یادداشت: محمد عمر داوودزی، سمتهای مهم در حکومت حامد کرزی داشت. او رییس دفتر حامد کرزی بود و بعد به حیث سفیر افغانستان در ایران، برگزیده شد. حامد کرزی او را در سال ۲۰۱۰ به یک ماموریت مهم و حساس به اسلامآباد فرستاد و تا سال ۲۰۱۳ در آنجا ماند. در آن زمان آقای داوودزی ماموریت داشت تا روابط افغانستان و پاکستان را بهبود بخشد و اسلامآباد را به همکاری با تلاشهای صلح کابل، قانع سازد. آقای داوودزی، در آخرین سال زمامداری حامد کرزی، وزیر داخله شد. در زیر گفتگوی ایشان را در مورد تلاشهای صلح و روابط افغانستان و پاکستان میخوانید.
۸صبح: سیاست تعامل با پاکستان حکومت وحدت ملی را چگونه ارزیابی میکنید؟
داوودزی: پاکستان همسایه ما است. همسایه خوب باشد یا بد، باید با او گذاره کنی. با او باید روابط خوب داشته باشیم. از این زاویه که ببینیم، کار حکومت وحدت ملی خوب بود. اما ملاحظه من در مورد نقش پاکستان در روند صلح است. حکومت وحدت ملی تلاش میکند که پاکستان، طالبان را روی میز مذاکره بیاورد. اما تجربه من نشان میدهد که پاکستان این کار را نمیکند. پاکستان افغانستان را حالا هم عمق استراتژیک و پسخانه خود حساب میکند. طالبان را هم سرمایه استراتژیک خود میداند و میخواهد از طریق آنان به این عمق استراتژیک برسد. اما این حرفها به این معنا نیست که ما برای بهبود روابط با پاکستان تلاش نکنیم. ما باید برای بهبود روابط با پاکستان تلاش کنیم، اما روند صلح ما باید افغانی باشد و هیچ کشور خارجی در آن مداخله نکند. ما باید دنبال راهحل افغانی باشیم.
۸صبح: زمانیکه در اسلامآباد بودید، به خبرنگار بیبیسی گفته بودید که اردوی پاکستان سیاست عمق استراتژیک را کنار گذشته است، آیا آن زمان دچار توهم بودید؟
داوودزی: دچار توهم نشده بودم؛ نظامیان پاکستان خود به من این را گفته بودند. آن زمان ما تلاش میکردیم روابطمان خوب شود. کاری را که حکومت وحدت ملی حالا انجام میدهد، ما در آن زمان انجام میدادیم. این حرف را یکی از جنرالهای پاکستانی به من گفته بود. او گفته بود که پاکستان اسلحه اتومی دارد و دیگر در پی عمق استراتژیک در افغانستان نیست. ما هم باور کرده بودیم، اما بعد رفته رفته به این نتیجه رسیدیم که آنان دروغ میگویند.
۸صبح: به راستی کشوری که اتوم دارد، چه نیازی به عمق استراتژیک دارد؟ اسلحه اتومی امنیت خارجی پاکستان را بیمه کرده است. کدام کشور خارجی جرات لشکرکشی به پاکستان را میکند؟
داوودزی: عمق استراتژیک صرف برای مقابله با حمله نظامی احتمالی هند از جانب شرق نیست. در زمان حاکمیت طالبان، جنگجویان کشمیری در افغانستان کمپ داشتند و تربیه میشدند و برای جنگ به کشمیر فرستاده میشدند. اگر پاکستان، افغانستان یا بخشهای از افغانستان را کنترول نکند، این جنگجویان را در کجا تربیه کند.
۸صبح: آنان را در پنجاب هم میتواند تربیه کند. اردوگاههای جنگجویان کشمیری همین حالا در جنوب پنجاب برپا است ؟
داوودزی: فکر نمیکنم جنگجویان کشمیری به گستردگی در پنجاب حضور داشته باشند. هند اقمار مصنوعی زیادی دارد، اگر چنین باشد، هند از این کمپها عکسبرداری میکند و آن را به شورای امنیت میبرد. نکته مهم دیگر این است که پاکستان، افغانستان با ثبات را تهدیدی به وحدت ملی خودش میداند. بحث هند را که کنار بگذارید، یک افغانستان با ثبات از نظر پاکستان، به وحدت ملی آن کشور تهدید است. اگر افغانستان پسخانهی پاکستان باشد، این نگرانی وجود ندارد.
۸صبح: بلی. در مقالهای که برای نیویارکتایمز نوشته بودید هم آمده است که پاکستان نگرانیهای تاریخی دارد و تصور میکند که اگر افغانستان به ثبات برسد، جنجال پشتونستان بالا میشود و کابل به سیاست زمان داوودخان برمیگردد. این را هم از مقامهای پاکستانی شنیده بودید؟
داوودزی: بلی. وقتی من به حیث سفیر به اسلامآباد رفتم، به تدریج نگرانیهای پاکستان را درک کردم. این طور نبود که یکشبه درک کرده باشم، بلکه به تدریج درک کردم. آنان افغانستان با ثبات را تهدید میدانند. تصور میکنند که اگر افغانستان دولت مرکزی قوی داشته باشد و اقتصاد با ثبات، بلوچها و پشتونهای جداییطلب، به کابل نگاه میکنند. این را من از مقامهای پاکستانی شنیده بودم. در یکی از جلسات یک مقام پاکستانی گفت بهتر است که پشتونهای جلالآباد به کابل نگاه کنند و پشتونهای پشاور به اسلامآباد. آنان نگرانی دارند که ما به سیاست شهید داوودخان برنگردیم.
۸صبح: خوب فکر نمیکنید که این وظیفه ما است که به آنان تضمین بدهیم که هیچ برنامهای برای تجزیه پاکستان نداریم، نه حالا و نه در آینده؟
داوودزی: بلی. من طرفدار این استم که تضمین بدهیم، ولی این تضمیندهی قیمت دارد. آنان باید این قیمت را بپردازند. آنان باید سیاست افغانیشان را اصلاح کنند و از صدور بحران به افغانستان دست بردارند. شورای کویته و شورای پشاور و ساختارهای دیگری را که به افغانستان تهدید است باید برچینند و مانع تلاشهای ما برای مذاکره با طالبان نشوند. مانع ما نشوند که با طالبان صلح کنیم. ملاحظه من در همین قسمت است. من در بهبود روابط با پاکستان، هیچ مشکلی نمیبینم. اما پاکستان در روند صلح افغانی ما، اگر بهوجود بیاید، نباید مداخله کند. یعنی صلح باید از تاثیر آنان به دور باشد.
۸صبح: یعنی پاکستان مانع آمدن طالبان به میز مذاکره نشود، یا آنان را روی میز مذاکره بیاورد؟
داوود زی: پاکستان باید مانع آمدن طالبان روی میز مذاکره نشود. ما نباید از پاکستان توقع داشته باشیم که از گوش طالب بگیرد و او را به میز مذاکره بیاورد. انتقاد من روی تلاشهای صلح حکومت در همین نکته است. حکومت میخواهد پاکستان طالب را به میز مذاکره بیاورد، این درست نیست. ما باید خودمان راهحل افغانی به جنگ پیدا کنیم، بدون دخالت پاکستان.
۸صبح: خوب، طالبان در پاکستان هستند، ارتش پاکستان متحد آنان است، منابع پاکستان در اختیارشان است، اگر پاکستان نخواهد طالبان صلح نمیکند. پس از نظر بسیاریها پاکستان باید دخیل باشد؟
داوودزی: یک زمان حالات بهگونهای بود که طالبان همه در پاکستان بودند و باید ما طالبان را در شهرهای پاکستان جستجو میکردیم و آنان را پیدا میکردیم و پیدا هم نمیشد و مجبور بودیم به پاکستان مراجعه کنیم و از آنان کمک بخواهیم تا ما را با طالبان روی میز مذاکره بنشاند. اما حالا وضعیت فرق کرده. طالبان در خارج از پاکستان در قطر دفتر دارند؛ یک آدرس برای مذاکره وجود دارد. باید حالا خودمان تلاش کنیم با آنان مذاکره کنیم، و بدون دخالت پاکستان.
۸صبح: درست است که نمایندگان طالبان در قطر هستند. اما پشت جبهه طالبان پاکستان است. فرماندهانشان از جمله ملاعمر در همانجا است، چگونه ممکن است که بدون پاکستان پیش برویم؟
داوودزی: بلی این درست است. اما طالبان خودشان را متحد و دوست پاکستان میدانند نه نوکر پاکستان. وقتی حکومت وحدت ملی با نظامیان پاکستان ایجاد مراوده کرد، این نظامیان وعده دادند که طالبان را روی میز مذاکره میآورند، اما این کار نظامیان پاکستان، طالبان را به خشم آورد. طالبان به نظامیان پاکستان گفتند که «شما متحد ما هستید، اما بادار ما نیستید که به نمایندگی از ما کابل میروید و وعده میکنید که ما را به میز مذاکره میآورید.» به این خاطر است که میگویم ما باید تلاش کنیم تا مستقیما با طالبان مذاکره کنیم. نباید توقع داشته باشیم که پاکستان از گوش طالب بگیرد و او را به میز مذاکره بیاورد. این ممکن نیست. توقع ما از پاکستان باید در همین حد باشد که مانع موفقیت تلاشهای ما برای مذاکره نشود و اگر تلاشها موفق شد، مانع مذاکره نشود. ما باید دو کار را همزمان پیش ببریم، بهبود روابط با پاکستان از طریق رفع تشویشهای پاکستانیها، همان طوری که قبلا گفتم و دیگر تلاش برای صلح با طالبان. در تلاش برای صلح با طالبان باید کوشش کنیم که پاکستان آن را تخریب نکند و مانع آمدن طالبان روی میز مذاکره نشود.
۸صبح: پاکستان خواستار آن است تا افغانستان مانع دشمنان آنان شود. پاکستانیها در گذشته همیشه میگفتند که دشمنانشان مثل جداییطلبهای بلوچ و طالبان پاکستانی از خاک افغانستان علیه پاکستان استفاده میکنند، اما با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی بازی اتهامزنی پایان یافته و امضای تفاهمنامه استخباراتی و تعهد کابل مبنی بر مبارزه با جداییطلبی، پاکستان را خیلی خوشحال کرده است. فکر نمیکنید که اگر این تفاهمنامه لغو شود پاکستان مانع تلاشهای صلح کابل شود؟
داوودزی: ببینید در مورد اتهامهای پاکستانیها مبنی بر حضور دشمنانشان در سرزمین ما میخواهم یک جمله برایتان بگویم. وقتی تلاشهای سیاسی، فشار جهانی و دیپلوماسی نتیجه ندهد، شما مجبور میشوید که عمل بالمثل انجام دهید. منظورم این نیست که افغانستان باید همیشه دشمنان پاکستان را پناه بدهد، اما چنین چیزی همیشه باید بهعنوان یک گزینه روی میز ما باشد. تفاهمنامه استخباراتی باید لغو شود، هیچ لزومی ندارد که استخبارات دو کشور تفاهمنامه امضا کنند. استخبارات ما به لحاظ ظرفیت و تجربه با «آیاسآی» خیلی فرق میکند. این تفاهمنامه منافع ما را تامین نمیکند. گرچه بین کشورهای بسیار متخاصم هم تفاهمنامه امضا میشود، اما من لزومی نمیبینم که بین استخبارات این دو کشور امضا شود.
۸صبح: شما میگویید تفاهمنامه استخباراتی لغو شود. وقتی ما تعهد روشن در مبارزه با جداییطلبی که برای پاکستان تهدید است نداشته باشیم و مانع دشمنان آنان نشویم، چرا باید انتظار داشته باشیم که پاکستان مانع آمدن طالبان روی میز مذاکره نشود؟
عمرداوودزی: تعهد روشن دادن و تلاش برای رفع تشویشهای آنان یک چیز است، تفاهمنامه استخباراتی چیز دیگر که با هم فرق دارد.
۸صبح: فکر نمیکنید که مصداق عملی تعهد همین نوع تفاهمها است. شما وقتی پای یک سند رسمی امضا نکنید و تعهد نکنید که مانع دشمنان آنان میشوید، چگونه میتوانید آنان را قانع بسازید؟
داوودزی: من به این باور نیستم. این چال مکارانه استخبارات پاکستان بود و حکومت تازهتشکیل ما را غافلگیر کرد. شاید آنان به حکومت ما گفته باشند که شما این سند را امضا کنید تا مردم پاکستان و نهادهای دولتی پاکستان قانع به همکاری شوند و مانع آمدن طالبان روی میز مذاکره نشوند. اما این چال و فریب بود. ما از راههای دیگر میتوانیم آنان را اطمینان دهیم و تشویشهایشان را رفع کنیم، تفاهم استخباراتی به این خاطر لزومی ندارد.
۸صبح: مثلا از چه طریق میتوانیم به آنان این اطمینان را بدهیم که ما دیگر به گذشته برنمیگردیم، آجندای تجزیه پاکستان را دنبال نمیکنیم و اجازه نمیدهیم که دشمنان پاکستان از خاک ما و از منابع ما بر ضد آن کشور استفاده کنند؟ وقتی تفاهمنامه استخباراتی نباشد، از چه طریق این اطمینان را بدهیم؟
داوودزی: مثلا از طریق امضای یک قرارداد دوجانبه عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر. این قرارداد باید توسط رییسجمهور ما و صدراعظم آنان امضا شود. هیچ لزومی ندارد که استخباراتها تفاهمنامه امضا کنند. دولتها باید توافقنامه امضا کنند. در سال ۲۰۰۵ در ماه می بین جنرال مشرف و کرزی صاحب یک سند عدم مداخله امضا شد. همان سند باید اساس قرار بگیرد و یک موافقتنامه جامع عدم مداخله بین دولتها امضا شود.
۸صبح: اگر سران دو دولت موافقتنامه امضا کنند و نکات مهم تفاهمنامه استخباراتی را در آن بگنجانند، مثلا در آن بیاورند که کابل در مبارزه با جداییطلبان پاکستان و دشمنان آن کشور تعهد دارد، در آن صورت مشکلی نمیبینید؟
داوودزی: در ماه اپریل ۲۰۰۷ و در یک جلسه سهجانبه که ترکها میانجی آن بودند، افغانستان-پاکستان-ترکیه یک اعلامیه سهجانبه
یازدهمادهای صادر کردند. در آن زمان که روابط کابل و اسلامآباد بسیار تیره بود، یکی از مذاکرهکنندگان از جانب افغانستان من بودم. در این جلسه دوطرف تلاش میکردند تا خواستهای خود را در اعلامیه بگنجانند. مثلا پاکستانیها میخواستند از خط دیورند بهعنوان «مرز» در اعلامیه یاد شود، اما ما موافق نبودیم. مثلا آنان میگفتند که در اعلامیه باید بیاید که دوطرف در مدیریت امنیت «مرزها» توافق دارند، اما ما میگفتیم که باید بیاید، مدیریت امنیت «خط دیورند». آن اعلامیه امضا شد و ما اجازه ندادیم که خط دیورند به نامی دیگر یاد شود. پیش از صدور آن اعلامیه، ما جرگه امن منطقهای و این مسایل را تجربه کردیم. از نظر من باید همان راهها بار دیگر طی شود. پشتون و بلوچ در هر دو کشور حضور دارند. حال اگر پاکستان نگرانی دارد باید بزرگان این دو قوم را تضمین کند. مثلا محمود خان اچکزی و اسفندیار ولی باید تضمین شوند؛ این راهش است.
۸صبح: این روزها از زبان همین دو شخصیت شنیدهام که گفتهاند پاکستان و افغانستان نباید دشمن یک دیگر را پناه دهند؛ این امر در یک موافقتنامه بگنجد؟
داوودزی: بلی من هم قبول دارم. ولی دو دولت باید تعهد و امضا کنند که از دشمنان یکدیگر حمایت نمیکنند، نه استخباراتها. دولتها باید روی مسایل اختلافی- و روی مسایلی که توافق روی آن ممکن است، به توافق برسند.
۸صبح: یک نظر مهم دیگر این است که یک مرز رسمی و مورد قبول دو طرف، میان دو کشور بهوجود بیاید تا مشکل بهصورت ریشهای حل شود. اگر مرز مورد قبول دو طرف داشته باشیم، تشویشهای پاکستان از ناحیه روابط هند و افغانستان و حمایت کابل از جداییطلبان حل میشود. شما چه فکر میکنید؟ آیا وقت آن نیست که در این راستا تلاش کنیم؟
داوودزی: من فکر میکنم که هنوز وقت موافقت روی معضل دیورند فرانرسیده است. حالا وقتش نیست. تجربه من نشان میدهد که میتوانیم پاکستان را در این مورد قانع بسازیم. ما میتوانیم پاکستان را قانع بسازیم تا معضل مرزی را مطرح نکند. در آینده میتوانیم که مثل کشورهای اروپایی به راهحل برسیم، نه اینکه خط مرزی و جنجالهای مرزی را تازه کنیم.
۸صبح: حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، با محتوای یادداشت تفاهم استخباراتی با پاکستان مخالفت کرد. موضع او این بود که علاوه بر لغو این یادداشت تفاهم، باید تلاش شود تا در آینده هم روی مواردی از این دست با پاکستان تفاهم نشود. شما نظرتان انعطاف لازم را داشت. شما با امضای یک موافقتنامه عدم مداخله میان دو دولت که در آن بر لزوم مبارزه با دشمنان یکدیگر تاکید شده باشد، مشکل ندارید، اما بهنظر میرسد که رییسجمهور پیشین با هر نوع موافقتنامهای که در آن کابل به مبارزه با دشمنان پاکستان تعهد دهد مخالف است. فکر نمیکنید که اگر این طور باشد، هیچ وقت با پاکستان به تفاهم نمیرسیم؟
داوودزی: فکر نمیکنم که کرزی صاحبْ چنین نظری داشته باشد. در زمان ایشان هم اسناد عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر امضا شد. همان طوری که گفتم در سال ۲۰۰۵ با مشرف چنین سندی را امضا کرد. زمانیکه امرالله خان، رییس استخبارات ما بود هم یک «خطِ گرمِ تماس» با «آیاسآی» ایجاد شده بود. تبادل معلومات هم به یک شکلی بود. اما تفاهمنامه نبود. بهدلیل اینکه افغانستان از آیاسآی ضربه خورده، وقتی نام این سازمان مطرح میشود، افغانها حساس میشوند. جانِ گپ در همین نکته است. افغانها حق دارند از امضای یادداشت تفاهم با آیاسآی ناراحت باشند، چون از همین ارگان ضربه خوردهاند. به همین خاطر کرزی صاحب با امضای تفاهمنامه استخباراتی با آیاسآی مخالف است. اما به این معنا نیست که ما هیچ نوع موافقتنامهای با پاکستان امضا نکنیم.
۸صبح: در سال ۲۰۱۰ آقای کرزی هم سیاست تعامل با پاکستان را آغاز کرد و شما را برای مدیریت این ماموریت مهم و حساس به اسلامآباد فرستاد؛ این سیاست تا ترور استاد ربانی ادامه یافت. عدهای به این باور هستند که آقای کرزی در آن زمان، اراده و شجاعت لازم برای تعامل با پاکستان را نداشت، به همین خاطر آن سیاست ناکام ماند. اما حالا حکومت وحدت ملی این اراده را دارد؛ ارزیابیتان چیست؟
داوودزی: من به این باور نیستم. کرزی صاحب، شجاعت و اراده لازم را داشت. تلاشهای ما آن زمان به مراحل مهم رسید. به مرحلهای رسیدیم که من شخصا احساس کردم تلاشهای ما موفق شده و طالبان روی میز مذاکره میآیند. به تاریخ ۱۲ جون ۲۰۱۱ جلسهای با پاکستانیها در اسلامآباد داشتیم. در این جلسه از جانب افغانستان، کرزی صاحب، استاد ربانی شهید و من حضور داشتیم. از جانب پاکستان صدراعظم یوسف رضا گیلانی، رییس وقت «آیاسآی» و جنرال اشفاق کیانی رییس ستاد اردو حضور داشتند. جلسه دو ساعت طول کشید، اما به نتجیه نرسیدیم و جلسه به فردا موکول شد.
در جلسه ۱۳ جون با پاکستانیها روی یک نقشه راه ششماهه به تفاهم رسیدیم و آنان قبول کردند که همکاری کنند. پاکستانیها در جلسه گفتند کوشش میکنند که ظرف شش ماه تلاشهای صلح به نتیجه برسد. آنان گفتند که روی جزییات این نقشه راه طی سه یا چهار ماه کار میکنند و بعد به تاریخ ۳۰ اکتوبر به کابل میآیند و نتایج کارشان را به ما میگویند. آنان گفتند که در این سه- چهار ماه کارخانگی خود را اجرا میکنند و تمام ارگانهای دولتی و نظامی کشورشان را در مورد این نقشه راه قانع میسازند. اما متاسفانه به ۳۰ اکتوبر نرسیدیم.
استاد ربانی در ماه سپتامبر شهید شد. در آن زمان حتما کابل شواهدی داشت مبنی بر اینکه آیاسآی در ترور استاد دست دارد. اعتراضهایی که در آن زمان کابل انجام داد، روابط افغانستان و پاکستان را خراب کرد و تمام تلاشهایی که کرده بودیم، نقشبرآب شد. بعد از آن هم ما تلاشهای خود را متوقف نکردیم. من شخصا زیاد تلاش کردم که روابط بار دیگر بهبود بیابد. در ماه فبروری سال ۲۰۱۲ بار دیگر کرزی صاحب به اسلامآباد آمد.
در این سفر، کرزی صاحب علاوه به دیدار با سیاستمداران و نظامیان، با احزاب و رهبران مذهبی پاکستان هم دیدار کرد. با رهبران جماعت اسلامی، با مولانا فضلالرحمان و مولوی سمیعالحق ملاقات کرد. همه وعده کردند که برای آوردن صلح در افغانستان و سازماندهی مذاکره بین طالبان و کابل، همکاری میکنند. بار دیگر دو کشور به هم نزدیک شدند، اما حمله به جان اسدالله خالد، رییس پیشین امنیت ملی، بار دیگر تمام تلاشها را نقشبرآب کرد. در یک جمله اگر خلاصه کنم، تلاشهای ما در آن زمان، قربانی حوادث شد. این طور نبود که کرزی صاحب اراده نداشته باشد. اما من نمیدانم که پشت این حوادث واقعا کی بود. حلقاتی در آیاسآی بودند یا دست دیگر بود. من نمیتوانم در این مورد اظهار نظر قاطع کنم.
۸صبح: حامد کرزی پس از کنارهگیری از قدرت در مصاحبهای گفت که پاکستان از او میخواست دیورند را به رسمیت بشناسد و روابط با هند را محدود کند، اما او نپذیرفت و به همین دلیل بود که تلاشهایش برای صلح و بهبود روابط با پاکستان ناکام ماند؟
داوودزی: خوب… وقتی حوادث پیش میآید و روابط خراب میشود، طرفها به صورت طبیعی نقاط اختلافی را برجسته میکنند.
۸صبح: آقای کریم خرم، رییس دفتر رییسجمهور پیشین، در مصاحبهای با بیبیسی گفته که دست سومی در کار بود، این دست حوادثی را خلق کرد و نگذاشت آن تلاشها موفق شود؟
داوودزی: نمیدانم. برخی از دوستان ما به امریکا اشاره میکنند، اما من موافق نیستم. امریکا از تلاشهای ما حمایت میکرد. هیچ سندی، اتهامهای این دوستان را تایید نمیکند.
۸صبح: فکر نمیکنید که ادعای ارضی برخی سیاستمداران افغانستان بر پاکستان، اشتباه است و تمام تلاشهای دوجانبه برای نزدیک شدن روابط را ضربه میزند؟
داوودزی: بلی. ما باید سخنی به زبان نرانیم که پاکستانیها فکر کنند، دشمن وحدت ملی آن کشور هستیم. من با این نظر موافق هستم. اما توقع ما این است که وقتی ما این حرف را نزدیم، پاکستانیها هم عمل بالمثل را انجام دهند و مانع ثبات در افغانستان نشوند. باید پاکستان قیمت آن را بپردازد تا ما آن حرف را نزنیم. یک نکته دیگر را هم میخواهم بگویم و آن اینکه سیاست رسمی حکومت پیشین، ادعای ارضی بر پاکستان نبود. ما در آن زمان به این نظر بودیم که خط دیورند، مسالهای اختلافی است و حالا وقت مذاکره روی آن نیست.
۸صبح: رییسجمهور پیشین در مصاحبه با تلویزیون یک، پس از اینکه از قدرت کنار رفت، گفت که ما باید از حقمان نگذریم. او گفت که قبل از امضای معاهدات دیورند و گندمک، خاک ما تا فلان جا بود. این اظهارات به چه معنا است؟
داوودزی: در مورد مصاحبه کرزی صاحب لازم نیست که گپ بزنم. اما موقف رسمی حکومت کرزی صاحب، هیچ وقت ادعای ارضی بر پاکستان نبود.
۸صبح: بحث دیگر موضوع هند است. شما میدانید حوادثی که منجر به جدایی بنگلهدیش شد، هیچ وقت از حافظه جنرالها و سیاستسازان امنیتی پاکستان نمیرود. آنان تصور میکنند که هند در پی تجزیه پاکستان است و شاید به همین خاطر است که حتا حضور دیپلوماتیک و سیاسی هند در افغانستان را برای خودشان تهدید تلقی میکنند. حالا ما باید چه کار کنیم که پاکستان از رابطهمان با هند نترسد؟
داوودزی: رابطهمان با هند به همین شکلی که است باید ادامه یابد. هیچ کشوری بهخاطر خوش ساختن یک کشور دیگر، روابط خارجیاش را تنظیم نمیکند.
۸صبح: اما فکر نمیکنید که باید کاری کنیم که پاکستان از رابطهمان با هند نگران نباشد؟
داوودزی: بلی با این نکته موافق هستم. راهی را باید پیدا کنیم که ترس پاکستان از روابط ما با هند از بین برود. وقتی من به پاکستان به حیث سفیر رفتم، در هفته اول در باشگاه مطبوعات اسلامآباد یک نشست با خبرنگاران پاکستانی داشتم. در آنجا از من پرسیده شد که به چه دلیل هند در افغانستان ۳۶ جنرالکنسولی دارد. من در جواب گفتم که ما سیوشش ولایت نداریم، چه برسد به ۳۶ جنرالکنسولی هند. این نشان میداد که معلومات اشتراککنندگان آن نشست، غلط و زیر تاثیر تبلیغات مغرضانه بود. وقتی من به آنان توضیح دادم که هند صرف چهار جنرال کنسولی دارد و آن هم در شهرهای بزرگ ما که پاکستان هم در آن شهرها کنسولگری دارد، ایران هم دارد و کشورهای دیگر هم دارد، متوجه شدم که همه شرکتکنندگان حیرتزده شدند. وقتی روابط دوجانبه بین رسانههای دو کشور، جامعه مدنی و دستگاه دیپلوماسی وجود داشته باشد، خلای معلومات از بین میرود و ترس پاکستان کم میشود. اما برخی از خواستها در پاکستان نامعقول است. من به یاد میآورم که باری به یک مقام مهم پاکستانی در مورد روابط افغانستان با هند و کمکهای هند به افغانستان معلومات میدادم. به او گفتم که هند در افغانستان، سرمایهگذاری کرده، بورسیه داده، مکتب و شفاخانه ساخته و شما این کارها را نکردهاید و مردم افغانستان به همین خاطر به هند دید مثبت دارند، اما این مقام به من گفت «همین که شما هند را با پاکستان مقایسه میکنید، ما را خوش نمیآید.» این نوع اظهارات نامعقول است.
۸صبح: عدهای به این باوراند که هند و افغانستان باید روابط اقتصادی، تجاری، فرهنگی و سیاسی خود را گسترش دهند و اما در حوزه همکاریهای امنیتی باید کمی احتیاط کنند تا از نگرانی پاکستان کاسته شود. مثلا میگویند که افسران نظامی ما را باید برای آموزش به هند نفرستیم، بلکه نظر به نیازهایی که داریم آنان را به کشورهای دیگر یا به پاکستان بفرستیم؛ کاری که حکومت وحدت ملی بهصورت نمادین انجام داد. شما چه فکر میکنید؟
داوودزی: ببینید من وقتی در پاکستان بودم، در پاسخ به همین پرسش میگفتم که ما نیاز نداریم که افسران خود را برای آموزش به هند یا به پاکستان بفرستیم. ما خودمان تاسیسات و امکانات لازم را در همین کابل داریم تا آنان را آموزش دهیم. افسران ما بهدلیل نقشی که پاکستان در بیثباتی افغانستان داشته، برای تعلیمات نظامی به پاکستان نمیروند؛ یک نوع بدبینی نسبت به پاکستان دارند. همان پنچ نفر را هم حکومت به مشکل به پاکستان فرستاد. من فکر میکنم که پاکستان خودش را برادر کلان ما تصور میکند و فکر میکند که ما هر کاری که میکنیم باید از او اجازه بگیریم. این ذهنیت باید تغییر کند. مساله تعلیمات افسران بهانه است. تلاش برای تغییر این ذهنیت لازم است.
۸صبح: پاکستانیها در مورد کنسولگری هند در جلالآباد هم تشویش دارند، چه راهحلی برای آن وجود دارد؟
داوودزی: ما باید به پاکستان ثابت کنیم که کنسولگری هند در جلالآباد هیچ فعالیتی بر ضد پاکستان ندارد. این معقول است. اما اگر ما سطح روابط خود را با هند کاهش دهیم، هند هم عکسالعمل نشان میدهد و منافع ما آسیب میبیند.
۸صبح: فکر نمیکنید که هند بهدلیل دوستی دیرینهای که با ما دارد، ناگزیریهای افغانستان را درک کند؟
داوودزی: من دیدهام که هندیها درک میکنند. اما اگر زیاد به اعتراضهای پاکستانیها گوش دهیم، دهلی نو هم عکسالعمل نشان میدهد. هند از تلاشهای صلح ما و شریک شدن طالبان در اقتدار هم نگرانی دارد، که باید به رفع آن اقدام کنیم.
۸صبح: یعنی شما میگویید که اگر شورای کویته به یک حزب سیاسی تبدیل شود و اسلحه را کنار بگذارد و وارد روند سیاسی شود، هند نگران میشود؟
داوودزی: اگر پیش از امضای توافقنامه صلح، مراودهای بین طالبان و هند ایجاد نشود، نگران میشود. باید در جریان تلاشهای صلح، کابل کمک کند تا سوءتفاهم میان طالبان و دهلی نو از بین برود. همان طوری که مراوده طالبان با ایران سبب شده است که دیگر تهران از ناحیه طالب تشویش نداشته باشد، همین طور باید در جریان تلاشهای صلح، ترتیبی داده شود تا سوءتفاهم هند و طالبان از بین برود.
۸صبح: شما در سال آخر حکومت حامد کرزی وزیر داخله بودید و طبعا به معلومات حساس دسترسی دارید. معلوماتتان در مورد ظهور گروه خلافت اسلامی در افغانستان چیست؟ آیا پرچمهای سیاه یک پدیدهی گذرا است یا تحولی است که ریشه میگیرد و پایدار میشود؟
داوودزی: معلومات من نشان میدهد که شماری از اعضای سلفی گروه طالبان، به خلافت اسلامی بیعت کردهاند. ملاعمر دیوبندی است. دیوبندیها با سلفیها دیدگاه واحد ندارند. وقتی خلافت اسلامی سر بالا کرد، طالبان سلفی که دل خوش از رهبری دیوبندی نداشتند، به آن بیعت کردند. شماری از طالبان دیوبندی هم که از رهبریشان ناراض بودند، پرچم خلافت اسلامی را بلند کردند. خلافت اسلامی برای افغانستان تهدید است. در این تردیدی نیست. اما ظهور این گروه را من یک فرصت هم میدانم. حالا که طالبان و حکومت دشمن مشترک پیدا کردهاند، امکان موفقیت تلاشهای صلح بیشتر شده است.
۸صبح: یک عده تصور میکنند که عربستان سعودی و ترکیه پشت سر ظهور خلافت اسلامی در افغانستان هستند و میخواهند از طریق آنان بحران را به آسیای میانه ببرند، شما چه فکر میکنید؟
داوودزی: اسناد موثق در این مورد وجود ندارد. آنانی که حالا در ولایات شمالی ما میجنگند. اتباع کشورهای آسیای میانه هستند. اینها از وزیرستان رانده شدهاند و حالا میخواهند در شمال جای پا پیدا کنند. با خلافت اسلامی هم رابطهشان زیاد استوار نیست.
۸صبح: این روزها جنگ شدید شده و ولسوالیها دست به دست میشود، شما از خطر سقوط برخی از ولایات نگران نیستید؟
داوودزی: تجربه و معلومات من نشان میدهد که هیچ ولایتی سقوط نمیکند، نیروهای امنیتی ما توانایی دفاع از ولایات را دارند. اما دست به دست شدن ولسوالیها هم رنج زیادی به مردم در قریهها تحمیل میکند. به همین خاطر است که من طرفدار این هستم که هرچه زودتر باید با طالبان، به توافق صلح برسیم. حکومت وحدت ملی باید ثبات سیاسی را بیشتر کند و حکومتداری را بهبود بخشد. در آن صورت نیروهای امنیتی بهتر میتوانند کارشان را انجام دهند.
۸صبح: سوال آخرم در باره ثبات سیاسی است. در حال حاضر با بحران قانون اساسی روبهرو هستیم. هیچ یک از نهادهای ما مشروعیت عادی و قانونی ندارند. رییسجمهور بر مبنای یک توافق سیاسی آمد، رییس اجرایی سمتش درج قانون اساسی نیست. قاضیالقضات سرپرست است و میعاد قانونی کار پارلمان هم به آخر رسیده، دورنما را چگونه میبینید؟
داوودزی: همانطوری که شما گفتید، وضعیت بسیار بغرنج و بد است. سال گذشته من تصور نمیکردم که از لحاظ ثبات سیاسی در چنین وضعیتی باشیم. ثبات سیاسی اساس همه چیز است. امنیت و اقتصاد به آن بستگی دارد. اگر وضعیت همین طور باشد، تا سال آینده، نه لویهجرگه خواهیم داشت، نه انتخابات پارلمانی و نه انتخابات شوراهای ولسوالی. اما هنوز هم فرصت برای بهبود وضعیت وجود دارد. هر دو تیمی که حکومت را شکل دادهاند، باید به وحدت نظر برسند و مشترک کار کنند. دیگر اینکه اداره باید افغانستان شمول شود. حکومت وحدت ملی تا حال در این راستا کاری نکرده بلکه، همه را از خود رانده است. مثلا رهبران جهادی ما ناراضی هستند. دیگر اینکه حکومت وحدت ملی تمام کسانی را که با حکومت کرزی صاحب کار کرده بودند، از خود رانده است. باید اجماع دوباره ایجاد شود. اگر تا یک سال دیگر در وضعیت سیاسی تغییری نیاید، مشکلات زیاد میشود. اما باز هم تاکید میکنم که فرصت است.