دشمنتراشی جنرال مشرف


جنرال پرویز مشرف حاکم نظامی پیشین پاکستان در گفتگویی با هارون نجفیزاده، خبرنگار بخش فارسی بیبیسی در کنار ستایش از محمد اشرفغنی، رییسجمهور افغانستان به آنچه که «پنجشیریها» میخواند حمله کرد و آنان را متحد هند و دشمنان پاکستان عنوان کرد. مشرف گفت کابل باید روابط با دهلی نو را محدود کند تا دوستی پاکستان را بهدست بیاورد و زمینه برای گفتگو با طالبان فراهم شود.
از این مصاحبهی مشرف و گفتگوها و سخنرانیهای دیگر او برمیآید که منظور این جنرال پاکستانی از «پنجشیریها» جبههی مقاومت ضد طالبان و چهرههای شاخص این مقاومت است که در نیمهی دوم دههی هفتاد خورشیدی با امارت طالبان میجنگیدند. پاکستان در آن زمان از طالبان حمایت میکرد و بر مبنای روایات برخی از فرماندهان ضد طالبان، نیروی خدمات ویژه ارتش پاکستان که سربازان نخبه پاکستان عضو آن هستند، در کنار طالبان حضور داشت.
این مقاومت سبب شد که حاکمیت ملا محمدعمر در افغانستان سراسری نشود و جنگ به بنبست رسید. بهنظر میرسد که کینه این مقاومت هیچ گاهی از دل جنرال مشرف و شاید مجموع رهبری اردوی پاکستان نمیرود. مشرف از هیچ فرصتی برای اعلام دشمنی با آنچه که «پنجشیریها» میخواهند نمیگذرد و به خودش حق میدهد که بگوید اسلامآباد در افغانستان حاکمیت مطلق پشتونی میخواهد.
پس از حوادث تروریستی یازده سپتامبر و سقوط طالبان که دیگر احمدشاه مسعود حیات نبود، بسیاری از چهرههای مهم مقاومت ضد طالبان تلاش کردند تا به اسلامآباد پیام آشتی و صلح بفرستند. بهعنوان مثال برهانالدین ربانی، رییسجمهور پیشین افغانستان پس از سقوط حاکمیت طالبان در کابل، اعلام کرد که دیگر به دوام دشمنی با پاکستان مایل نیست و میخواهد با جنرال مشرف ملاقات کند. چهرههای دیگر جبههی ضد طالبان هم حامد کرزی را در سفرهای متعددش به پایتخت پاکستان همراهی کردند و به سران آن کشور پیام دوستی فرستادند. اما به رغم همهی اینها مشرف بر طبل دشمنی با «پنجشیریها» میکوبد.
مشرف در مصاحبهاش مردم افغانستان را به دو دستهی دوست پاکستان و دوست هند تقسیم میکند و با دشمن خواندن «پنجشیریها» در واقع کل فارسیزبانهای افغانستان را در صف دشمنان پاکستان قرار میدهد. مشرف با دشمن خواندن «پنجشیریها» میخواهد به جهانیان اعلام کند که مردم افغانستان چیزی به اسم منافع خودی و وطنی ندارند و حاضراند که به نیابت از هند و پاکستان به جان همدیگر بیفتند و برای اسلامآباد و دهلی نو همدیگر را بکشند.
پیشنهاد مشرف به حکومت افغانستان هم خیلی روشن است. او خطاب به این حکومت میگوید که روابط با دهلی نو را محدود کند و فارسیزبانها را به حاشیهی سیاست افغانستان براند. از دید مشرف فارسیزبانهای افغانستان برای همیشه دشمن پاکستان باقی میمانند و بنابراین حق ندارند در اداره و سیاست کشورشان سهم داشته باشند. از سخنان جنرال مشرف استنباط میشود که منظور او از صلح و دوستی پاکستان و افغانستان، صلح و دوستی میان دو دولت نیست. مشرف صرف میخواهد با آن بخش از مردم و دولت افغانستان صلح کند که محمد اشرفغنی را نماینده سیاسی آنان میداند.
آرمان او این است که افغانستان روابطش با هند را وجهه المعامله قرار دهد تا اردوی پاکستان طالبان را روی میز مذاکره بیاورد. از دید مشرف این مذاکره باید گفتگو بین دو دوست پاکستان باشد و دشمنان پاکستان یا به تعبیر مشرف همان «پنجشیریها» در میز گفتگو حضور نداشته باشند. فرمول مشرف ساده است؛ از دید او اگر پای هند و فارسیزبانهای افغانستان در میان نباشد، پاکستان میان دوستان خود میانجیگری میکند و به این ترتیب هیچ مشکلی باقی نمیماند. مشرف و همباوران او باید بدانند که چنین چیزی به معنای صلح و تفاهم نیست، بلکه یک جنگ دیگر را رقم خواهد زد.
این درست است که تضادهای الیت سیاسی افغانستان بسیار زیاد است و در مواقعی این تضاد بیان هویتی و تباری هم پیدا میکند، اما آن طوری که مشرف فکر میکند شکافها میان مردم افغانستان به آن اندازهای نیست که بهخاطر هند و پاکستان همدیگر را بدرند.
همه آنانی که عقلانیت را معیار فعالیت سیاسی میدانند، بر طبل دوام دشمنی با پاکستان نمیکوبند. هیچ شخص عاقلی در کابل مخالف بهبود روابط با پاکستان نیست. مردم افغانستان هم میخواهند که روزی روابط کشورشان با پاکستان خوب شود و طالبان به پای میز مذاکره بیایند. اما اردوی پاکستان باید بداند که نمیتواند در پایان کار با بخشی از مردم افغانستان دوست باشد و با بخشهای دیگر آن دشمن.
اردوی پاکستان یا باید با همه مردم افغانستان دوست باشد، یا با همه آنان دشمن. این طور نمیشود که اردوی پاکستان با شماری از مردم افغانستان دشمنی کند و با شمار دیگری از آنان دوستی. این یک واقعیت آشکار است که فعالیتهای طالبان بیشترین قربانی را از شهروندان پشتون افغانستان گرفته است.
در واقع اگر ببینید سخنان مشرف اگر بوی کشت تعصب داشت ازطرف دیگر در مورد هند مقداری واقع بینانه بود چرا ما باید به هند در ویرانی پاکستان همکاری کنیم و از پاکستان خواهان همکاری باشیم چرا ما باید افغانستان را میدان جنگ پاکستان و هند بسازیم میشود با سیاست میانه رو و اگاهانه از این میدان جنگ شدن خارج شویم و اگر افغانستان به خاطر دیورند به هند همکاری میکند این همکاری هیچگاهی به دست اوردن دیورند نخواهد انجامید بلکه برعکس باعث از بین رفتن افغانستان و ضعف هند و پاکستان خواهد شد امید وار هستم سیاست های جدید در هرسه کشور باعث صلح شود تا هر سه مملکت پول را که به خاطر ضعف یکدیگر بکار میبرند انرا برای رفاع عامه بکار ببرند
در ارزوی روزی که مناطق منطقه با هم برادر و به مانند یک کشور شریک باهم زندگی کنند.
جواب دندان شکن به پرویز مشرف این خواهد باشد که همه بگوئیم ما همه پنجشیری هستیم.
د بیشرف به جواب زه همدلته وایم چی مونز تول پنجشیریان وه!
سیاست و گفته های زمامداران پاکستان همیش نشان داده و ثابت ساخته است که پاکستان میخواهد افغانستان را در اشغال نامرئی مستقیم خود داشته باشد، نامرئی یعنی زمام افغانستانرا یکدست بدست اجیران خود بسپارد، و بخاطر رسیدن به هدف شوم خود سیاست برتری جوئی قومی را پیش کشیده و تبلیغ مینماید و همچنان دشمنی با هندوستان را از طریق تهمت بر هندوستان که گویا در افغانستان مداخله دارد بروز میدهد. در حالیکه هندوستان نه ترورستی مثل طالب را رهبری می کند و نه کدام مرکز ترورستی دیگری را در وطن خود جا داده است. درعمل هندوستان جز اظهار دوستی و کمکهای فنی و اقتصادی به افغانستان چیز دیگری ننموده است. اظهارات این زمامدار پیشین پاکستان عمق نیت و اهداف خائنانه پاکستان را در برابر افغانستان نشان میدهد.
مشرف می خواهد ازین طریق در میان مردم ما تفرفه ایجاد کند. بر ای مشرف یک پاسخ روشن داریم: ما ۳۴ میلیون مردم افغانستان، همه پنجشیریم!
Why did the reporter not ask about the Diurand border /south-east border ?
The main problem between Khorasan Country (Afghan=Poshton-Stan) and Pakistan is the border
The allegations of Mr. Perwiz Mosharaf are pretext to support Taliban
Pakistan has not evidence that puppet government of Kabul allowed or allow Indian to train the separatist of Blochistan