خبر و دیدگاه

آفات آیدئولوژی بردین

Mobariz
عنایت الله مبارز

قبل ازپیچیدن به عمق مسئله اهداف ورفتارآیدئولوک وپیامد آن درقلمرو جهان اسلام وبخصوص افغانستان الزامی است بدانیم؛ آیدئولوژی چیست ودین چیست؟

آیدئولوژِی: “مجموعه کمابیش منسجم و جامع از ایده ها است که شرایط اجتماعی را توضیح می دهد و ارزیابی می کند، به مردم در تحلیل جایگاهشان در جامعه یاری می رساند و نهایتاً یک برنامه برای کنش سیاسی و اجتماعی فراهم می کند.”

دکترسروش چهار کارکردآیدئولوژِی را درمشروعیت بخشی قدرت، تعارض زدایی، الیناسیون ودعوت افرادبه انقلاب می بیند و بیان دارد: “ایدئولوژیک کردن دین مطلوب نیست زیراباجاودانگی دین منافات دارد ودرآنصورت، همه دین آشکارنمیشود، بلکه قسمتهای اصلی دین مغفول می ماندوفقط سلاحی برای مبازه میشود.”

ایدئولوژی تندروانه پدیده ی که درنیمه ی دوم دهه شصت بعداز فروپاشی مارکسیسم دربستردین عرض اندام می کند ودین عمر دارد به درازی تاریخ بشر. ایدئولوژی بیشترباشرایط زمان ومکان درقدوقامت تمدن ها برای حاصل اهداف شان رشدمی کندبعدازمدتی کهنه وفرسوده میشودوعموما برای منافع دنیوی انسان کاربرد دارد  امادین، امرمعنوی است وریشه درآسمان دارد.

دین: دین واژه‌اى است عربى که در لغت به معناى اطاعت و جزاء و… آمده، و اصطلاحاً به معناى اعتقاد به آفریننده‌اى براى جهان و انسان، و دستورات علمى متناسب با این عقاید مى‌باشد.) درآیات قرانی دین معنی متعددی دارد. چنانکه خداوند می فرماید: « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ » که در این آیه دین به معنی شریعت آمده است و یا می فرماید:« فاعبدالله مخلصاً له الدین» و در اینجا دین به معنای توحید و یگانگی می‌باشد . همین موارد استعمال واژه دین‏ در قرآن می‏تواند به عنوان راهی برای شناسایی و به دست آوردن تعریف دین از دیدگاه اسلام شمرده شود که «دین عبارت است از اطاعت، گرایش، فرمانبرداری و تسلیم در برابر حقیقت‏.»

زمان حال وویرانگری های تبه کاران درجهان اسلام می رساندکه بادین از دوزاویه نگاه میشود؛ تعدادی دین را هدف قرار میدهند وعده ی ابزار. مقبولیت وعظمت دین در هدف بودن آن انست نه درابزاربودن یعنی دین هدف است نه ابزار. هدف بودن دین آنست انسان به آنچه خدا درکتاب خود به پیامبر”ص” فرستاد باور دارد وابزار بودن دین آن است که بنام دین احساسات مردم شکارمی شودقسمت های ازدین گرفته می شود وبخش دیگرش فراموش می شودیعنی استدلال از دین برمبنای منافع ریخته می شود. هستن آنهایکه امروزه باقرات های نادرست از دین اسلام،اسلام را یک دین خشونت زا معرفی کردن درحالیکه اسلام دین است که خشونت ظلم استبداد کشتن وبستن انسان های بیگناه را نمی شناسد. باهرنوع ناانصافی ها،بی عدالتی ها،جبرواکراه  درتضاداست. خداوندمی فرماید ” لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ” پیامى عام و جهان شمول و انسانى دارد و آن این که؛ دین یک مسئله‏ى اعتقادى و قلبى است و اکراه و اجبار در آن محال است. آنهایکه دین را ابزار برای بقا وادمه حیات سیاسی خود می دانند،زیرنام دین انسان هارا می کشند وقتل مسلمانان را جشن می گیرندجنایتکاران دینی هستندو چنین اعمال تیشه به ریشه دین وایمان دارد. برداشت های نادرست ازدین کارد را به استخوان رساند. بنام دین انسان ها در مسجد ترور می شوند. مسلمانان دسته دسته سربریده می شوند. حوادث پسین کابل سونامی برجبین تاریخ است که قلب هرانسان رامی شکافد. بیشترین قربانیان این رویداد زنان وکودکان بودن که حتا در بدوی‌ترین جوامع، قانون‌های نانوشته‌ای در جنگ‌های قبایلی وجود دارد که بر مبنای آن، جنگجویان قبایلی، از قتل زنان و کودکان امتناع کردن. آنهائکه زیرسایه دین شعارایمان داری را زمزمه میکنند سعادت وحق حیات را از انسان می گیرند وزیستگاه مسلمانان را جولانگاه دود وآتش وخون می سازندبکدام دین باور دارد؟

خداوند بیان دارد: (مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا) درترجمه مجتبوی چنین امده است”هر که کسى را بکشد بى‏آنکه کسى را کشته یا تباهى در زمین کرده باشد چنان است که همه مردم را کشته باشد. و هر که کسى را زنده کند- از مرگ برهاند یا به حق راه نماید- چنان است که همه مردم را زنده کرده است.” حال آنهایکه زیرنام دین فاجعه می آفرینند فاجعه ترورانسانی وکشتن مسلمان جایگاه چنین انسان ها کجای دین است؟ درکجای دین قتل انسانهای بیگناه رواداشته شده؟ کجای دین گفته است که زن وکودک از حق هستی وعمرکردن محروم کن؟ این ها پرسش های است که باید نخبه گان دین علمای جهان اسلام پاسخ ده باشند. کشتن مسلمانان در افغانستان بنام دین وخاموشی علمای جهان اسلام در برابررفتارهای غیری دینی وغیر انسانی قابل پذرش نیست. حادثه شاه شهید ده ها وصدها حادثه دیگرکه منجربه کشه شدن هزاران انسان بیگناه شد روزی خداوندپرسان خواهد کرد: (بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ). خودکشی دراسلام حرام است. آنهایکه آمده ی ترور خود می شوندوانبوه انسانهارا را می کشندآن ها باامپول های زهری تیکه داران دین واستخبارات بیرونی خواب هم بسترشدن حوران بهشتی را می بینند وبه چنین اعمال خشونت باردست می زنندوترورکج فهمی دین شدن”دین الهی برایشان دانانده نشده” باچنین آدم هانمی شود حرف داشت. به سخن از شمس تبریزی(مرادراین عالم باعوام هیجکاری نیست،من شیخ را می گیرم ومواخذه می کنم،نه مریدرا،آنگه نه هرشیخ را،شخ کامل را.)  به شیوخ وقافله داران وسرآهنگان جهان اسلام از قاره افریقا،امریکا،اروپا تا آسیا صدامی زنم چراتماشاگررویدادهای خونین جهان اسلام هستیدوباسکوت ننگین تان برفرش تماشانشسته اید؟ آیانمی دانیدبازی قدرت برای برآوردن اهدافش انسانیت واسلامیت را نمی شناسد؟ آیانمی دانیدامپراطوریکه زیرسایه اش نفس می کشید به هیج چیزی ایمان وباور نداردوازجاری شدن سیلاب خون درقلمرو مسلمانان لذت می برد؟ بیدارشویدبرای بیداری جهان اسلام مسئولیت تاریخی تان را به انجام برسانید.

امروز اگر افغانستان،پاکستان، عراق، مصر، لیبی، وسوریه، بحرین ویمن در آتش خشونت از آدرس دین می سوزند فردا این تنور دامن همه کشورهای جهان اسلام را می گیرد. چنین رفتار ها ضایعه بزرگیست بردین ۱.۵۷ میلیارد مسلمان روزی زمین. به باوراین قلم، آنهایکه جنگ آیدیولوژیک می کنند مبارزه مسلحانه در برابرشان کارساز واقع نخواهدشدوهم باور دارم که نظام امپریالیستی که سالهاست رهبران ما زیریوغش راه می روندهیجگاه برای منافع ملت های مسلمان برنامه ی صلح ندارند،آنها منافع خود را دمبال می کنند. برماست تا از راهای تبلغاتی مبارزه را در برابر پدیده”تروریزیم” آغازنمایم.  

چهاردهه جنگ افغانستان ثابت ساخت که سلاح در برابرآیدئولوژی کامیاب نیست. به سخن بسمارک: ” اگربجای اسلحه به آموزگاروقلم به جنگ دینا می رفتیم همه دشمنان ما نابودمی شدند.”  اگررهبران افغانستان به جای سلاح نسل سازی می کردن دبیرستان ها و مدارس دینی را در داخل کشور شگوفامی ساختن واجازه فرار مغزهارا نمی دادن امروز آله وابزاردست پاکستان قرار نمی گرفتیم. ضعف دولت های گذشته وبی برنامه گی شان برای تربیه نسل جوان زمینه را برای همسایه خونخوارش هموار ساخت وامروزهزاران جوان این جغرافیای دود وآتش باانگیزه ی دینی برای کشتن برادرش تامرز ترور خود دست بکارمی شود درحالیکه چنین اعمال درمغایرت با دادها وارزش های اسلامی قراردارد.

برای دولتداران ومخصوصا وزارت ارشاد حج و اوقاف الزامی است تا برنامه های مدون راجهت آگاهی دهی مردم توسط دین دان ها وعلمای آگاه از دین همگانی سازدومدارس دینی را زیراداره دولت بامعیارهای درست ساختاربندی نمایدتاازاین طریق ذهنیت های شکارشده استخباراتی را دیگرگون وبه آن شکل جدید بخشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا