خبر و دیدگاه

نگرشی به فراملیتی ساختن طالبان

sorayabaha1
ثریا بها

حنیف اتمر زمانی که وزیر معارف کرزی بود، دستور داد تا تاریخ سی سال اخیرافغانستان وارد کتاب های درسی معارف نشود، یعنی از زمان کودتای ننگین هفت ثور تا زمان کرزی گویا۳۰ سال ملتی بدون تاریخ و تاریخش در تاریکی و ظلمت فرو رفت.  اتمر این جاسوس یا این اژدهای هفت سر که زمانی یک سرش KGB بود و پس شکست خادیست ها، سردیگرش به C I A و یک سرش به MI6 انگلستان و سردیگرش به ISI و دو سرش هم به ارگ و طالب وصل  شد. این سوسمارعظیم چنان خیانت بزرگ به نسل جوان کرد که تاریخ  و گذشتهء ننگین حزب دموکراتیک خلق را ندانند.  

اعضای حزب پرچم و خلق که از ده هزار نفر بیشتر نبودند،  در تمام وزارتخانه ها و دفاتر و دوایر دولتی مردم را ناگزیر ساخته بودند که برای یک لقمه نان یا حزبی شوند و یا فرار کنند و یا روانهء شکنجه گاه های خاد و پولیگونهای پلچرخی و یا زنده زنده در قبر های دسته جمعی دفن شوند . جوانان تاریخ سیاه آن دوران را جسته و گسیخته می دانند و مردم هم حافظه سیاسی و تاریخی ندارند و از نیرنگ های تاریخی حکومت های مزدور هم نمی آموزند. در این چند روز شعارهایی از ارگ به خور جوانان فیسبوک داده شده است که شماری را توانسته اند شستوشوی مغزی کنند که ” تنها پشتونها طالب نیستند، چیچنایی، پاکستانی و اوربکستانی نیز طالب اند، در بدخشان و کندزهم ملیت های دیگر طالب شده اند و پشتونها هم در صفوف سربازان در کندز با طالبان درگیر جنگ اند.”

حال بشنوید افسونگران قبیله!

۱- هویت طالب با هویت فرهنگی، هویت زبانی، هویت ملیتی، هویت سیاسی، هویت قبیله یی وهویت کارکردش که همان انتحار و انفجار و سر بریدن و وحشت و بربریت است گره خورده، شناخته شده ومعنا پیدا می کند، افزون با وابستگی اش به پاکستان و قبایل دو سوی مرز که فرهنگ و هویت تاجیک و هزاره و اوزبیک افغانستان مبرا از آن است. اگر یک در صد ملیت های غیر پشتون در حالت جنگ در بدخشان و کندز از ترس جان، از ترس گرسنگی و فقر، ازهراس سر بریدن و بی ناموس شدن چون دوران حاکمیت کمونستها که با ناگزیری خلقی و پرچمی شدند،  با اجبار به صفوف طالبان پیوسته باشند، اما ۹۹در صد طالبان پشتون اند و پشتونهای ناقل در کندز و بدخشان  طالب اند و خانه های شان پناه گاه طالبان. و چند سرباز پشتون که گویا علیه طالب می جنگند شاید واقعن مردمان شریف باشند و شاید هم شمار شان جواسیس و ستون پنجم در میان سربازان.

۲- دولت طالبانی می خواهد به تدریج در ساحات تحت نفوذ شان تعدادی از سایر اقوام را جذب کنند و طالبان فرا ملتی بسازند و در فرجام افغانستان دارای یک ملت واحد طالبانی خواهند بود. اساسگزاران آن کرزی، اتمر، غنی،ستانکزی، یون، طاقت صافی و غیره اند.

وحشت و هراس از طالب  باعث تسلیمی زبونانه خواهد شد که آدمی را از ماهیت خویش تهی می کند و در ردیف  گله های حیوانی قرار می دهد. حکومت طالبانی و داعشی اشرف غنی مردم را به فرومایه گی  تنزل می دهد. چاپلوسی، کرنش، اطاعت و ستم پذیری را توسعه می دهد و در نهایت راه انسانی زیستن را سد می کند. استبداد، همه را یک شکل و هم شکل می خواهد تا آسان تر بتواند بر گله ها حکومت کند. در حکومت های استبدادی، اخلاق به انحطاط کشیده می شود، و چه انحطاطی از این بالاتر که آدمیان به چاپلوسی و ترس و زبونی و فراموش کردن خود، دچار شوند.

نوشته های مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. با تاسف درد که خانان هزاره مثل محقق خلیلی واندو دیگر هم در خیانت ودشمنی علیه قوم خود وعلیه همه اقوام دیگر از حامد واشرف ئ بیشرف پس نمیمانند.نگاه کنید به این موجود وحشتناک به اسم ضیا مسعود.تنها به خاطر بر سر زبان ها ماندن حاضر هر کثافتکاری اشرف بی شرف را نوش جان کند.به خاطر بسپارید این دلقک های رقصان را.توجه کنید به این دیو کاغذی به نام دوستم چه کرد وکجا بود در در یورش وحشیان ساخت چتلستان؟؟چرا بامشت به دهن غنی وان سگئ دگر منگل نکوفتونگفت ای وطن از خان ئ نهنه ئ تان اسن که بخش انرا رسما به ادمکشان پست فطرت و مزدوران ئ اجنبی لیلام میکنید؟؟؟دریغا که اینان همه سر وته یک کرباس اند وگماشته ئ همان دشمن بشریت!!!!!

  2. قابل دریغ و افسوس است که در این عصر هم یکتعداد کور مغزان و کور دلان هنوز هم در فکر تحمیل ذهنیت برتری جوئی قومی خود بر دیگران اند. بخاطر استیلای ذهنیت پشتونستی بر تمام مردم افغانستان که باید قوم پشتون را منحیث قوم حاکم بشناسند، به هر دنائت و وطنفروشی مبادرت میورزند، تا قباله حاکمیت خودرا بدست آرند. شما ببینید آقای کرزی طالبانرا که ننگ تاریخ و ننگ بشریت اند و مزدوری شان به استخبارات پاکستان اظهر المن الشمس میباشد، برادر میخواند و مستقیم و غیر مستقیم به انها خدمت میکرد. آقای غنی هم بی پرده سیاست خودرا در ارتباط به طالب تداوم سیاست کرزی اعلان نمود و تا که توانست این آدمکشان وحشی را از زندانها ازاد نمود که حالا تمام آزادشدگان در جبهات علیه نیروی مسلح افغانستان میجنگند و روزی نیست که بهترین فرزندان این وطن را بشهادت نرسانند. افسوس در اینجا است که این فاشستان قومی به خود عزت قایل نمیشوند که به باداران خارجی خود بگویند که راه برتری جوئی قومی نتیجه مطلوب به خود شان و به باداران شان بار نخواهد آورد. باید راه دیگری را مبتنی بر خرد و عقل و اخلاق جستجو و مورد تطبیق قرار دهند. بخاطر اینکه در این سیاست ضد خرد و وطنفروشانه شان به قوم خود هم صدمۀ جبران ناپذیر وارد مینمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا