خبر و دیدگاه

امضای توافقنامه صلح با حکمتیار؛ بار آور صلح و یا ذلت و نکبت؟

gani-end-hekmatyar
نویسنده: سمندر

مردم افغانستان و بخصوص مردم شریف کابل بغاوت و راکتبارانی‌های آقای حکمتیار را که در اثر آن هزاران کابلی بیگناه را به شهادت رساند و کابل را بخاک برابر ساخت، خوب بیاد دارند. آقای حکمتیار دلیل قتل و ویرانی را موجودیت جنرال دوستم در دولت جوان اسلامی عنوان میکرد. او خود بصراحت گفت که ربانی و احمد شاه مسعود از برادران مجاهد است با آنها مشکل ندارد و مشکل اصلی موجودیت ملیشه‌های دوستم میباشد؛ با موجودیت ملیشه های دوستم دولت اسلامی ساخته شده نمیتواند. بر بنای همین دلیل او بیرحمانه کابل را راکتباران نمود و هزاران کابلی بیگناه را بقتل رساند و تاسیسات دولتی را تخریب و فابریکات جنگلک و افغان ترکانی  وغیره را چور و تاراج نمودند.

چگونگی تشکیل دولت جوان اسلامی را همه بخاطر دارند. سران مجاهدین در پاکستان جلسه و فیصله نمودند که پروفیسور صبغت‌الله مجددی بحیث رئیس جمهور موقت دولت انتقالی با جمعی از مجاهدین بکابل تشریف برده و دولت را تسلیم میشود. و بعد از سه ماه شورای اهل حل و عقد  دعوت و دایر میگردد و این شورا رئیس جمهور را انتخاب و معرفی مینماید. همان بود که صبغتالله مجددی با مجاهدین بکابل تشریف آورد و دولت را رسماٌ از دکتور عبد الواحد سرابی معاون رئیس جمهوردولت جمهوری افغانستان تسلیم شد. یعنی دولت موقت و انتقالی مجاهدین در کابل رسماٌ و قانوناٌ تشکیل و ایجاد گردید. آقای حکمتیار علیه دولت موقت شرعی و قانونی افغانستان به بغاوت پرداخت. حکمتیار توسط راکت پران های خود طیاره حامل صبغت الله مجددی را مورد حمله قرار داد. راکت به طیاره حامل صبغت الله اصابت نمود که یک قسمت پیش روی طیاره را تخریب نمود و لی صبغت‌الله مجددی بطور معجزه آسائی ازین حمله راکتی جان بسلامت برد. هنگام ترک طیاره سخنانی که ماهیت گلب الدین را بیان میکرد به ادرس گلب الدین حواله نمود . راکتهای گلب الدین پیهم بکابل میبارید و دها و صد ها شهروند بیگناه کابل را قربانی گرفته و بشهادت میرساند. بهر صورت دوره موقت صبغت ا لله مجددی بپایان رسید و شورای اهل حل و عقد به شرکت نمایندگان مجاهدین بشمول نمایندگان حزب اسلامی گلب الدین حکمتیار دایر گردید. نمایندگان حزب اسلامی به کاندیدی استاد ربانی بحیث رئیس جمهور دولت اسلامی کاملا” مخالفت ورزیدند و تعداد شان شورا را ترک نمودند. خلاصه بعد از جر و بحث های زیاد استاد ربانی  بحیث رئیس حمهور دولت جوان مجاهدین انتخاب گردید. در این شورا آقای ربانی از پشتیبانی احزاب مثل حزب حرکت اسلامی تحت رهبری مولوی محمدی و حزب اتحاد اسلامی برهبری استاد سیاف و حزب حرکت اسلامی به رهبری آیت الله آصف محسنی و حزب اسلامی به رهبری مولوی خالص ، و دیگران قویا” مورد حمایت قرار گرفت که در نتیجه استاد ربانی بحیث رئیس جمهور قانونی و شرعی افغانستان انتخاب گردید. و استاد ربانی گلب الدین حکتیاار را بحیث صدر اعظم دولت اسلامی در نظر گرفت و لی گلب الدین حکمتیار برای احراز کرسی صدارت استاد فرید یکی از اعضای ارشد حزب خودرا معرفی نمود و استاد فرید در قصر صدارت تشریف آورده وکرسی صدارت را اشغال نمود.

ولی متأسفانه که گلب الدین حکمتیار باز هم پست پشک را بر روی خود کشیده نه اسلام و اسلامیت و نه قانون و نه شریعت اسلامی را در نظر گرفته باز هم به بغاوت دست زد و راکتبارانی های خودرا در حالیکه فرستاده خودش بر کرسی صدارت تکیه داشت دوام داد و هزاران کابلی بیگناه را بقتل رساند و ساختمانهای دولتی را بخاک برابر ساخت. در اینجا دولت جوان اسلامی شرعاً و قانوناً وظیفه داشت تا با باغیان مقابله نماید و نگذارد که مردم بیگناه را بقتل برساند وساختمانهای دولتی و خانه و کاشانه مردم را بخاک برابر سازند. از طرف دیگر مسلم بود که باغیان بدستور و فرمان کشور های اجنبی به بغاوت و شورش و قتل هموطنان و تخریب وطن آبائی خود دست زده اند. دولت جوان اسلامی در برابر شورش و بغاوت باغیان فقط دو گزینه داشت:

  • تسلیم قدرت دولتی به باغیان و شورش گران؛
  • مقابله و مبارزه و دفاع

گزینه اول هر گز امکان تحقق نداشت. بخاطر اینکه مجاهدین بخاطر استقلال و عزت افغانستان جهاد نمودند و هزاران نفر در این راه شهید دادند. پس چطور ممکن میشود  که بالای جهاد چندین سالۀ خویش پا گذارند و استعمار دیگر را قبول نمایند.

پس برای دولت جوان اسلامی فرض اسلامی و وجدانی و دین وطنی و ایمانی بود که از استقلال و عزت افغانستان دفاع نمایند و در مقابل بغاوت گماشتگان اجنبی بالخصوص پاکستان کمر همت بسته نمایند و قاطعانه دفاع نمایند. در اینصورت جنگ آقای حکمتیار جنگ بغاوت بخاطر تطبیق اهداف ستراتژیک بیگانه گان و جنگ دولت جوان مجاهدین جنگ عادلانه  بخاطر دفاع از استقلال و عزت مردم افغانستان و یک مکلفیت قانونی بوده است.

بنأ” ملامتی و گناه صد فیصد جنگهای کابل بدوش گلب الدین میباشد. و گلب الدین بحیث قاتل هزاران  شهید کابلی و مسئول تخریب ساختمانهای دولتی و شخصی شناخته میشود. ضرری که بغاوت گلب الدین به بیت المال وارد نموده است به ملیارد ها دالر امریکائی تخمین زده میشود. ثبوت اینکه گلب الدین مسئول جنگ و خرابیهای کابل میباشد خیلی ساده و هویدا میباشد. مردم شنیدند که گلب الدین دلیل بغاوت و شورش خود موجودیت ملیشه های دوستم را عنوان میکرد که در اثر این بغاوت هزاران انسان بیگناه توسط راکتهای کور او به قتل رسید و خسارات بیشماری اقتصادی به دولت و باشندگان کابل وارد شد. اما بعد از سپری شدن چند ماه به اثر تلاش پاکستان گلب الدین  با دوستم یکجا شده و علیه دولت جوان مجاهدین یکجا به بغاوت پرداختند. تأسف در اینجاست که هیچکدام از اعضای حزب گلب الدین از او سوال ننمودند و توضیح نخواستند که آقای امیر حزب اسلامی شما خو بخاطر موجودیت دوستم کابل را راکتباران کردید و هزاران مردم بیگناه را بقتل رساندید. پس آیا دلیل اول شما که موجودیت آقای دوستم در دولت مجاهدین بود را پس گرفتید و یا آنرا اشتباه دانسته اید. اگر اشتباه بوده پس مسئول مستقیم تمام قتل ها و تخریبات را شما بعهده پذیرا میشوید.؟

نتیجه

طوریکه یکتعداد از مواد توافقنامه صلح با گلب الدین که از طرف تلویزیون طلوع مرور گردید،  دیده میشود که در این توافقنامه به خون شهدای کابل بی حرمتی زیاد صورت گرفته است. و بالای جنایات و قتل و کشتار مردم بیگناه و خسارات هنگفتی که توسط بغاوت حکمتیار به دولت و مردم وارد شده است همه خاک انداخته شده است. از اقای اشرف غنی گله ای در این مورد وجود ندارد بدلیل اینکه آقای اشرف غنی یک تمامیت خواه و فاشست شناخته شده میباشد و در راه تطبیق برنامه های برتری جوئی قومی و تمامیت خواهی خویش از هیچ کاری دریغ نمیورزد. گله از شریک قدرت یا گله از حزب جمعیت اسلامی میباشد که اینها چطور به این ذلت و خیانت گردن مانده اند. این توافقنامه به گلب الدین و حزبش صد فیصد مفاد و به جمعیت اسلامی صد فیصد ضرر وارد مینماید. به ضرر های وارد شده به حزب جمعیت اسلامی طور خلص اشاره میشود:

۱- با امضای این موافقتنامه حزب جمعیت اسلامی تصدیق و تأئید میدارد که بغاوت گلب الدین بر علیه دولت جوان قانونی و شرعی مجاهدین بجا بوده و دولت قانونی و شرعی مجاهدین اشتباه نموده که بخواستهای حزب اسلامی جواب مثبت نداده است. پس ملامتی تمام قتل ها و تخریبات کابل را جمعیت اسلامی رسما” قبولدار میشود. که با این اعتراف شان در آینده با هرکدام شان مردم و دولت تصفیه حساب خواهند کرد.

۲- با امضای این توافقنامه آقای اشرف غنی و یارانش به مردم نشان میدهند که جمعیت اسلامی یک حزب متعهد و با نظباط نه بلکه یک کلوب ذوقی مردمان لائبالی و معامله گر و منفعت پرست میباشند که از خود تعهد و برنامه و بینشی ندارند. پس در اینصورت حزب جمعیت پشتیبنان خودرا از دست داده و تجرید و خنثی میشوند.

۳- با امضای این موافقتنامه که به گلب الدین و اعضای حزبش امتیازات دور از انصاف داده میشود، به اعضای حزب جمعیت و مردم این مفکوره پیدا میشود که صداقت و دفاع از حق و دفاع از آزادی و عزت افغانستان چه معنی میتواند داشته باشد. حزب اسلامی که مسئول تمام جنایات و خرابیها میباشد برائت حاصل نموده و صاحب امتیازات میشود و اعضای حزب جمعیت و مردمان طرفدار او که هزاران نفر را در راه دفاع از وطن و تامین امنیت  قربان نموده اند ملامتی بغاوت و وطنفروشی حزب اسلامی را هم بگردن بگیرند. چه معنی میتواند داشته باشد.

۴- درست اگر حزب اسلامی طور صریح ملامتی بغاوت و جنگ را بعهده بگیرد و از مردم پوزش بخواهد حرفی نمیتواند وجود داشته باشد. خود خدا گفته که دروازه توبه همیشه باز است. در غیر آن این توافقنامه صلح نه بلکه نکبت و ذلت را نصیب مردم افغانستان خواهد کرد.

نوشته های مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. تلاش کرزی غنی بخاطر زنده ساختن گلب الدین نیم جان و در حال مردن ریشه در تفوق طلبی قومی دارد. میخواهند گلب الدین قصاب مردم کابل و بدنام کننده جهاد مردم افغانستان را که نیروهایش به نابودی گرائیده است، دوباره زنده سازند و از او در تحکیم هرچه بیشتر پشتونیزم منحیث وسیله استفاده بعمل آورند. همه میدانند که زندگی نکبتبار گلب الدین همه سراسر قتل و کشتار و خیانت به افغانستان بوده است. بعیوض اینکه او به محکمه تسلیم داده شود و بخاطر پند و عبرت به تمام خائنین ملی و جنایت کاران به دار آویخته شود، غنی به او امتیازات زیاد قایل شده و از او استقبال بعمل می آورد. عجب است که در زندان زنانه سر بزنید میبینید که صد ها زن بیچاره بخاطر خلاف رفتاری های کوچک در زندان بسر میبرند. ولی گلب الدین با ملیونها خروار گناه کبیره مورد استقبال غنی قرار میگیرد و امتیا زات زیادی را هم صاحب میشود.

  2. این توافق البته هیچ تاثیری مثبت بالای ثبات افغانستان نمی کند. به نظر مند پس از امضای سند صلح با حزب اسلامی نباید توقع داشت که روند صلح با طالبان افغان نیز به سرعت به نتیجه برسد.

  3. غنی با شامل سازی راکتیار در ساختار قدرت می خواهد که سلطه پشتونیسم را تقویت بخشد. افسوس به حال این رئیس جمهوری قومگرا!!

پاسخ دادن به رحیم‌زاده

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا