اعلامیۀ گروهی از نویسندگان و اعضای جامعۀ مدنی افغانستان در اعتراض بر تاخیر در توزیع شناسنامه های الکترونیک

من صدها دانشمندان و نویسندگان را میشناسم که تحمیل هویت یک قوم را بر دیگر اقوام افغانستان نمیپذیرند و این فکر و نظر شئونستی و غیر اخلاقی را که هویت دیگران را حذف و هویت قوم افغان را بر دیگران تحمیل نمایند با شدید ترین کلمات و الفاظ تقبیح نموده اند. طبیعی است که ضرور دانسته نمیشود تا نام تمام نویسندگان و بزرگان عدالت خواه و داد خواه درپای این اعلامیه باشد مثلا” من چندین مقاله در این ارتباط از قلم پر برکت محترم داکتر همت فاریابی را در همین وبسات جاودان خوانده ام. این خود میتواند مشت نمونۀ از خروار باشد. فقط این اعلامیه به زمامداران دولت وحدت ملی و خصوصا” به آقای اشرف غنی میفهماند که این فکر حذف هویت دیگر اقوام و تحمیل هویت قوم پشتون(افغان) بر دیگران غیر قابل قبول و در عین حال غیر عملی میباشد. آقای اشرف غنی نباید روی خودرا با موضعگیری در جانب شئونستان و فاشستان معلوم الحال در تاریخ سیاه و رسوا سازد. شما خود فکر نمائید که ارواح شاد محمود طرزی خواست اینکار عملی شود و به هویت “افغان” بار عمومی بدهد و لی در درازای زمان ما دیدیم که با سپری شدن دولتهای مستبد که حتی رسانه های دستجمعی هم در آنزمان چندان وجود نداشت هذف هویت دیگران عملی نشد و هویت افغانی طور طبیعی در میان اقوام و مردم افغانستان جا پیدا نکرد و عملی نشد. حالا خو صدفیصد مطمئن باشید که عملی نخواهد شود. اگر با تفتین و تطمیع نخبگان بی عزت و بی وجدانِ از خود بیگانه باز هم این هویت را تحمیل نمائید ثمر آن جز پاشیدن تخم نفاق و بی باوری چیز دیگر بوده نمیتواند. و اینکه هویت افغانی بار عمومی نیافته است مسئولیت آن بدوش فاشستان و شئونستان بر تری جوئی قومی از قوم پشتون می افتد. مردم افغانستان همه دارای فراست و هوش و منطق میباشند. این کار عملی نمیباشد که امتیاز قدرت سیاسی در انحصار قوم پشتون باشد که پشتون وجه تسمیه افغان میباشد ولی در امتیازات باز هم به هویتهای دیگر تقسیم شود. او برادر وقتی این هویت جنبه عمومی گرفته میتوانست که ما میدیدیم که یکنفر از اقوام دیگر مثل ازبک و تاجک و هزاره و…وغیره هم میتوانست بحیث زمامدار انتخاب شود. عملا” ما دیدیم که در انتخابات آقای قانونی و آقای داکتر عبدالله برنده انتخابات بودند ولی بنابر انحصار قدرت آنها تنوانستند بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزنند. حالا دیگر فکر کنید مردم اقوام دیگر خو گوسپند نمیباشند که هرچه فاشستان بگوید و همه برقصند. مرک به آنعده از نخبگان اقوام داخل افغانستان که به این هویت زدائی سر تسلیم مینمایند ولی تاریخ لکۀ ننگ نازدوده شدنی ای بر پیشانی شان خواهد چسپاند که حتی نواسه های شان هم از وابستگی به انها احساس حقارت و زبونی خواهند کرد.

اینطور معلوم میشود که شما نویسندگان ارجمند با این کار شایسته و حق طلبانه تان یک صفحه پر رنگ و زیبائی را در تاریخ حوادث افغانستان به ثبت رساندید. امروز در خبر تلویزیونهای هالند شنیدیم که یک خانم مراکشی تبار بنام خدیجه اریب عضو حزب کار هالند بحیث رئیس مجلس نمایندگان(ولسی جرگه) هالند انتخاب گردید. او از میان سه کاندید دیگر -از احزاب ازادی برای دموکراسی(حزب بر سر اقتدار)، حزب برای آزادی(حزب ناسیونالستی) و حزب مسیحی دموکرات، برنده اعلان شد. شما ببینید در مرکز اروپا، یک کشور سیکولار یک خانمی را باشکل و قواره اسلامی و با نام اسلامی رای میدهند و بریاست پارلمان خود میگمارند. این در حالی است که آقای ولدرز رهبر حزب برای آزادی(حزب ناسیونالستی “ضد خارجی های مسلمان”) که این حزب هم از لحاظ تعداد نمایندگان در پارلمان جای چارم را دارد این روز را روز سیاه در تاریخ پارلمان هالند یاد نمود. اما نمایندگان مردم هالند در پارلمان عقل و خرد و قانون را پاس داشتند به سخنان آقای ولدرز هیچ ارزشی قایل نشده و آنرا پوچ و ضد دموکراسی خواندند. منظورم از یاد نمودن این موضع اینست که به آقای غنی رئیس جمهور مثال زنده ارایه نمایم که عقل و خرد و احترام به قانون را پاس نماید و بسخنان فاشستانی چون حامد کرزی و احدی…وغیره بیگانگانِ با خرد، گوش ندهد و توذیع تذکره را مطابق قانون پاس شده و توشیح شده صادر نماید.