابل درک است که به رغم سخنرانی رهبران هند و افغانستان علیه پاکستان، کشورش در انزوا قرار نگرفته است.
این در حالی است که رییس جمهورغنی و نرندرا مودی، نخست وزیر هند روز گذشته در سخنرانی شان در ششمین کنفرانس قلب آسیا بدون نام بردن از پاکستان، از همسایگان خود خواستند که از پناه دادن و حمایت به تندروانی که در منطقه دست به خشونت می زنند، خودداری کنند.
آقای غنی دیروز گفت که عملیات نظامی در پاکستان باعث شده که افراط گرایان از این کشور به افغانستان بیایند و با توجه به این که میان دو کشور موافقت‌نامه‌های همکاری چند جانبه وجود دارد اما در حقیقت دو کشور در یک جنگ اعلام ناشده قرار دارند.
آقای غنی همچنان از یکی از رهبران کلیدی گروه طالبان نقل قول کرد که اگر این گروه پناهگاهی در پاکستان نداشته باشد، برای یک ماه هم دوام نمی ‌آورد.  با رد و بدل این سخنان بین رئیس جمهور افغانستان و سر تاج عزیز
به باور من تحولات در حال وقوع در منطقه جهت‌گیری های متنوع و متعددی را بخود گرفته است؛ از یک سو مردمان کشور های  منطقه برای مطالبه حقوق خود، تحقق آزادی بیان، ایفای نقش در تصمیم گیری ها سیاسی اقتصادی  و دعوت برای تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد در حال عمل هستند. این چهارچوب کلی را اکثریت از مردمان آگاه و وطن دوست در شرایط موجود چه آنجا و چه اینجا مطرح می کنند.

این مبانی از لحاظ انسانی، اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی اموری هستند که مورد تایید و حمایت مردم با شرف افغانستان از هر نگاه قرار دارد. حکومت وحدت ملی افغانستان طبق قانون اساسی نیز مکلف است تا با تمام توان صادقانه از اینگونه مطالبات حمایت نموده  و آنها را بدون قید و شرط  مورد تایید قرار دهد. و در سیاست های خود عاقلانه عمل کند .

از طرف دیگر جهت گیری حکومت های که در همسایه گی افغانستان از نگاه جغرافیوی قرار دارند  مطرح است؛ برخی از حکومت های منطقه با مردم با مدارا و ملایمت بیشتر یا طور نسبی با خشونت کمتری برخورد میکنند در ضمن تلاش مینمایند تا زمینه را برای برخی تحولات و تغییرات بنیادی  فراهم کنند. اما حکومت پاکستان با تمام قوت تروریست پروری نموده و بخاطر ویرانی و نا امنی در افغانستان شب و روز در تلاش است. اما در ششمین کنفرانس کشور های قلب آسیا این حقیقت آشکار بود که همه کشور ها به این باور رسیده بودند که پاکستان تروریست پرور است و جز از کشور های است نه تنها در سرنوشت صلح در منطقه بلکه صلح جهانی را نیز به مخاطره انداخته است. در این کنفرانس هئیت پاکستانی خیلی تنها و بیچاره بود سر تاج عزیز نه نزد همه اعضای کنفرانس عزیز بود و نه تاج که به آن افتخار کند با نظر داشت ، تیره گی روابط  بین افغانستان و پاکستان کار بجای رسیده که باید روی آن دقیق تر و منطقی تر فکر شود این وضعیت با اینجا ختم نخواهد شد. این داستان و این تیره گی روابط دنباله دار است . به باور من   

این زنجیره ای از اتفاقات و جهت گیری هاست که هرکدام از آنها نیازمند واکنش های مشخصی است. رهبران حکومت وحدت ملی آنچه را که در این کنفرانس گفته اند شنیده اند و فیصله کرده اند نسبت به آنچه که در ماحول و منطقه می گذرد علام موضع کنند. سیاست های مذبذب و دو پهلو کار را بجای نمی رساند .

از سوی دیگر فراموش نشود کشور های رقیب در منطقه  تلاش خواهند کرد تا از فضای ایجاد شده توسط این کشور ها  سوء استفاده نموده  و با منحرف کردن ماهیت تحولات فعلی، به نفع خود بهره برداری کنند. اگر این بهره برداری منافع اش به افغانستان برسد بهتر است

نه تنها در سیاست های منطقه بلکه در سیاست های کلان جهانی  جریان یا جهت گیری دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد اوضاع پیچیده افغانستان و پاکستان است که در میانه تحولات فعلی منطقه و فرا منطقه عملا مورد غفلت واقع شده است. چنانچه رژیم مداخله گر پاکستان  در اقدامات چندجانبه در حال سوء استفاده از شرایط موجود منطقه است. این سوء استفاده را در برخورد این رژیم با گزارش های دروغین و فریبنده بخاطر آوردن صلح در کشور ما  ادامه میدهد ولی در برهم زدن پایگاه های تروریستی هیچ گام عملی بر نمیدارد جلو حملات انتحاری و انفجارات هرگز گرفته نشد .

این جریانی است که مورد غفلت بسیاری از کشورهای منطقه قرار گرفته است در حالیکه افغانستان در گذشته و حال  یکی از مراکز مهم مورد توجه ملت ها در منطقه بوده و از عوامل اصلی تحولات و جنبش های منطقه بخاطر پایداری محسوب می شود.

این ترسیمی از نقشه تحولات سیاسی فعلی منطقه است. زمانیکه دونالد ترامپ در صحبت تیلفونی نواز شریف را شریک مطمئن خطاب میکند این چه معنی دارد  و بی تردید وزارت امور خارجه افغانستان باید نسبت به هر یک از این جهت گیری ها حساسیت بالایی داشته باشد و ابتکارات گوناگونی را خرج دهد که چرا چنین می شود.

پاکستان آرام نیست اطلاعات وجود دارد که خانم ملیحه لودی سفیر پاکستان در امریکا روزی نیست که علیه افغانستان سخنان زهرا گین را در خور لابیان امریکایی خود ندهد بخصوص جریانی که اخیرا در حال اوج گیری است متهم کردن جمهوری اسلامی افغانستان به تحریک مردم منطقه در رشد جنبش پشتون ها و  بلوچ هاست. این مساله از یک سو باعث افتخار مردم افغانستان است و از سوی دیگر باعث بسیج امکانات دولت های مساله دار در منطقه بر علیه مواضع دولت افغانستان خواهد شد .

وزارت امور خارجه با تحلیل روشن و دقیق از مسائل باید با متانت کامل نسبت به همه این امور موضع گیری کند و هر امری را در مکان زمان خود مورد توجه قرار دهد. و در پیگیری تحرکات منطقوی و فرا منطقوی گام های موثر بردارد . در حالیکه راهبرد سیاست در وزارت خارجه را تمجید مینمایم از سوی دیگر باور دارم

افغانستان ضرورت به یک دیپلماسی فعال و ابتکاری را دارد. افغانستان نمی تواند که با یک دیپلماسی واکنشی آن هم در کنفرانس ها بتواند بر مشکلات فایق شود. ما مجبور هستیم بر توانمندی های کلی افغانستان کار کنیم. توانمندی های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و تا جایی که به مذاکرات ارتباط می گیرد خواه یا نا خواه که ما به یک دیپلماسی فعال و ابتکاری نیاز داریم تا درعمق قضایا داخل شود تا هم در خط اول جنگ و هم در عقب جبهه جایی که آرکستری امنیت افغانستان صورت می گیرد مذاکره کند. کسانی که با استفاده از عوامل مختلف نه تنها از فرستادن گروه های مخالف مسلح دولت افغانستان بلکه از موجودیت بی کاری در افغانستان  و سود جویی از مواد مخدر  و امثال آنها استفاده می برند و برهم زدن امنیت افغانستان را آرکستری می کند. به همین خاطر به این مسایل اگر ما رسیدگی کنیم ضرورت دارد تا ما توانمندی های خود را زیاد بسازیم. جناب رئیس جمهور به باور من روابط افغانستان و پاکستان با روابط پاکستان با هند تعریف می شود، حالا فکر می کنید که نزدیکی که پاکستان در آغاز حکومت شما  با افغانستان داشته است به این دلیل است که پاکستان نگران است افغانستان با کشورهای دیگر مانند هند رابطه بر قرار نسازد سیاست های روز های اول حکومت وحدت ملی شما اینطور تعریف میشد من مشکل افغانستان را از زاویه دیگری که آن موقعیت استراتژیک افغانستان است. نیز میدانم گرچه در گذشته ها فرصت های طلایی هم ما داشتیم. این طور هم نبوده است که افغانستان همیشه صحنه جنگ بوده است ما سال های بسیار طویلی آرامی داشتیم سرعت رشد در افغانستان بسیار مطلوب بوده است. از طرف دیگر اگر شما مناطق مختلف جهان مطالعه کنید ما سه طبقه از ساختارهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی داریم. یکی طبقه ملی که ساختارهای امنیتی، سیاسی و ملی توسط مردم خود همان کشور ساخته می شود. یکی طبقه منطقه ای و یکی هم سطح جهانی. حال ما یک سلسله ساختارهای امنیتی جهانی داریم، یک سلسله ساختارهای امنیتی منطقه ای داریم و یک ساختار امنیتی داخل خود کشور ماست. تا جایی که به داخل خود افغانستان ارتباط می گیرد در طول  اضافه تر از ۱۶ سال گذشته ما بسیار تلاش کردیم که نیروهای امنیتی خود به مصارف بسیار گزاف ساز و برگ بدهیم و باید هم ما امروز یک اردو داشته باشیم با این میلیاردها دالری که صرف ساختن اردوی و پولیس افغانستان و نیروی استخباراتی ما شده است. خوشبختانه امروز افغانستان صاحب یک اردو، پولیس و صاحب یک شبکه استخباراتی قوی است. اما از نظرسیاسی ما درزیر چترملی خود لرزان مانده ایم. هنوز قانون حاکم نشده است وهنوز ساختار های سیاسی ما سر پایش نیست. قوای سیاسی به آن شکل که باید نفس بکشد نفس نمی کشد. درصد قابل ملاحظه ای از مسوولین امور، معتقد به نظام انتخاباتی و دمکراسی و آزادی بیان نیستند. تلاش دارند تا لویه جرگه قانون اساسی و  انتخاباتی پارلمانی بر گزار نشود این عملکرد ها و این کم کاری ها برای دولت کمر شکن است از سوی دیگر یک سلسله مشکلات در داخل افغانستان داریم.
در سطح منطقه ای که احاطه شده ایم توسط آسیای جنوبی و آسیای مرکزی، شرق دور و شرق میانه یا آسیای غربی هیچ ساختار امنیتی بخصوصی وجود ندارد که افغانستان عضویت آنرا بپذیرد و امنیت افغانستان را اتضمین کند. نزدیک ترین چیزی که ما داریم سازمان همکاری های شانگهای است که البته او هم فعلا عبا و قبا یا چهره یک سازمان اقتصادی را به خود گرفته ما مجبور هستیم که یک راه حل دایمی برای افغانستان پیدا کنیم. ما امروز یک پیمان استراتژیک یا یک موافقت نامه امنیتی با آمریکا امضا کرده ایم اگر امریکا مانند چند دهه گذشته مانند شوروی وقت به مشکل مواجه شد آیا برای حل مشکلات دایمی کشور خود یک دیدگاه منطقی داریم . از همه مهم تر به باور من توانمندی های خود افغانستان است که چقدر ما روی آن کار کردیم. اگر ساختار سیاسی ما فعال باشد و یک چتر خوب سیاسی ما داشته باشیم که تحت آن قوای ثلاثه و نظام نفس بکشند و قانون حاکم باشد. پارلمان ما مطابق قانون فعال باشد، امنیت ما سراسری باشد میتوانیم بهتر گام برداریم  . اما در داخل حکومت وحدت ملی تفاهمات مطلوب نیست ما نمیدانیم در حال حاضر که مشکل امنیت را چطور رفع می سازیم. در رابطه به تفاهم ملی منطقوی و عملکرد معقول در سیاست های داخلی اصلاح قوانین چه کار های را باید انجام میدادیم که ندادیم  .

احمد سعیدی

احمد سعیدی نویسنده و تحلیلگر امور سیاسی افغانستان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا