انسانم آرزوست، خوبترین دلیلِ جا گرفتنِ خون خوران جهانی در کنار ماست. در بسیاری جوامع مسلمانان، بحث اومانیسم یا انسان دوستی را سر زبانها داده اند؛ برخی ها آگاهانه و برخی هم نا آگاهانه فریب این مسأله را میخورند.
استعمارگران تلاش دارند که در کنار هر که خدا و محمد شناس است، جا بگیرند تا آنان را خر بسازند، حالا دیگر کدام دلیلِ جا گرفتن در کنار ما را ندارند و از این جاست که دایرهی معرفت را گسترده ساختند و گفتند معیار با هم بودن، همین انسان بودن است و های که انسانم آرزوست
با آنکه انسان بودن گپ خوبی است و اما دشمنان انسان، فلسفه وجودی این واژه را برای مکیدن خون ما بکار میبرند.جزء این، دلیلی برای بودن و ادعای دوستی با ما را ندارند.
اسلام به صراحت گفته که یهود و نصارا دوست ما نمیشوند و ایشان دوستان خود شان استند.
بنابرین کاربرد این مسأله را میان ما ترویج میدهند تا حق آمدن در کنار ما را پیدا کنند و از خون ما بمکند
دموکراسی، انسانم آرزوست، افراطیت، بنیادگرایی، فقر جنسی و این سری مسایل، جزء همان واژه های خر سازی و مورد تاخت و تاز خونخوران جهانی است.
منطقی نیست تا ریشه همه بد بختیها را به دشمنان دموکراسی، مسلمانان و فقر جنسی و این سری مسایل خلاصه کنیم. این فریب بزرگ است و بهترین راهِ سرگرم سازی ملتهای آزاد؛ یعنی: همهی مبارزات بشر را در اینجا قید میکنند و خود نقشههای بزرگی میکشند.
فلسفه پیدایش افراطگرایی و انتحاری و … همه ناشی از برنامههای خون خورانه استعمارگران است.
صمد گرامی را درود می فرستم!
این جا ستون پنجم را به پاکستان نسبت می دهند، پاکستانی که سال هاست دوست استراتیژیک خون خوران جهانی است، در اصل ستون پنجم نا آگاهانه در خدمت استعمار گران رفته اند
موجودیت افراد پاکستانی و افراد استعمار گران، در افغانستان بسیار زیاد است و در بسیاری موارد افراد استعمارگران جهانی بیشتر از افراد پاکستانی است
ذاتاً، انسانم آرزوست و دموکراسی و این سری واژه ها دوست داشتنی است و اما گفتم که استعمار گران این واژه ها را سر زبان ملت های کم فهم می دهند و خود نقشه های بزرگی می کشند
در مصاحبه هایی که با مقامات افغانستانی و حتا نماینده گان سازمان ملل، داشتم، در خفا گفتند که این واژه های خر سازی دیگران است
اسلام را به گروه هایی که گفتید، نسبت ندهید؛ اگر نه میشه ثابت کرد که در پس همان گروه ها، باز هم استعمار گران است
… گپ های بسیاری دارم
سپاس
دوست محترم صمد:
من دفاع از والی کندوز نمیکنم. واقیعت است که در سقوط کندوز عدم مدیریت حوب والی رول داشته اما این یگانه عامل نیست که کندوز را سقوط داد. ظلم و ستم قومندانان محلی مثل قومندان علم و دیگران یکی دیکری از عوامل سقوط کندوز است. از طرف دیگر مسولیت امنیت بدوش قوندان امنیه است نه والی همچنان دیگر افراد نظامی مسول میباشد. به همان اندازه که والی به علت عدم مدیریت مسول است زیادتر از آن قومندان امنیه مسول است.
نویسنده محترم!
شما ضد دموکراسی و ضد شعار انسان هم آرزو است، سخن زده اید. که یک روز نامه نگار نباید چنین فکر نماید. اینکه یکتعداد سنگ اسلامی را از همه بسینه محکمتر میزنند مثل القاعده، طالبان و الشباب و بوکو حرام و حزب تحریر و داعش، این ها دشمن دموکراسی اند و اینها اند که خودرا دشمن کشور های غربی یعنی امریکا و انگلیس و اروپا نشان میدهند. به این لحاظ شعار انسانیت و دموکراسی یگانه شعار مناسب در برابر این وحشیان و بر بر صفتان میباشد. و کشور های غربی ما را رزق و روزی میدهند. نزدیک به هفتاد فیصد از بودجه دولت اسلامی ما از پول خیرات همین کشور ها تا مین میشود. معلومدار هر کشور در دنیا منافع خودش در قدم اول برایش در درجه اول قرار دارد. دشمن افغانستان همان کافران و بی ایمانانی چون طالب و داعش میباشد، نه غربی ها. اگر غربیها آنهارا ساخته باشند باید مردم به آنها مخالفت و تف و لعنت بفرستند. اما میبینید که تمام مردم علیه این جانیان و وحشیان تاریخ نمیباشند. حتی درون دولت افغانستان بنام ستون پنجم وجود دارند.خودت میدانی که پارلمان و مردم به آقای غنی گفته بودند که والی قندوز باید تعویض شود و یا در ابتدا مقرر نشود و بالاخره دیدید که او چگونه کندز را سقوط داد و مردم بیچاره کندوز را به مصیبتهای بیشمار دچار نمودند. در صورتیکه ستون پنجم چرخ دولت را بدست داشته باشد، و مردم افغانستان دست به الاشه گردن ذلت را خم نمایند. این امر به کشور های غربی و یا کلمه مقدس دموکراسی و انسانیت، چه ارتباطی میتواند داشته باشد.