خبر و دیدگاه

پشت صحنه‌ی نوروز ستیزی

Nasrullah Nekfar
نویسنده: نصرالله نیکفر

از چندسال به این‌سو گروهی آگاهانه آستین بالا زده اند، بر علیه نوروزکه نام دیگر آن جشن طبیعت است فتواها می‌سازند و آیت‌ها می‌تراشند و احادیث جعل می‌کنند.

هم‌آوازِ  گروهی‌که آگاهانه بر ضد نوروز فتوا می‌ترقانند گروهی هم نا آگاهانه و بی خبر دَم و دستگاه چیده اند و هم‌نوایی می‌کنند حالانکه هدف و برنامه‌ی تحریم جشنِ نوروز چیز دیگری است.

یک عده از ترس بدعت احتیاط می‌کنند ، اما گروهِ اصلی که هدفش نه اسلام است و نه بدعت هرساله جوسازی می‌کنند و نوروز ستیزی را به یک مبحث کلان‌تر می‌خواهند تبدیل کنند، حتا تاجایی‌که شده همه‌ی همّ و غم شان.

مهم ترین دلایلی که نوروز ستیزان به آن پرداخته اند این حدیث است:

“حدثنا موسى بن إسمعیل حدثنا حماد عن حمید عَنْ أَنَسٍ – رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ – قَالَ : قَدِمَ النَّبِیُّ – صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ – الْمَدِینَهَ، وَلَهُمْ یَوْمَانِ یَلْعَبُونَ فِیهِمَا، فَقَالَ: ( مَا هَذَانِ الْیَوْمَانِ)؟ قَالُوا: کُنَّا نَلْعَبُ فِیهِمَا فِی الْجَاهِلِیَّهِ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ – صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ – قَدْ أَبْدَلَکُمُ اللَّهُ بِهِمَا خَیْرًا مِنْهُمَا: یَوْمَ الْأَضْحَى، وَیَوْمَ الْفِطْرِ.” عون المعبود شرح سنن أبی داؤد، نگارش ابوالطیب محمد شمس الدین عظیم آبادی، چاپ دوم، جزء سوم، صفحه ۴۸۵-۴۸۶،  المکتبه السلفیه، المدینه المنوره، المملکه العریه السعودیه، ۱۹۶۸

ترجمه:- «موسى فرزند اسماعیل از حماد و حماد از حمید و حمید از انس رضی الله عنه روایت مى کنند که گفت: زمانى که پیامبر (ص) وارد مدینه شد دید که مردم دو روزى داشتند که در آن دو مناسبت به بازى مى پرداختند. پیامبر فرمودند: «این چه روزهایى است؟». گفتند: ما در دوران جاهلیت در این دو روز به بازى و سرگرمى مى پرداختیم. پیامبر خدا در پاسخ فرمودند: «خداوند دو روز بهترى را جاگزین آنها کرده است: عید قربان و عید فطر».

که در این حدیث نه یادکردی از نوروز است و نه هم از هویت همان دو روزی که مردم در مدینه آن را جشن می گرفتند. بهتر است ما از تقلید کورکورانه‌ی‌که مارا به سوی نابودی می‌کشاند و امروز در کاروان تمدن جهانی جای‌گاه مان را ضرب صفر کرده، دوری گزینم و در هر فتوا و استدلالی که می‌کنیم و می‌شنویم به سرچشمه رجوع کنیم و ببینیم که مفتیان فتوا ساز و مدعیان و میراث خوران رۀ تحریم و تکفیر درست گفته اند یانه؟ حالاکه ما جزء دهکده‌ی جهانی هستیم و از تمام مراجع و سرچشمه های دینی تاحد زیادی آگاهی داریم و خیلی ها از متون دینی هم به دست‌رس ما قرار دارد، دیگر فکر نکنم کسی بتواند با ادعاهای پوچ و نشانی های تاریک و موهوم فریب‌مان دهد.

در روایت بالا هیچ روشن نیست که این دو روز کدام روز است و گذشته از آن که نوروز بیش‌تر خاست‌گاه و جای‌گاهش سرزمین آریانای بزرگ است، که احتمال بزرگ‌داشتِ این روز در جزیره‌ی عرب خیلی کم  است، چون آن ها بازی ها و روز های ویژه و محلی خویش را دارند و داشتند.

دلیل دیگری‌که برای تحریم جشن نوروز و هر مناسبتی که خوش شان نیاید چنان چماقی می‌کوبندش و استفاده اش می‌کنند حدیث ( من تشبه قوما فهوه منه) است که با تبر این این حدیث ریشه‌ی هر درختی تمدنی و فرهنگی را می‌شود به همین سادگی برید و هر کی را که خوش‌مان نیامد می‌توانیم تاپه بزنیم.« مَن تَشبَّه بقَومٍ فَهُو مِنْهم» ترجمه ( کسی که خود را به قومی شبیه ساخت او از جمله‌ی آن‌هاست) که این‌جا مراد این‌ست: هر که با نیتِ هم‌سانی هم‌شکل ساخت خود را به قومی از آن‌ها محسوب خواهد شد. یعنی نیت مهم‌تر از همه چیز است و گرنه خیلی از ما مسلمانان شباهت های زیادی داریم به کفارکه بیش‌تر شان طبیعی اند. اگرهم این را نپذیریم و پافشاری بکنیم روی مسئله‌ی شباهت؛ دست و پای مسلمانان با این گفتار(برداشت و قرائت) کاملا بسته می‌شود.

یکی هم بحثی، کردن و نکردنِ کاری توسط پیام‌بَر و یاهم نبودنش در آن عصر می‌باشدکه بیش‌تر می‌گویند فلان کار و فلان چیز را پیام‌بَر نکرده است و یاهم می‌گویند در آن زمان نبوده است، خوب این‌جاهم اگر اصل را بر نبودن و نکردن بگیریم، نخست این امر خودش پاسخ می‌دهد که اگر پیام‌بَر کاری را نکرده، منع هم نکرده پس چه‌گونه ما تردیدش می‌کنیم؟ دوم- اگر این را هم بپذیریم، بازهم پای مسلمانان را محکم تر از پیش بسته ایم یعنی وقتی پیام‌بَر از چیزی استفاده نکرده باشد ماهم نکنیم، پس باید ما در موتر، کشتی، هواپیما و سفینه های فضایی سوار نشویم چون پیام‌بَر سوار نشده است. ما نباید از مبایل، انترنیت، یخچال، قالین، بلندگوی مسجد، چراغ های گازی و برقی و… استفاده کنیم؟ چون پیامبر استفاده نکرده است.

پس از مرگ ادیسون مخترع برق هرسال در روز وفات یا زاد روزش در بیش‌ترین کشورهای جهان برای چند ساعت تمام برق ها را به رسمِ بزرگ‌داشت خاموش می‌کنندکه همین امر حالا به یک فرهنگ مبدل شده است. اگر پیش یکی از همین مفتی‌ها بروند و بپرسند که جناب آیا این بزرگ‌داشت یک بزرگ‌داشتِ اسلامی است؟  حتمن پاسخ خواهد داد که نه؛ چون پیام‌بَر نکرده است، این حرام است. چقدر مسخره خواهد بود اگر دین را  چنان حربه و آتشی در جهت فرهنگ ستیزی و فرهنگ سوزی به کار ببریم.

هم‌چنان مانند این هزاران هزار نمونه های هستندکه پیام‌بَر از آن ها استفاده نکرده است؛ اما نگفته است که ماهم استفاده نکنیم، و دیگر این‌که بحث شباهت البته در مسایل عبادی و اعتقادی مطرح است و اگر قرار بر این باشد بازهم ما نباید به قاشق نان بخوریم، نباید از گوشی، هواپیما، کشتی، برق، چراغ های گازی، کمپیوتر، و…. استفاده کنیم چون کفار هم استفاده می‌کنند و به این ترتیب ماهم شبیه آن‌ها می‌شویم.

جشن نوروزکه در افغانستان از چندی به این سو از بیرون روی تحریم آن سرمایه های کلانی هزینه می‌شود  یک امر سیاسی است نه دینی‌که با فتوا سازی های بی‌سندِ جمعیت اصلاح هر ساله داغ و داغ‌تر می‌شود که ریشه در برنامه های کلان استعمار بر ضد تمدن آریایی دارد.

نه تنها برای رَدّ جشن نوروز در قرآن دلیلی نیست که در احادیث هم چیزی برای رد و تحریم نوروز وجود ندارد و کسانی‌که کمر بسته اند برای تحریم این روز، کوشش دارند به هر دلیلی و هر راهی که می‌شود از دید اسلامی این روز را حرام بنمایانند. اما پای استدلال شان سخت می‌لنگد، برای همین مراجعه می‌کنند به حواشی و زیر نویس‌های کتاب ها و تأویل ها و تعبیرهای بی‌رابطه و بی‌سند، که جز ریدن به روی استدلال و روسیاهی خودشان چیزی دیگری را به ارمغان ندارد. منادیان تحریم جشن نوروز اگر راست می‌گویند چرا شترجنگی را حرام نمی‌دانند؟ چرا بَد دادنِ دختران و خرید و فروش زنان را حرام نمی‌دانند؟ چرا محروم نمودن زنان را از حق میراث شان کار غیر دینی نمی‌دانند؟ چرا به بردگی کشاندن زنان را کار غیر اسلامی نمی‌دانند؟ چرا قاچاق و فروش مواد مخدر را به این گستردگی حرام نمی‌دانند؟ چرا هم جنس بازی هارا حرام نمی‌دانند و به همین گستردگی تحریم نوروز در باره اش هیاهو نمی‌کنند؟! در کدام برگه ها و بروشورهای جمعیت اصلاح و…. کنش های غیر دینی بالارا دیدیدکه رد کرده باشند و برایش تبلیغ کرده باشند؟ در کجا؟…

جشن نوروز تا زمان خلافت عمر ابن عبدالعزیز در دربار خلافت اسلامی بزرگ‌داشت می‌شد چرا در آن زمان کسی پیدا نشد تا آن را حرام بداند؟ نه، همه بودند ولی این‌جا بحث استعمار و دالرهای اجانب یک عده را واداشته است تا دست به این فتوا سازی ها بزنند.

استعمار هم‌واره در تمام ابعاد کوشیده است تمدن آریایی را زمین‌گیر سازد و راهِ جنگ تمدن هارا که (هانتینگتون)مطرح نموده بود، صاف‌تر و هموارتر نماید، بی‌شک تمدن آریایی با پیشینه و پشتوانه‌ی چند هزار ساله‌اش بزرگترین موانع بر سر این راه است. استعمار برای سرعت بخشیدن به پروسه‌ی تخریب و تحقیر تمدن و فرهنگ‌های آریایی در افغانستان از فاشیزم خوب‌ترین استفاده را می‌کند و آن ها را در خدمت و انجام این برنامه اش استخدام نموده است. فاشیزم برای عملی سازی این برنامه‌اش روحانیون مزد بگیری را که در بیرون از مرز آموزش دیده اند و با افکار متحجرانه و طالبانی‌شان فتوا می‌فروشند و دوکان دینی باز کرده اند را استخدام نموده است تا از دریچه‌ی دین به درونِ داشته های آریایی بتازند و آن‌را در جا زمین‌گیر نمایند.

البته فرجامِ تحریم نوروز نه برای دل‌سوزی به اسلام است بل فرو ریزاندن این رسم دیرین مانند مجسمه های بودا است. کسانی که دیروز تمام داشته های فرهنگی و تمدنی این مرز و بوم را با باروت تخریب می‌کردند امروز با تفنگ تحریم، دارند تخریب می‌کنند، تحریم نوروز خواست دل‌سوزان اسلام و آگاهان و عالمان واقعی دین اسلام نیست، بل خواست استعمار است و بعد فاشیزم. اگر جلوی این فتوا پراگنی و تحریم و تحقیر فرهنگ‌های بومی و تاریخی گرفته نشود، در آینده‌ی نه چندان دوری این ها باز فتوا صادر خواهند کرد که پکول و دستمال در اسلام نیست و حرام است. و کوتاه این‌که هرچه رسم و فرهنگ آریایی و بومی است تحریم می‌شود. بیش‌ترینه تحریم نوروز و نوروز ستیزی ریشه در تحجر، جزم اندیشی و خرد ستیزی دارد، کسانی که نوروز و خیلی چیزهای دیگر راکه حرام دانسته اند و خواهند دانست بیش‌تر دیدشان دیکته شده و استعماری است تا دینی.

در آخر می خواهم عنوان بکنم که این پروسه‌ی تحریم نوروز ادامه پروسه‌ی پارسی ستیزی است که باید با آن آگاهانه برخورد کرد و به سادگی از کنار آن نباید گذشت.

نصرالله نیکفر

نصرالله نیکفر نویسنده واقعبین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا